چهارداستان قرآنی از اهلبیت علیهم السلام

بسم الله الرحمن الرحیم

چهارداستان قرآنی از اهلبیت علیهم السلام-باترجمه ها

درسهایی از قرائت امام رضا (ع)

وقتی امام رضا (ع) به خراسان سفر کرد « رجاء» با او همراه بود، می گوید: آن حضرت شبها بسیار تلاوت قرآن می کرد، و هرگاه به آیه ای می رسید که در آن سختی از بهشت یا جهنم بود گریه می کرد و بهشت را از خداوند درخواست می کرد و از آتش جهنم به او پناه می برد و همواره «بسم الله الرحمن الرحیم» را در نمازهای شبانه روزی خود بلند قرائت می کرد و هر گاه « قل هو الله احد» ( بگو خدا یکتا است) را می خواند، آهسته می فرمود « الله احد» ( خدا یکتاست) و چون به پایان این سوره می رسید سه مرتبه « کذلک الله ربی» می گفت.هرگاه سوره « جحد» را می خواند با قرائت « قل یا ایها الکافرون» ( بگو ای کافران) آهسته می گفت: « یا ایها الکافرون» ( ای کافران) و چون به پایان سوره و آیه « لکم دینکم ولی دین» ( دین شما برای شما و دین من برای من) می رسید سه مرتبه می فرمود: « ربی الله و دینی الاسلام» ( پروردگار من الله و دین من اسلام است).و هر گاه سوره « تین» را قرائت می کرد، در پایان آیه « الیس الله باحکم الحاکمین» ( آیا خداوند مقتدرترین و حکم کننده ترین حکم فرمایان نیست) می گفت: « بلی و انا علی ذالک من الشاهدین» ( بله و من بر این امر از شهادت دهندگانم) و وقتی سوره « قیامت» را قرائت می کرد، در پایان آیه « الیس الله ذلک بقادر علی ان یحیی الموتی» ( آیا چنین خدای مقتدری نمی تواند مرده ها را زنده کند) می گفت: «سبحانک اللهم و بلی» ( منزهی ای خدای من، بله قادر است).و در سوره جمعه می خواند « قل ما عند الله خیر من اللهو و من التجاره( للذین اتقوا) و الله خیر الرازقین».و هر گاه از سوره حمد فارغ می شد « الحمدلله رب العالمین» می گفت. و وقتی سوره « قیامت» را قرائت می کرد، در پایان آیه « الیس الله ذلک بقادر علی ان یحیی الموتی» ( آیا چنین خدای مقتدری نمی تواند مرده ها را زنده کند) می گفت: « سبحانک اللهم و بلی» ( منزهی ای خدای من، بله قادر است).و در سوره جمعه می خواند « قل ما عند الله خیر من اللهو و من التجاره ( للذین اتقوا) و الله خیر الرازقین».و هر گاه از سوره حمد فارغ می شد« الحمد الله رب العالمین» می گفت.و وقتی «سبح اسم ربک الاعلی» ( پروردار بلند مرتبه خود را تسبیح گو) را قرائت می کرد، آهسته می گفت« سبحان ربی الاعلی» ( منزه است پروردگار بلند مرتبه من)و چون ( یا ایُّها الَّذینَ آمَنُوا) ( ای کسانی که ایمان آورده اید) را قرائت می کرد آهسته می گفت : ( لَبَّیکَ اللهُمَّ لَبِّیکَ ) [1].

