لفظ انسان و مؤمن در قرآن (در درسهای حضرت آيت الله فاطمي رحمه الله علیه) وترجمه ها

بسم الله الرحمن الرحیم

لفظ انسان ومؤمن در قرآن (در درسهای حضرت آيت الله فاطمي رحمه الله علیه) - سوره فجر هم حالت ضعف انسان را مي‌گويد و هم حالت درست شدن را مي‌گويد، به وسيله كرامت كردن يتيم، غذا دادن طعام و... . - در قرآن لفظ انسان موجودي است كه هنوز درست نشده (هنوز عجول است، هنوز....) تا وقتي كه ايمان در او روشن شود، وقتي كه درست شد مؤمن است. - امام صادق(ع) در دعايي از خداوند مي‌خواهد كه به ايشان حالت زهد بدهد اگر بنا است به من ندهي مرا فقير كن، پس رغبت هم به من نده براي خوردن (يعني يك آه هم نتوانم بكشم) و... - با اينكه خداوند از انسان دور نيست اما اين انسانها هستند كه با خدا فاصله دارند و از خدا دورند، عامل آن هم هواي نفساني (تكبر، حرص، حسد و...)است وقتي درست مي‌شود كه از اين جاذبه‌ها دور شود.

لفظ انسان مؤمن در قرآن (در درسهای حضرت آيت الله  فاطمي رحمه الله علیه) :

- سوره فجر هم حالت ضعف انسان را مي‌گويد و هم حالت درست شدن را مي‌گويد، به وسيله كرامت كردن يتيم، غذا دادن طعام و... .

- در قرآن لفظ انسان موجودي است كه هنوز درست نشده (هنوز عجول است، هنوز....) تا وقتي كه ايمان در او روشن شود، وقتي كه درست شد مؤمن است.

- امام صادق(ع) در دعايي از خداوند مي‌خواهد كه به ايشان حالت زهد بدهد اگر بنا است به من ندهي مرا فقير كن، پس رغبت هم به من نده براي خوردن (يعني يك آه هم نتوانم بكشم) و...

- با اينكه خداوند از انسان دور نيست اما اين انسانها هستند كه با خدا فاصله دارند و از خدا دورند، عامل آن هم هواي نفساني (تكبر، حرص، حسد و...) است وقتي درست مي‌شود كه از اين جاذبه‌ها دور شود.

- از اثرات تربيتي قرآن آن است كه انسان برسد به آن حالت آرامش، بندگان خدا آنانند كه خدا را شناختند و در راه اطاعت آن حركت كردند.

- وقتي انسان به اين رسيد كه داشته باشد يا نداشته باشد براي او فرق ندارد آن‌گاه به خدا مي‌رسد.

- زندگي دنيا فاصله‌اي است بين ما و خدا جز درموارد عبادت و...

- قرآن مي‌آموزد در اين دنيا هم عِندَ رَبّ باش.

- خداوند با تمام ذرات عالم است و از يك ذره هم دور نيست.

- چيزي كه ما را از دنيا مي‌كند همان زندگي دنيوي است، بايد به حدي برسيم كه بگوييم خدا مي‌دهد و اگر نمي‌دهي هم خواست توست، ما موظف به تكاليفيم و ما، در هر حال توجه داريم و به تو برمي‌گرديم و ما داشته باشيم و نداشته باشيم و نداشته باشيم فرقي ندارد.

- راه اين است كه به اين برسيم كه داشته باشيم و نداشته باشيم فرقي نداشته باشد(اين تربيت انبياء و ائمه و قرآن است)

- داشتن هم يك طور بندگي است و نداشتن هم نوعي ديگر از بندگي است هر دو بايد باشد. ارجعي الي ربك،...

- هرچه انسان خود را در مقابل خدا بشكند به خدا نزديك‌تر مي‌شود.

- بگذار خدا بلندت كند، خدا، حضرت علي را براي حكومت بلند كردند، نه خود بلند شو.

- براي حكومت كسي را پيدا كن كه خود نمي‌خواهي«نفست نمي‌خواهد» خدا حكمت را به دست ابراهيم‌ها، علي‌ها و... داده، نه به دست فرعون‌ها، عمرها و... كسي كه مخالف هواي نفس است يعني درست شده.

- منْ، منْ كردن در اسلام محكوم است.

- خطرناك است، حكومت مردم را به كسي كه من (هواي نفس) مي‌گويد داده شود. اِنَّ اكرمكم عندالله اتقاكم.

- حمد دو معني دارد: 1) تشكر و سپاس 2) سنا(زيبايي) حمد مي‌كند ولي استفاده نمي‌كند.

- انسان بذات مال، درجه، مقام را دوست دارد مگر درست شود، مومن شود.

تربيت انبياء اين است كه دوستي مؤمنين به خدا از همه چيز بيشتر باشد.

