شعر ای مهربان ،فرجت نزدیک باد
بسمه تعالیای مهربان ،فرجت نزدیک بادشاها نظری کن دل مسکین گدا را بگذار به چشمان ترم ، آن کف پا رااز بهر ظهور تو دعا می کنم هر شب یک بار اجابت بنما خواهش ما راای خاک درت تاج سرم مهدی زهرا نومید مکن از درت این بی سر و پا رامولایم دلنگرانی ام بابت تاخیر تو نیستمی دانم می آییولی دلم شور میزندبرای خودم برای ثانیه ای که قرار میشود بیایی و من هنوز با تو قرن ها ، فاصله دارمکوه و دریا ،دشت و صحراانسان و ملک ،همه در محضرت بنده اند خدایامانند رخت نیست وجودی یاربنزدیک توام، مونس والانظری کنعمری ست لبخندهای خود رادر دل ذخيره میكنم.باشد برای روز مبادا . اما ، در صفحهی تقويمروزی به نام روز مبادا نيست. آن روز هر چه باشد.روزی شبيه ديروز ، روزی شبيه فرداروزی درست مثل همين روزهای ماست.اما كسی چه میداند شايدامروز نيز روز مبادا باشد. مهدی جان ( عج )وقتی تو نيستی ، نه هست های ماچونان كه بايدند نه بايدهاهر روز بی تو روز مباداست .یارب خلق نمودی زمین و زمان، گیتی و ارض و تمام سما،همره عشقت منم یا خدا،تابع شور حرمین و حسین.آقای ما بوی کدامین شکوفه ای هردفتری می نویسم نام تو بوی عطر زهرا می دهی مهدی جانرضاقارزی
مطالب مرتبط
تنظیمات
این پرونده را به اشتراک بگذارید :
یادداشت کاربران
درج یک یادداشت :