بحار الانوار، ج 92، کتاب القرآن، ص 218

قرائت بدون ولایت ائمه (ع)

«میسر» یکی از شیعیان امام صادق (ع) است. او می گوید به حضور آن حضرت رسیدم و عرض کردم فدایت شوم من همسایه ای مدارم که از خواب بیدار نمی شوم مگر به صورت قرآن او که آیات قرآن را مکرر می خواند و گریه می کند یا مناجات و دعا می کند. آشکار و پنهان درباره او سوال کردم گفته می شود از همه گناهان پرهیز دارد.امام صادق (ع) فرمود: ای میسر! آیا آنچه تو از ولایت ما اعتقاد داری اعتقاد دارد؟عرض کردم: خدا بهتر می داند.سال بعد موسم حج فرا رسید و قبل از رفتن به مکه درباره او تحقیق کردم و فهمیدم که او به امامت ائمه اطهار اعتقاد ندارد. در مکه به حضور امام (ع) رسیدم و دوباره از او به نیکی تعریف کردم. امام نیز سوال قبلی خود را تکرار کرد که آیا همانند تو به امامت و ولایت ما اعتقاد دارد؟عرض کردم: خیر.امام (ع) فرمود: ای میسر! کدامیک از قطعه های زمین احترام بیشتری دارد؟عرض کردم: خدا و رسول و فرزند او بهتر می دانند.فرمود: ای میسر بین رکن و مقام (بین حجر الاسود و مقام ابراهیم) باغی از باغهای بهشت است و بین قبر و منبر پیامبر (ص) بوستانی از بوستانهای بهشت است. اگر خداوند به بنده ای عمر طولانی دهد تا در بین رکن و مقام و قبر و منبر هزار سال عبادت خدا کند و سپس مثل گوسفند مظلومانه سر بریده شود و خدای عزو جل را بدون داشتن ولایت ما ملاقات کند حق است که خدای عزوجل او را به رو در آتش جهنم افکند.[2]بحار الانوار، ج 27، ص 179.

قرآن خوانده ای؟

وقتی کاروان اسرای کربلا را به شام بردند، پیر مردی که تحت تاثیر تبلیغات سوء دستگاه ظالمانه یزید قرار گرفته بود، به جلو آمد و آنها را مورد بدگویی خود قرار داد. چون سخنش به پایان رسید، امام سجاد (ع) به او فرمود: آیا قرآن خوانده ای؟جواب داد: آری، فرمود: این آیه را خوانده ای؟ ( قُل لا اَسئَلُکُم عَلَیهِ اجراً اِلَّا لمَوَدَّهَ فِی القُربی) سوره مبارکه شوری ایه شریفه 23.[3].

بگو من برای رسالت خود پاداشی نمی خواهم جز دوستی خویشانم.جواب داد: آری، فرمود ما همان خویشانمی. سپس فرمود: این آیه را خوانده ای؟( وَ آتِ ذِی القُربی حَقَّهُ) سوره مبارکه اسراء ایه شریفه 26.[4]

حق خویشان را ادا کن.گفت: آری.فرمود: خویشان پیامبر (ص) ما هستیم و ادامه داد : این آیه را خوانده ای؟( اِنَّما یُریدُ لِیُذهِبَ عَنکُمُ الرِّجسَ اَهلَ البَیتِ وَ یُطَهِّرَکُم تَطهیراً)[5].خداوند اراده کرده است تا ناپاکی را از شما اهل بیت ببرد و پاکتان گرداند. گفت: آری.فرمود: ما همان اهل بیت هستیم.پیر مرد شامی دو دست خود را به آسمان بلند کرد و گفت: خدایا! من از دشمنان آل محود و کشندگان آنان به تو بیزاری می جویم، من همیشه قرآن می خواندم و تا امروز این نکته را دریافت نکرده بودم.[6]    در کربلا چه می گذشت، ص 555.

ختم قرآن برای هر یک از معصومین

مغیره از جمله کسانی است که بطور مکرر قرآن را ختم می کرده است. فرزندش علی بن مغیره می گیود: به امام کاظم (ع) عرض کردم: من هم بعد از پدرم با توجه به فرصت، شغل، نشاط و کسالت خود گاهی بیشتر و گاهی کمتر از او قر ان را در ماه مبارک رمضان ختم می کنم و هنگایم که عید فطر فرا می رسد یک ختم آن را برای رسول خدا (ص) قرار می دهم و یک ختم برای علی (ع) و یک ختم برای فاطمه (ع) و سپس برای هر یک از ائمه تا به شما منتهی شود یک ختم قرآن اهدا می کنم. چه اجری برای این عمل من وجود دارد؟ امام کاظم (ع) فرمود: اجر تو این است که در قیامت با آنها خواهی بود.گفتم : « الله اکبر» یک چنین اجری دارم.سه مرتبه فرمود: آری. وسائل الشیعه، ج 4، ص 864. [7]

منابع:

 1-بحار الانوار، ج 92، کتاب القرآن، ص 218.