- از اسرار كعبه اين است كه: انسان يك علاقه به اين زمين، بچه، مال و... دارد ولي مكه واجب مي‌رود، مي‌رود بيرون خداحافظي مي‌كند و فقط علاقه بخدا پيدا مي‌كند و وارد مهمانسراي خدا مي‌شود واين انسان را درست مي‌كند.

- ما مي‌خواهيم يك مقدار از ضررهاي تمدن جديد را به مردم بشناسانيم.

- عجله براي شيطان است.

راه تربيت و ترقي چند جمله قصار :

- راه تربيت و راه ترقي در سوره تين بيان شده و نقش انسان را بيان مي‌كند.

- اسفل‌السافلين: پايين‌ترين پايين‌ها. انسان (به معني رشد نكرده آن) اسفل‌السافلين است. انسان به انحطاط بر مي‌گردد مگر آن‌ها كه پيام پيامبر را لبيك گويند.

از كجا رسيده به اينجا از ايمان. نقش انسان را قرآن بيان مي‌كند حالا كه فهميدي كه كسي كه قرآن بخواند راه و رسم انسان را مي‌يابد پس اگر اين نباشد اسفل‌السافلين است پس قرآن نتيجه مي‌گيريد كه (فما يكذبك بعد بالدين...) نظام ما مكتب قرآن است و حوزه در مقابل نظام غرب قرار دارد. درس اساسي بشر قرآن است چيزي لازم نيست. اما اگر كفار به چيزهايي رسيد بر عهده ما واجب است كه عده‌اي را تربيت كنيم در فنون خاصي، تا در مقابل آن‌ها بايستيم.

- «بالدّين» در اين سوره (سوره تين) چند معني دارد، يكي دين (اسلام) يكي يوم‌الدين (روز جزا)، و...

- آيه آخر: شما حكم نمي‌كنيد كه حق و باطل يكي است، (عقل حكم مي‌كند حق و باطل در برابر و روبروي هم هستند) پس حتماً روز قيامتي نياز است، چون خدا اَحكم‌الحاكمين است.

- كسي كه به نام او خواند، راه را مي‌يابد.

- فقط خدا مي‌آفريند، خداوند انسان را از خون بسته آفريد، علقه مرحله دوم نطفه است كه به خون بسته‌اي مبدل مي‌گردد.

- انسان با اين زيبايي و عظمت را از علق آفريده كه عظمت خالق را مي‌رساند همين آفرينش از اين ماده يك حالت بيداري و آگاهي است، دوري از غرور و تكبر. خداوند انسان را از عجله آفريد، كان الانسان عجولاً. از معني علق، 1) نطفه 2) علاقه است.

- خدا اين آيات را گاه براي ترمز كردن از هواي نفس، تذكر مي‌دهد كه انسان از نطفه‌ي گنديده است براي دوري از فرعون درون.

- حالا بايد مراحلي را طي كرد.

اسلام ساده است

-  سخن خود را هميشه زيبا كنيد تا شيطان در شما دخالت نكند.

-  سخن زيبا گفتن توصيه شده است.

-  عذاب يعني كار انسان در عذاب است.

-  امريكايي‌ها (يا اهل كتاب) ما را دوست ندارند كافرند، از فرط حسد وكينه و... سعي دارند مسلمانان را نابود كنند.

-  توحيد يعني هركاري انجام مي‌شود به اراده اوست.

-  قرآن محكوم مي‌كند انسان بنايي درست كند كه براي هميشه باشد.

-  بايد كاري كرد كه در مساجد از تمام جهات عمومي باشند.

-  در بستن مسجد به هر علتي يكي از اشتباهات است.

-  سقف مساجد باعث مي‌گردد كه:

با زلزله ويران مي‌شود، تنفس آلوده شده، بهداشت رعايت نگردد، ردسادگي زندگي اسلام، دزدي صورت پذيرد.

-  دنيا را هميشه آن طور بكنيد كه اِنگار فردا مي‌خواهيد برويد.

-  اگر مسجد در زير آوار بماند (زلزله): مردم مي‌گويند دين محمد اين‌طور گفته است.

-  مساجد ايران را خلفاي بني‌مروان ايجاد كردند.

-  اولين مسجد سقف‌دار، توسط عثمان بنا شد.

-  حساب كار اين است كه: پيامبر گفته مسجد سقف نداشته باشد.

-  اسلام ساده است.

-  وقتي وارد مسجد مي‌شود بايد با ترس و وحشت وارد شوي.

-  (در تفسير آيه119 بقره: اِنا ارسلناك....):

ما تو را به حق آفريديم انسان هم بايد به حق باشد و هماهنگ با قافله جهان هستي و آن وقت پيامبر براي هدايت او آمد.