2- بحار الانوار، ج 27، ص 179.

3- شوری: 23.

4- اسراء: 26.

5- احزاب: 33.

6 - در کربلا چه می گذشت، ص 555.

7- وسائل الشیعه، ج 4، ص 864.

ترجمه آلمانی:

im Namen Gottes

Vier koranische Geschichten aus dem Ahl al-Bayt (as)

Lehren aus der Rezitation von Imam Reza (as)

Als Imam Reza (AS) nach Khorasan reiste, war "Raja" bei ihm, sagt er: Imam hat nachts oft den Koran rezitiert, und wann immer er einen Vers erreichte, in dem es Schwierigkeiten vom Himmel oder von der Hölle gab, weinte er und Er bat Gott um das Paradies und suchte Zuflucht vor dem Feuer der Hölle in ihm. In seinen täglichen Gebeten rezitierte er immer "Im Namen Gottes, des Barmherzigen, des Barmherzigen" und wann immer er sagte: "Sag:" Gott ist einer. " Er rezitierte es langsam und sagte "Allah ist Eins" (Gott ist Eins), und wenn er das Ende dieser Sure erreichte, sagte er dreimal "Allah ist der Herr". Wann immer er Sure Al-Jahd rezitierte, rezitierte er "Qul Ya Iha Al-Kafrun" (sagen wir) O Ungläubige) würde er langsam sagen: "O ihr Ungläubigen" (O Ungläubige) und als er das Ende der Sure und den Vers "Ich habe keine Religion außer deiner Religion" (deine Religion für dich und meine Religion für mich) erreicht hat, würde er dreimal sagen: Und die Religion des Islam "(Mein Herr ist Gott und meine Religion ist der Islam). Und wann immer er am Ende des Verses Sure Al-Tin rezitierte:" Al-Allah ist der Herrscher der Herrscher "(Ist Gott nicht der mächtigste und herrschende Richter)? : "Ja, und ich bin Ali Zalak, ich bin die Zeugen" Meine Zeugen) und als er Sure Al-Qiyamat rezitierte, sagte er am Ende des Verses "Al-Allah Allah Zalak Baqadir Ali An Yahya Al-Mawti" (Kann ein so mächtiger Gott die Toten nicht auferwecken): "Ehre sei Gott und ja" ( Ehre sei meinem Gott, ja, er ist in der Lage.) Und in Sure Jumu'ah rezitiert er: " sagte. Und wenn er Sure Al-Qiyamat rezitierte, sagte er am Ende des Verses "Al-Alis Allah Zalq Baqadr Ali An Yahya Al-Mawti" (Kann ein so mächtiger Gott die Toten nicht auferwecken): "Ehre sei Gott und ja" (Ehre sei Gott) Ich, ja, kann). Und in Sure Al-Jumu'ah rezitiert er: "Sprich: Wir sind bei Gott, gut, ich bin Allah, und ich bin der Kaufmann (für diejenigen, die fromm sind), und Allah ist der Beste des Lebensunterhalts." Und als er rezitierte "Ehre sei dem Namen des Höchsten Herrn" (Lob sei seinem Höchsten Herrn), sagte er leise "Ehre sei meinem Höchsten Herrn" (Ehre sei meinem Höchsten Herrn) und weil (oder O du, der du glaubst!) Er rezitierte immer zu denen, die glauben. Er sagte langsam:

Sea of ​​Lights, Bd. 92, Quran Book, S. 218

Rezitation ohne die Vormundschaft der Imame (as)

"Misr" ist einer der Schiiten von Imam Sadegh (AS). Er sagt: "Ich bin zu diesem Imam gekommen und habe angeboten, für ihn zu beten. Ich bin ein Nachbar, der nur in Form des Korans aufwacht, der die Verse des Korans wiederholt liest und weint oder betet und betet." Ich fragte offen und heimlich nach ihm, es heißt, er verzichte auf alle Sünden. Imam Sadegh (AS) sagte: O möglich! Glauben Sie an das, was Sie an unsere Provinz glauben? Ich sagte: Gott weiß es am besten. Im folgenden Jahr kam die Hadsch-Saison und bevor ich nach Mekka ging, recherchierte ich ihn und stellte fest, dass er nicht an das Imamat der Imame glaubte. In Mekka kam ich zu Imam (AS) und lobte ihn erneut. Der Imam wiederholte auch seine vorherige Frage: Glaubt er an unser Imamat und unsere Vormundschaft wie Sie? Ich sagte: Nein. Imam (AS) sagte: O möglich! Welcher Teil der Erde wird mehr respektiert? Ich sagte: Gott und der Gesandte und sein Sohn wissen es besser. Er sagte: O möglich zwischen der Säule und dem Ort (zwischen dem Schwarzen Stein und dem Ort Abrahams) ist ein Garten des Paradieses und zwischen dem Grab und der Kanzel des Propheten ( P.) Es ist ein Garten des Paradieses. Wenn Gott einem Diener ein langes Leben gibt, um Gott tausend Jahre lang zwischen einer Säule, einem Ort, einem Grab und einer Kanzel anzubeten, und er dann wie ein unterdrücktes Schaf enthauptet wird und Gott dem Allmächtigen begegnet, ohne unsere Vormundschaft zu haben, ist es richtig, dass Gott der Allmächtige ist Er warf sich ins Feuer der Hölle. Sea of ​​Lights, Bd. 27, S. 179.

Hast du den Koran gelesen?

Als die Karawane der Gefangenen von Karbala zum Abendessen gebracht wurde, trat ein alter Mann, der von der Propaganda von Yazids Unterdrückungsregime beeinflusst worden war, vor und verleumdete sie. Als seine Rede beendet war, sagte Imam Sajjad (AS) zu ihm: Hast du den Koran gelesen? Er antwortete: Ja, er sagte: Hast du diesen Vers gelesen? (Sprich: Ich bitte dich nicht, es auszuführen, außer wegen seiner Substanz in der Nähe.) Sure Al-Mubarakah Al-Shura ist die Heilige 23 ..

Angenommen, ich möchte keine Belohnung für meine Mission außer der Freundschaft meiner Verwandten. Er antwortete: Ja, er sagte, wir sind dieselben Verwandten. Dann sagte er: Hast du diesen Vers gelesen?

Tun Sie das Recht Ihrer Verwandten. Er sagte: Ja. Er sagte: Wir sind die Verwandten des Propheten (PBUH) und fuhr fort: Haben Sie diesen Vers gelesen? Sie nehmen Ahl al-Bayt und geben es sauber zurück. Er sagte: Ja. Er sagte: Wir sind die Ahl al-Bayt. Der alte Syrer hob die Hände zum Himmel und sagte: Gott! Ich hasse dich vor den Feinden von Al-Mahoud und ihren Mördern. Ich habe immer den Koran gelesen und diesen Punkt bis heute nicht erhalten. Was war los in Karbala, S. 555?