- كار پيامبر 1) بشارت دادن به سعادت و كاميابي عظيم 2) واز سقوط وعذاب ترساندن است.

-  امريكا هيچ وقت از ما راضي نمي‌شود مگرما مطيع آن‌ها شويم.

- خداوند اين تذكر را به پيامبر هم مي‌دهد كه نبايد: اگر كمترين تبعيت از آنها كنيد ديگر ياري از طرف خدا نيست.

-  البته خداوند به كفار در جهت فرورفتن در نفسانيات وسايل را فراهم مي‌كند (وقتي كه هدايت نشود) مطاع آن‌ها قليل است و جايگاهشان آتش است نه دين دارند نه مذهب.

- در فرهنگ انبياء دنيا هدف نيست وسيله است دنيا آزمايشگاه است دنيا بازار معامله انسانها با خداست، اطاعت و بندگي به انسان صلاحيت مي‌دهد صلاحيت ورود به ميهماني الهي بهشت، بهشت سرتاسري.

طغيان:

-  طغيان: يعني سرپيچي از حدود الهي است (تجاوز).

-  از آيات والفجر(اوايل سوره فجر) بر مي‌آيد كه: انسان عادلانه‌اش اين است كه در زندگيِ حد اعتدال، حدي كه خداوند دوست دارد و پيامبر آن را ‌رفت، ائمه(ع) آن را مي‌رفتند را رعايت كند.

-  نتيجه طغيان بعضي‌ها فساد اجتماعي است، خدا از اينها انتقام مي‌گيرد.

-  ساختمان سازي بيش از حد براي انسان طغيان است، خون مردم، پول مردم و... راه مي‌خورند. خداوند راه را نشان داده، اين درست نيست كه با پول هركاري كه مي‌خواهند بكنند، اين پول همه‌اش بي‌خود است؟ راه علاجش در دنيا توبه و در آخرت جهنم است.

-  خداوند وقتي مي‌خواهد كسي را آزمايش كند و به او نعمت مي‌دهد تا ببيند چه مي‌كند، كار خوب مي‌كند يا از حد تجاوز مي‌كند.

-  گناه وقتي زياد مي‌شود اهميت آن از بين مي‌رود (اهميت گناه‌هاي ديگر)

-  بناي محكم هميشگي درست كردن گناه دارد.

- قرآن مي‌گويد وقتي گرفتار شديد به خدا روي بياوريد.

عذاب اكبر:

-  تمام دردها در فراموشي ياد خداست.

-  عذاب اكبر يعني غفلت از خدا، رها كردن به حال خودش است، بنده را (به يك معني).

-  عذاب بزرگ آن است كه انسان روح و حالات او نه مُرده است نه زنده زنده  به خدا.

-  كافر و مشرك (به يك معني) فرق ندارند، هر دو منحرفند.

-  كافر در قرآن به چند معني آمده 1) (آنكه) كسي كه حج واجب نرود 2) .....

 

معني حقيقي عدل:

- عدالت در مقابل ظلم (وضع كل شي موضع) بوده و هر چيز را در جاي خود قرار دادن است.

-  اصل عدالت رحمت دادن است.

-  نتيجه ثواب بهشت است، فرق ندارد چه براي دارا چه فقير، هركس وظيفه را انجام داد به نتيجه مي‌رسد.

-  انسان موظف است كه تكليف را انجام دهد.

-  بايد با حالت خوف و رجاء زندگي كنيم.

 

 

بحثي پيرامون توحيد با جملات قصار معظم له:

- توحيد يعني براي خدا بودن، خدايي كه تمام مخلوقات به او بر مي‌گردند، خالق عالم، مدبر عالم و... .

- توحيد توجه به خداست و همه چيز در دست اوست. كسي كه خدا را پيدا كرده چه كسي را گم كرده است؟

-  لذت بندگي، عبوديت، خدا بهترين و والاترين مقام است.

توحيد همان كلمه قل‌هوالله‌احد است. هرچه هست اوست، كسي كاره‌اي نيست مگر با اجازه او.

توحيد يعني كارها براي خدا باشد، براي بندگي او باشد كه براي همين هم آفريده شده‌ايم «ما خلقت الجن والانس الا ليعبدون» انسان وقتي به اين خط آمد كه تعبير همان عبارت صراط مستقيم است و مستقيم يعني بر پا دارنده و از قوام است.

– توحيد، انسان را برپا مي‌دارد و توحيد انسان را شكوفا مي‌كند، انسان شكوفايي‌اش درتوحيد است. و اگر براي خدا باشد شكوفا مي‌شود.

-  هدف در خط بندگي خدا، ذكر خدا و دائم به ياد خدا بودن است.

-  نماز درس توحيد است.