Das Ende des Korans für jeden der Unfehlbaren

Mughirah ist einer von denen, die wiederholt den Koran rezitierten. Sein Sohn Ali ibn Mughirah sagt: Ich sagte zu Imam Kadhim (AS): Nach meinem Vater werde ich aufgrund meiner Gelegenheit, meines Jobs, meiner Freude und meiner Langeweile, manchmal mehr und manchmal weniger als er, den Koran im heiligen Monat Ramadan und rezitieren Wenn Eid al-Fitr eintrifft, werde ich ein Ende für den Gesandten Gottes (PBUH), ein Ende für Ali (AS) und ein Ende für Fatima (AS) und dann ein Ende für jeden der Imame setzen, bis es zu Ihnen führt. Ich spende den Koran. Was ist die Belohnung für meine Aktion? Imam

8 ، ص 218.

2- Sea of ​​Lights, Bd. 27, S. 179.

3- Salzgehalt: 23.

4- Gefangenschaft: 26.

5- Parteien: 33.

6 - Was war los in Karbala, S. 555.

7- Shiite bedeutet, Bd. 4, S. 864.

ترجمه آلبانیایی:

ne emer te Zotit

Katër histori Kur'anore nga Ehli Bejt (as)

Mësime nga recitimi i Imam Reza (as)

Kur Imam Reza (AS) udhëtoi në Khorasan, "Raja" ishte me të, ai thotë: ai Imam lexonte Kuran shumë gjatë natës dhe sa herë që arrinte në një ajet në të cilin kishte vështirësi nga parajsa ose ferri, ai qante dhe Ai i kërkoi Zotit Parajsën dhe kërkoi strehim tek Ai nga zjarri i Xhehenemit, dhe ai gjithmonë lexonte me zë të lartë "Në Emër të Zotit, të Mëshirshmit, të Mëshirshmit", dhe sa herë që thoshte: "Thuaj," Zoti është Një ". Ai e lexonte atë ngadalë, duke thënë "Allahu është Një" (Zoti është Një), dhe kur të mbërrinte në fund të kësaj sureje, ai do të thoshte "Allahu është Zoti" tri herë. O mosbesimtarë) ai do të thoshte ngadalë: "O ju pabesimtarë" (o mosbesimtarë) dhe kur të mbërrinte në fund të sures dhe ajetit "Unë nuk kam fe përveç fesë tuaj" (feja juaj për ju dhe feja ime për mua) ai thoshte tre herë: Dhe feja e Islamit "(Zoti im është Zoti dhe feja ime është Islami). Dhe sa herë që ai lexonte Suren Al-Tin, në fund të ajetit," Al-Allah është sunduesi i sundimtarëve "(A nuk është Zoti gjykatësi më i fuqishëm dhe sundues)? : "Po, dhe unë jam Ali Zalak, unë jam dëshmitari" (Po, dhe jam dakord me këtë Dëshmitarët e mi) dhe kur ai lexonte Suren Al-Qiyamat, në fund të ajetit "Al-Allah Allah Zalak Baqadir Ali An Yahya Al-Mawti" (A nuk mundet një Zot kaq i fuqishëm të ringjallë të vdekurit) ai do të thoshte: "Lavdi Zotit dhe po" ( Lavdi Zotit tim, po, Ai është i aftë.) Dhe në Suren Al-Jumu'ah, ai lexon, "Thuaj," Ne jemi me Zotin, mirë, unë jam Zot, dhe unë jam tregtar (për ata që kanë frikë), dhe Zoti është i mirë për ushqim ". "po thoshte. Dhe kur lexonte Suren Al-Qiyamat, në fund të ajetit "Al-Alis Allah Zalq Baqadr Ali An Yahya Al-Mawti" (A nuk mundet që një Zot kaq i fuqishëm të ringjallë të vdekurit) ai do të thoshte: "Lavdi Zotit dhe po" (Lavdi Zotit) Unë, po, jam në gjendje). Dhe në Suren Al-Jumu'ah, ai lexon: "Thuaj: Ne jemi me Zotin, mirë, unë jam Allahu, dhe unë jam tregtar (për ata që janë të devotshëm), dhe Allahu është më i miri i furnizimit". Dhe kur lexoi "Lavdi emrit të Zotit më të Lartë" (Lavdi Zotit të tij të lartësuar), ai tha ngadalë, "Lavdi Zotit tim Më të Lartë" (Lavdi Zotit tim të Lartësuar) dhe sepse (ose O ju që besoni!) Ai u lexonte atyre që besonin dhe u thoshte ngadalë:

 Deti i Dritave, vëll. 92, Libri i Kuranit, f. 218

Recitim pa kujdestarinë e hoxhallarëve (as)

"Misr" është një nga Shiitët e Imam Sadegh (AS). Ai thotë, "Unë erdha në praninë e atij Imami dhe u ofrova të lutem për të. Unë jam një fqinj që nuk zgjohem përveç në formën e Kur'anit, i cili lexon ajetet e Kur'anit në mënyrë të përsëritur dhe qan ose lutet dhe lutet". E pyeta haptas dhe fshehtas, thuhet se ai abstenon nga të gjitha mëkatet. Imam Sadegh (AS) tha: O e mundur! A besoni në atë që besoni në krahinën tonë? Unë i thashë: Zoti e di më mirë. Vitin tjetër, sezoni i Haxhit erdhi dhe para se të shkoja në Mekë, unë hulumtova rreth tij dhe zbulova se ai nuk beson në Imamatin e Imamëve. Në Mekë, arrita në praninë e Imamit (AS) dhe e lavdërova përsëri. Imami gjithashtu përsëriti pyetjen e tij të mëparshme, a beson ai në Imamatin dhe kujdestarinë tonë si ju? Unë thashë: Jo. Imami (AS) tha: O e mundur! Cila pjesë e tokës është më e respektuar? Thashë: Zoti dhe i Dërguari dhe djali i tij e dinë më mirë. P.) ashtë një kopsht i parajsës. Nëse Zoti i jep një shërbëtori një jetë të gjatë për të adhuruar Zotin për një mijë vjet midis shtyllës, vendit, varrit dhe minberit, dhe pastaj atij i pritet koka si një dele e shtypur dhe takon Zotin e Plotfuqishëm pa pasur kujdestarinë tonë, është e drejtë që Zoti i Plotfuqishëm Ai u hodh në zjarrin e ferrit.

A e keni lexuar Kuranin?

Kur karvani i të burgosurve të Qerbelas u çua për darkë, një plak i cili ishte ndikuar nga propaganda e regjimit shtypës të Jezidit doli përpara dhe i shpifi. Kur fjalimi i tij mbaroi, Imam Sajjad (AS) i tha: A e ke lexuar Kuran? Ai u përgjigj: Po, ai tha: A e ke lexuar këtë ajet? Thuaj: Unë nuk kërkoj ndonjë shpërblim për misionin tim përveç miqësisë së të afërmve të mi. Ai u përgjigj: Po, ai tha se ne jemi të njëjtët të afërm. Pastaj ai tha: A e keni recituar këtë ajet? All-llahu ka dashur të largojë papastërtinë nga ju Ehl-Bejt dhe t'ju bëjë të pastër. Ai tha: Po. Ai tha: Ne jemi Ehli Bejti. Plaku sirian ngriti duart drejt qiellit dhe tha: Zot! Unë ju urrej nga armiqtë e Al-Mahoud dhe vrasësit e tyre, unë gjithmonë lexoj Kuran dhe nuk e kam marrë këtë pikë deri më sot.

Fundi i Kuranit për secilin nga të pagabuarit

Mughirah është një nga ata që në mënyrë të përsëritur lexojnë Kuran. Djali i tij Ali ibn Mughirah thotë: Unë i thashë Imam Kadhim (AS): Pas babait tim, për shkak të mundësisë, punës, gëzimit dhe mërzisë sime, herë më shumë dhe herë më pak se ai, unë do të lexoj Kur'an në muajin e shenjtë të Ramazanit dhe Kur të arrijë Bajrami i Fitërve, unë do të vendos një fund për të Dërguarin e Zotit (paqja e Zotit qoftë mbi të), një fund për Aliun (as), një përfundim për Fatimen (AS), dhe pastaj një përfundim për secilin prej hoxhallarëve për t'ju udhëhequr Unë e dhuroj Kuranin. Cili është shpërblimi për veprimin tim? Imam Kadhim (AS) tha: Shpërblimi juaj është që ju do të jeni me ta në Ditën e Ringjalljes. Unë thashë: "Allah Akbar" Unë kam një shpërblim të tillë. Ai tha tre herë: Po.