-  خداوند از انسان دور نيست اما اين انسان‌ها هستند كه با خدا فاصله دارند و از خدا دورند، عامل آن هم هواي نفساني است (تكبر، حرص، حسد و...) است. وقتي درست مي‌شود كه از اين جاذبه‌ها دور شوند.

- بندگان خدا آنانند كه خدا را شناختند و در راه اطاعت آن حركت كردند.

-  وقتي انسان به اين رسيد كه داشته باشد براي او فرق ندارد آن‌گاه به خدا مي‌رسد و اين تربيت انبياء و ائمه و قرآن است.

-  خداوند با تمام ذرات عالم است و از يك ذره هم دور نيست. با هر ذره هست نه به طور قاطي واز هر چيز جداست نه به طور دوري، مثل او چيزي نيست اما او بصير و شنواست درد ما را مي‌داند و احتياجمان را مي‌فهمد و ما در محضر او هستيم.

بالاترين مراتب شكرگزاري خداوند «فنافي‌الله» است يعني خداوند همه چيز را به ما داده پس همه چيز براي او، در راه باشد و ذوب شدن در خداوند و رسيدن به لقاء‌الله و اين همان عبوديت، بندگي است.

  • هرچه انسان خود را در مقابل خدا بشكند به خدا نزديك‌تر مي‌شود.
  • نقش انسان را قرآن بيان مي‌كند كسي كه قرآن بخواند راه و رسم انسان را مي‌يابد، پس اگر اين نباشد اسفل‌السافلين است.
  • وقتي انسان خدا را به بزرگي ياد كرد غير خداوند، (پول، ماشين، شهرت و...) در نظر انسان كوچك مي‌شود، وقتي دنيا كوچك شد، خدا در نظر انسان بزرگ مي‌شود اين بهشت است. اما اگر انسان خدا را فرموش كند پرده كفر ضخيم مي‌شود، همين انسان باهوش طوري پرده‌هاي كفرش ضخيم مي‌شود كه ديگر خدا را نمي‌بيند، وقتي به اين حالت رسيد ديگر انذار و عدم انذار برايش فرقي ندارد وقتي انسان شقي شد ديگر صلاحيت هم ندارد « ختم‌الله علي قلوبهم و علي سمعهم و علي...» و نهايتاً «لهم عذاب عظيم».
  • خداوند بردباري مي‌كند آنچنان كه گويا نمي‌داند و اغماض مي‌كند كه گويي نديده است و مي‌پوشاند كه گويي به او عصيان نمي‌شود، براي عقوبت عجله نمي‌كند به لحاظ كرمش واغماض و حملش.
  • الله بالاتر و والاتر است از اين كه وصف كنندگان او را درك كنند با صفاتي كه او موصوف است به آن و جز اين نيست كه وصف كننده‌ها به اندازه خودشان وصف مي‌كنند نه اندازه عظمت و جلال او، خداوند والاتر از آن است كه وصف كننده‌ها او را درك كنند.
  • خدا از بندگان خود غني است، احتياج به عبادت بندگانش ندارد ولي انسان موظف است كه تكليف خود را انجام دهد.
  • زندگي ما بايد زندگي محمد و آل محمد(ص) باشد.
  • « اَفاالله شك فاطرالسموات و الارض و هو يطعم و لا يطعم»
  • اسلام رشد انسان، فلاح، رستگاري و شناخت است.

 

شناخت خدا

- قرآن هم در هدف از خلقت بيان مي‌كند تا اينكه شما بدانيد لتعلمو ان الله علي كل شي قدير... وسع كل شي علما اين هدف خلقت است، محكم است، خلقت بي‌هدف نيست، پوچ هم نيست آنهايي كه شكي در خالق دارند زندگي را پوچ مي‌دانند. اما قرآن كريم با آيات ثابت مي‌كند، انسان را به اين علم مي‌رساند كه زندگي با هدف است وهدف رشد انسان است، فلاح انسان است. انسان برسد به جايگاهي كه خداوند براي آن آفريده است و آن هم بهشت جاويدان است.

- انسان بايد مقررات الهي را بداند، حلال و حرام راهنمايي‌هاي پيغمبران كه در خط او هستند وما در محضر پروردگار هستيم، به خداي با عظمت مي‌گويد به تو بندگي مي‌كنم، تو خداي مني تو.

- اينكه خدا هست خدا، چه كار مي‌كند؟ همين شناخت‌ها درباره خدا، انسان را به اين حال مي‌رساند و قبل از بهشت موعود دنيا را هم براي او بهشت گونه مي‌كند بلكه از بهشت بالاتر است.

- پايه همه‌ي اصول عقايد، قرآن است كه بايد خواند براي همه مسلمانان لازم است روزي 50 آيه (طبق روايت حضرت علي عليه السلام) بخوانيم، قرآن پيماني است كه خداوند با بندگانش دارد.