، ص 218.

2- Deti i Dritave, vëll. 27, f. 179.

3- Kripësia: 23.

4- Robëria: 26.

5- Partitë: 33.

6 - Çfarë po ndodhte në Qerbela, f. 555.

7- Mjete shiite, vëll. 4, f. 864.

ترجمه آذربایجانی:

Allahın adı ilə

Əhli-beytdən (ə) dörd Quran hekayəsi

İmam Rza (ə) -ın qiraətindən dərslər

İmam Rza (ə.s) Xorasana səyahət edərkən "Rəca" onun yanında idi, buyurur: İmam gecələr çox Quran oxuyurdu və nə vaxt cənnətdən və ya cəhənnəmdən çətinlik çəkildiyi bir ayəyə çatsa, ağlayırdı və Allahdan Cənnət istədi və Cəhənnəm atəşindən Ona sığındı və gündəlik namazlarında həmişə ucadan "Mərhəmətli və Rəhmli Allahın adı ilə" oxudu və nə vaxt "Allah təkdir" deyin. "Allah birdir" (Allah birdir) deyərək yavaşca oxuyar və bu surənin sonuna çatanda üç dəfə "Allah Rəbbdir" deyərdi. Ey kafirlər) yavaşca deyərdi: "Ey kafirlər!" (Ey kafirlər) və surənin və "Mənim sizin dininizdən başqa bir dinim yoxdur" ayəsinin sonuna çatdıqda (sizin üçün sizin dininiz və mənim üçün mənim dinim) üç dəfə deyərdi: Və İslam dini "(Rəbbim Tanrı, dinim İslamdır). Hər dəfə Tin surəsini oxuduğunda, ayənin sonunda" Allah hökmdarların hökmdarıdır "(Allah ən güclü və hakim hakim deyilmi)? "Bəli və mən Əli Zalakam, mən şahidəm" (Bəli və mən bu məsələdənəm Şahidlərim) və Qiyamət surəsini oxuduğunda, "Əl-Allah Allah Zalak Baqadir Ali An Yahya El-Mawti" (Bu qədər qüdrətli bir Allah ölüləri diriltməzmi?) Ayəsinin sonunda dedi: "Allah pakdır və bəli!" Allahım pakdır, bəli, qadirdir.) Və Cümə surəsində oxuyur, "deyirdi. Və Qiyamət surəsini oxuduğunda, ayənin sonunda "Əl-Alis Allah Zalq-əl-Baqir Ali An Yəhya əl-Məvti" (Belə güclü bir Allah ölüləri diriltə bilməzmi), deyərdi: "Allah pakdır və bəli!" (Allah pakdır!) Bəli, bacarıram) Və Cümə surəsində oxuyur: Və "Ən uca Rəbbin adına izzət" (Həmd olsun ən uca Rəbbinə) oxuduqda, yumşaq bir şəkildə "Ən uca Rəbbimə şükür" (Ən uca Rəbbimə şan olsun) dedi və (və ya ey iman gətirənlər!) İnananlara oxuyurdu və yavaş-yavaş deyirdi:

İşıqlar dənizi, cild 92, Quran kitabı, s. 218

İmamların (ə) qəyyumu olmadan qiraət

"Misr" İmam Sadiqin (ə) şiələrindən biridir. Dedi ki, o həzrətin hüzuruna gəldim və onun üçün dua etməyi təklif etdim, Quran şəklində xaricində oyanmayan, Quran ayələrini dəfələrlə oxuyub ağlayan və dua edib dua edən ətrafımın qonşusuyam. Haqqında açıq və gizli soruşdum, bütün günahlardan çəkindiyi deyilir İmam Sadiq (ə.s) buyurdu: Ey mümkündür! Əyalətimizə inandığınıza inanırsınız? Dedim: Allah ən yaxşı bilir. Ertəsi il Həcc mövsümü gəldi və Məkkəyə getmədən əvvəl onu araşdırdım və İmamların imamətinə inanmadığını anladım. Məkkədə İmamın (ə) hüzuruna gəldim və onu yenidən təriflədim. İmam da əvvəlki sualını təkrarladı, sizin kimi imamlığımıza və vəsiyyətimizə inanır? Dedim: Xeyr İmam (ə.s) buyurdu: Ey mümkündür! Yerin hansı hissəsi daha hörmətlidir? Dedim: Allah və Rəsul və oğlu daha yaxşı bilir, dedi: Ey sütun və yer arasında (Qara Daş ilə İbrahimin yeri arasında) cənnət bir bağ və Peyğəmbərin qəbri ilə minbərinin arasında P.) Cənnət bağçasıdır. Tanrı bir quluna min il boyunca bir sütun, yer, qəbir və minbər arasında ibadət etməsi üçün uzun bir ömür versə və o zaman məzlum qoyun kimi başı kəsilərsə və qəyyumluğumuz olmadan Uca Allahla görüşərsə, doğrudur Özünü cəhənnəm atəşinə atdı. İşıqlar dənizi, cild 27, səh. 179

Quran oxumusan

Kərbəla əsirləri karvanı yeməyə aparıldıqda, Yezidin zalım rejiminin təbliğatından təsirlənmiş yaşlı bir adam qabağa çıxaraq onlara böhtan atdı. Çıxışı bitdikdən sonra İmam Səccad (ə.s) ona dedi: Quran oxumusan? Cavab verdi: Bəli, dedi: Bu ayəni oxudunmu? (De: Mən sizə yaxınlığındakı maddəni istisna olmaqla yerinə yetirməyinizi istəmirəm) Mübarəkə Şura surəsi müqəddəs 23-dür ..

Söylə ki, vəzifəm üçün qohumlarımın dostluğundan başqa heç bir mükafat istəmirəm.O cavab verdi: Bəli, eyni qohum olduğumuzu söylədi. Sonra dedi: Bu ayəni oxumusan? (وَآتِ ذِي القُربي حَقَّهُ) سوره مبارکه اسراء ایه شریفه 26.

Qohumlarınızın haqqını edin Dedi: Bəli Dedi: Biz Peyğəmbərin (s) qohumlarıyıq və davam etdi: Bu ayəni oxudunuzmu? Əhli-Beyti götürüb təmiz qaytaracaqsınız. Dedi: Bəli Dedi: Biz Əhli-beytik, yaşlı Suriyalı əllərini göyə qaldıraraq dedi: Tanrım! Əl-Mahoudun düşmənlərindən və qatillərindən sənə nifrət edirəm, həmişə Quran oxuyuram və bu günə qədər bu nöqtəni almamışam. Kərbəlada nələr olub, s. 555.

Məsumların hər biri üçün Quranın sonu

Mughirah dəfələrlə Quran oxuyanlardan biridir. Oğlu Əli ibn Muğirə deyir: İmam Kadimə (ə.s) dedim: Atamdan sonra fürsətim, işim, gümrah və cansıxıcı olduğum üçün bəzən müqəddəs Ramazan ayında ondan daha çox, bəzən də az Quran oxuyuram; Fitr bayramı gələndə Allah Rəsulu (s.ə.v.) üçün bir son, Əli (ə.s) üçün bir və Fatimə üçün (ə.s) bir son qoyacağam, sonra da imamların hər biri üçün sizə bitənə qədər bir son qoyacağam. Quran bağışlayıram. Hərəkətimin mükafatı nədir? İmam