- اينكه انسان در اين مورد شك كند كه آيا خدايي هست؛ فاطرالسموات... كدام خدا، خدايي كه از نيستي آسمان و زمين را وجود داده است. كسي كه در طلوع آفتاب شك كند، كسي كه در رفتن شب و روز شك كند حق دارد در خدا هم شك كند.

- خلق السموات و الارض بالحق؛ آسمان و زمين را به حق آفريده است يك دقيقه اين طرف و آن طرف نمي‌شود. اين چيست؟ آيا تصادفي است، اين بارش و رويش، اينها آيا خودبه‌خود است يا كسي غير از خداست؟

به حرص قاطع.... فاطرالسموات والارض؛ او طعام مي‌كندو اطعام نمي‌شود آنچه در آسمان و زمين است دَهَن باز كرده از كسي كه مي‌خواهد فقط اوست نه غيراو، مورچه را غير خدا كسي نيست اطعام بدهد. اين  خداست.

- البته خدايي كه عالم است، حكيم است، مدبر است، آگاه است، بيدار است، آيه است داريم كه : لا تأخذه و لا نوم نه چرتش مي‌گيرد نه خوابش مي‌گيرد، از اوست آنچه در شب و روز ساكن است، نفس كش نيست. و همين مقدار كه انسان خدا را با علم، تدبير، مديريت و آگاهي بداند زندگي براي او گوارا مي‌شود.

- وقتي انسان خدا را به تدريج شناخت به آگاهي‌اش به مديريت‌اش اين آگاه مي‌شود الا بذكرالله تطمئن القلوب؛ دلها فقط با خدا آرامش مي‌گيرد و الا دشمنان، بعضي از خوديها، و... همه اثر باعث اضطراب و نگراني است. فقط با ياد خداست انسان را آرامش مي‌گيرد. خود را بنده خدا بداند و اين را تكرار كند: اياك نعبد و اياك نستعين؛ اياك نعبد و اياك نستعين....؛ به تو بندگي مي‌كنم و تنها از تو ياري مي‌خواهم. به تو بندگي مي‌كنم، به خداي با عظمت مي‌گويد: تو خداي مني در محضرش هستيم.

- انسان همه چيز را از خدا ببيند.

- هدف در خط خدا بودن و بندگي خدا، ذكر خدا، دائم به ياد خدا بودن است.

- عالم محضر اوست همه از خداست هيچ‌كس جز خدا نزديك‌تربه انسان نيست، اگر انسان به اينجا برسد آنوقت به لقاء‌الله مي‌رسد دنيا برايش بهشت مي‌شود (بهشت دنيا) قبل از بهشت موعود.

- مديريت عالم با خداست.

- انسان وظيفه خود را انجام دهد؛ امربه معروف و نهي از منكر، به فكر اصلاح مفاسد جامعه بودن، نماز، عبادت، خوردن، نوشيدن و... .

- بايد خوردن و نوشيدن براي رضاي خدا باشد، رها شدن از نفسانيات.

- اگر خواسته‌هاي انسان جنبه مادي، نيازهاي دنيوي باشد از خداوند، مراتب را پايين‌تر مي‌آورد.

- پروردگار آسمان و زمين و آنچه بين اينهاست، رب السموات و الارض و ما بينهما الرحمن، خدايي كه رحمتش همه را فراگرفته.

 

ترجمه عربی

بسم الله الرحمن الرحیم

كلمة "رجل الإيمان" في القرآن (في دروس حضرة آية الله فاطمي رحمه الله):

- تروي سورة الفجر حالة الضعف البشري وحالة التحسن ، من خلال تكريم الأيتام ، وإطعام الطعام ، إلخ.

- في القرآن ، لفظ "إنسان" مخلوق لم يثبت بعد (ما زال مستعجلاً حتى الآن ...) حتى يستنير الإيمان فيه ، وعندما يثبت فهو مؤمن.

- في دعاء الإمام الصادق (ع) يطلب من الله أن يرزقه ، فإذا لم تعطه لي فاجعلني فقيراً فلا تعطيني الرغبة في الأكل (أي أستطيع يتنفس الصعداء) و ...

- رغم أن الله ليس بعيدًا عن الإنسان ، لكن هؤلاء هم الأشخاص البعيدين عن الله وبعيدين عن الله ، والسبب في ذلك هو الأنا (الغطرسة ، والجشع ، والحسد ، إلخ) عندما يكون من الصواب الابتعاد عن هذه المعالم.

- من الآثار التربوية للقرآن أن الإنسان يصل إلى حالة السلام هذه ، وعباد الله هم الذين يعرفون الله ويسيرون في طريق طاعته.

- عندما يصل الإنسان إلى درجة أنه سواء كان لديه أم لا ، فلا يهمه ، فإنه يصل إلى الله.

- الحياة في الدنيا مسافة بيننا وبين الله إلا في أمور العبادة و ...

- القرآن يعلم أن يكون مع الرب حتى في الدنيا.

- الله مع كل جسيمات الكون وليس بعيدًا عن جسيم واحد.

- الشيء الذي يفصلنا عن العالم هو الحياة الدنيوية ، يجب أن نصل إلى النقطة التي نقول فيها أن الله يعطي وإذا لم تعط ، فهذه إرادتك ، فنحن ملزمون بالوفاء بالتزاماتنا ونحن على أي حال ، انتبهوا وارجعوا إليكم ، سواء حصلنا عليها أم لا ، ولا يهم إن كنا نملكها أم لا.

- الطريق للوصول إلى هذه النقطة ، لا يهم إن كنا نملكها أم لا (هذا تدريب الأنبياء والأئمة والقرآن).

- وجود شريك هو أحد أشكال العبودية وعدم وجود شريك هو نوع آخر من العبودية ، يجب أن يكون كلاهما. ارجع الى رفقة ...

- كلما كسر الإنسان نفسه أمام الله ، اقترب منه أكثر.

- دع الله يرفعك ، الله ، رفعوا حضرة علي للحكومة ، لا تقم بنفسك.

- بالنسبة للحكومة ، ابحث عن شخص لا تريده ، "روحك لا تريد" ، أعطى الله الحكمة في أيدي إبراهيم ، علي ، إلخ ، وليس في أيدي الفراعنة وعمر ، إلخ.

- حرفي محكوم في الإسلام.

- من الخطر إعطاء حكومة الشعب لمن يقول أنا (نَفَس). سوف ائتمنك بالله.

- حمد له معنيان: 1) الشكر والشكر 2) سينا ​​(الجمال) تمدح لكنها لا تستعمل.

- يحب الإنسان بطبيعته الثروة والمرتبة والمكانة ، إلا إذا كان على حق فيصبح مؤمنًا.

تدريب الأنبياء هو أن صداقة المؤمنين مع الله هي أكثر من أي شيء آخر.

- من أسرار الكعبة أن الإنسان له مصلحة في هذه الأرض ، والأطفال ، والممتلكات ، وما إلى ذلك ، لكنه يذهب إلى مكة ، ويخرج ، ويودعها ، ولا يهتم إلا بالله ، ويدخل بيت الله. ويصلح الانسان.

- نريد توعية الناس ببعض مساوئ الحضارة الجديدة.

- العجلة للشيطان.

 

 

طريقة التدريب والتطوير عبارة عن بضع جمل قصيرة:

- طريقة التعليم وطريقة التقدم موضحة في سورة التين وهي توضح دور الإنسان.

- سفال السافلين: أدنى من ينزل. الإنسان (بمعنى أنه غير متطور) هو sfl-el-saflin. سيعود الإنسان إلى الانحطاط إلا من يتكلم برسالة النبي.

من أين أتى الإيمان؟ دور الإنسان يوضحه القرآن ، والآن بعد أن فهمت أن من قرأ القرآن يجد طريق وعادات الإنسان ، فإن لم يكن الأمر كذلك ، فالقرآن يقودك إلى الخلاصة أن (فاما يعقبك ، ثم بلدين ...) وهي تقع في الغرب. والدرس الأساسي للبشرية هو القرآن ، فلا شيء ضروري. أما إذا حقق الكفار شيئاً ، فالواجب علينا تدريب بعض الناس على تقنيات معينة حتى نتمكن من الوقوف ضدهم.

- "بلد الدين" له عدة معانٍ في هذه السورة ، إحداها الدين (الإسلام) ، وأحدها يوم الدين ، و ...

- الآية الأخيرة: لا تحكم على أن الصواب والباطل متماثلان ، (فالحكم على الصواب والباطل أمام بعضهما البعض) لذلك لا بد من يوم القيامة ، لأن الله هو العليم.

- من يغني باسمه يجد الطريق.

- إن الله وحده خلق ، الله خلق الإنسان من دم متخثر ، والعقة هي المرحلة الثانية من الحيوانات المنوية التي تتحول إلى دم متخثر.

- لقد خلق الإنسان هذا الجمال والعظمة من العلاق الذي ينقل عظمة الخالق ، وهذا خلق هذه المادة هو حالة يقظة ووعي بعيدًا عن الكبرياء والغطرسة. لقد خلق الله الإنسان على عجل ، ولكن الإنسان في عجلة من أمره. ومن معنى العلق: 1) البذرة 2) الفائدة.

- يذكر الله أحياناً هذه الآيات من أجل أن يكسر هواء الروح ، ويذكرنا أن الإنسان يولد من نطفة قذرة لكي يتجنب الفرعون بداخله.

- الآن عليك أن تمر ببعض الخطوات.

الإسلام بسيط

- احرص دائمًا على تجميل كلامك حتى لا يتدخل الشيطان معك.

- التحدث بشكل جميل موصى به.

- يعني العقاب أن عمل الإنسان في عذاب.

- الأمريكيون (أو أهل الكتاب) لا يحبوننا ، فهم كفار ، إنهم يحاولون تدمير المسلمين بدافع الحسد والخبث وما إلى ذلك.

- التوحيد يعني أن كل شيء يتم حسب إرادته.

- القرآن يحكم على الإنسان ببناء هيكل يدوم إلى الأبد.

- العمل على جعل المساجد عامة من جميع النواحي.

- إغلاق المسجد لأي سبب من الأخطاء من الأخطاء.

- يتسبب سقف المساجد في:

سوف يدمره زلزال ، ويلوث التنفس ، ولن يتم احترام النظافة ، وسيتم رفض بساطة الحياة الإسلامية ، وستحدث السرقة.

- اجعل العالم دائمًا كما لو كنت تريد المغادرة غدًا.

- إذا بقي المسجد تحت الأنقاض (الزلزال): يقول الناس أن دين محمد قال ذلك.

- مساجد إيران بناها خلفاء بني مروان.

- أول مسجد مسقوف بناه عثمان.

- الحساب: قال النبي: لا سقف للمسجد.

- الإسلام بسيط.

- عند دخول المسجد يجب أن تدخله بخوف.

- (بابك فوصير آية 119 من البقرة: أنا أرسلناق ...):

لقد خلقناك بالحق ، يجب أن يكون الإنسان أيضًا مع الحق وأنت منسجم مع قافلة العالم ، ثم جاء النبي ليهديه.

- عمل الرسول (صلى الله عليه وسلم) هو 1) بشرى السعادة والنجاح العظيم ، 2) لإخافة السقوط والعذاب.

لن تكون أمريكا راضية عنا أبدًا ما لم نطيعهم.

- كما يذكِّر الله النبي بأنه لا ينبغي له: إذا اتبعتهم على أقل تقدير ، فلن يكون هناك عون من الله بعد الآن.

طبعا الله يوفر للكفار الوسائل ليغرقوا في الشهوانية (عندما لا يهتدون) ، طاعتهم قليلة ومكانهم هو النار.

- في ثقافة الأنبياء ، العالم ليس هدفًا ، إنه وسيلة ، العالم مختبر ، العالم سوق لتعاملات الناس مع الله ، والطاعة والعبودية تمنح الإنسان حق دخول العيد الإلهي من الجنة ، الفردوس الكامل.

تمرد:

- التمرد: وهو عصيان حدود الله (العدوان).

- يتضح من آيات الفجر (أول سورة الفجر) أن: على الرجل الصالح أن يراعي حد الاعتدال في الحياة ، والحد الذي يحبه الله ، وتبعه النبي ، وتبعه الأئمة (ع). هو - هي.

- نتيجة تمرد بعض الناس فساد اجتماعي ينتقم منهم الله.

- الكثير من البناء هو شغب للبشر ، تضيع دماء الناس وأموالهم ، وما إلى ذلك. لقد أظهر الله الطريق ، أليس صحيحًا أنهم يستطيعون فعل ما يريدون بالمال ، فهذه الأموال كلها نكران الذات؟ والعلاج هو التوبة في الدنيا ، والجحيم في الآخرة.

- عندما يريد الله أن يمتحن إنسانًا ويهديه ليرى ما يفعله ، سواء كان يفعل الخير أو يتعدى.

- عندما تزداد المعصية تزول أهميتها (أهمية الذنوب الأخرى).

- هناك دائما أساس ثابت لتصحيح الخطيئة.

- يقول القرآن أن تلجأ إلى الله عندما تكون في ورطة.

عقاب عظيم:

- كل الآلام في نسيان ذكرى الله.

- أعظم عقاب هو إهمال الله وترك العبد لأفكاره (بمعنى ما).

- العذاب الأكبر هو أن روح الإنسان وحالاته ليست ميتة ولا حية عند الله.

- الكافر والمشرك (بمعنى ما) ليسا مختلفين ، كلاهما منحرفان.

- الكافر له معان عديدة في القرآن: 1) (الذي لم يحج فريضة 2) .....

المعنى الحقيقي للعدالة:

- العدل نقيض الظلم (مكانة كل شيء) وهو وضع كل شيء في مكانه.

- مبدأ العدل هو الرحمة.

- والنتيجة هي أجر الجنة ، لا يهم إذا كان للأغنياء أو الفقراء ، فمن قام بالمهمة سيحصل على النتيجة.

- الرجل ملزم بأداء المهمة.

- علينا أن نعيش بالخوف والأمل.

 

نقاش حول التوحيد بأحاديث قصر معظم الله:

- التوحيد يعني أن نكون لله ، والإله الذي ترجع إليه كل المخلوقات ، وخالق العالم ، وخالق العالم ، إلخ.

- التوحيد يهتم بالله وكل شيء بيده. من فقد شخصاً وجد الله؟

- المتعة والسجود الله خير وأعلى سلطان.

التوحيد هو نفس كلمة قال الله أحد. كل شيء له ، ولا أحد يستطيع أن يفعل أي شيء دون إذنه.

التوحيد يعني أن الأعمال يجب أن تكون لله ولعبده ، ولهذا خُلقنا.

- التوحيد يؤسس الإنسان ، والتوحيد يزدهر الإنسان ، ورفاهية الإنسان في التوحيد. وإن كان لله يزدهر.

- الهدف من خدمة الله ذكر الله وذكر الله دائمًا.

- الصلاة درس في التوحيد.

- الله ليس بعيدًا عن الإنسان ، لكن هؤلاء هم بعيدين عن الله وبعيدين عن الله ، والسبب في ذلك هو الهواء الجسدي (الغطرسة ، الطمع ، الحسد ، إلخ). عندما يكون من الصواب الابتعاد عن هذه المعالم.

- عباد الله هم الذين يعرفون الله ويسيرون في طريق طاعته.

- إذا بلغ الإنسان حد الوجود فلا يهمه فيصل إلى الله ، وهذا هو تدريب الأنبياء والأئمة والقرآن.

- الله مع كل جسيمات الكون وليس بعيدًا عن جسيم واحد. إنه مع كل جسيم ، ليس بطريقة مختلطة ، ولا ينفصل عن كل شيء ، ولا بعيدًا ، لا يوجد شيء مثله ، لكنه ثاقب ويسمع ، يعرف ألمنا ويفهم احتياجاتنا ، ونحن بحضوره.

أسمى درجات الشكر إلى الله "فنف الله" ، أي أن الله قد وهبنا كل شيء ، فكل شيء له ، والذوبان في الله ، والوصول إلى لقاء الله ، وهذه العبادة ، هي العبودية.

- كلما كسر الإنسان نفسه أمام الله ، اقترب منه أكثر.

- دور الإنسان موضح بالقرآن ، فمن قرأ القرآن وجد طريق الإنسان وعاداته ، فإذا لم يكن الأمر كذلك فهو أحمق.

- عندما يذكر الإنسان الله على أنه عظيم ، غير الله ، (المال ، السيارة ، الشهرة ، إلخ) يصبح صغيراً في عيني الإنسان ، وعندما يصبح العالم صغيراً ، يصبح الله أكبر في عيني الإنسان ، هذا هو سماء. أما إذا نسي الإنسان الله ، فيصبح حجاب الكفر غليظًا ، ويصبح نفس الشخص الذكي كثيفًا لدرجة أن حجاب الكفر كثيف لدرجة أنه لم يعد يرى الله. وعندما يصل إلى هذه الحالة ، لا فرق بين الإنذار وعدم الإيمان. تحذيره .. عندما يصبح الإنسان شريرا لم يعد له سلطان .. قلوبهم وعلي وآذانهم وعلي .. وأخيراً "عذاب هائل".

- إن الله متسامح كأنه لا يعلم ويغفر كأنه لم ير ويستر كأنه لن يعص ، لا يندفع في عقابك من حيث رحمته ومغفرته.

- الله أسمى وأعلى مما يفهمه الموصوفون بالصفات التي وصف بها ، وفقط ما يصفه الموصوفون حسب قياسهم وليس مقياس عظمته ومجده ، الله أسمى من الذين يصفونه. .فهمه

- الله غني من عباده ، لا يحتاج إلى عبادة عبيده ، لكن الإنسان ملزم بأداء واجبه.

- يجب أن تكون حياتنا حياة محمد وآله .

- "أفال الله ، لا شك ، أبو السماوات والأرض ، وهو قادر أن يتذوق ولا يتذوق".

- الإسلام نمو الإنسان وازدهاره وخلاصه ومعرفته.

 

معرفة الله

- كما نص القرآن على غاية الخلق ، لتعلم أن الله قادر على كل شيء ... نطاق كل شيء أيها العلماء ، هذا هو الغرض من الخلق ، وهو مؤكد ، وليس الخلق. بلا هدف ، ولا هو سخيف ، فهم يعرفون أنه أمر سخيف. لكن القرآن الكريم يثبته بآيات ، فهو يوصل الناس إلى معرفة أن الحياة لها هدف وأن الغاية هي نمو الإنسان ، ورفاهية الإنسان. يجب أن يصل الإنسان إلى المكان الذي خلقه الله له ، وهو الجنة الأبدية.

- يجب أن يعرف الإنسان الأحكام الإلهية ، والتعليمات الحلال والحرام للأنبياء الذين هم في سلالته ونحن في حضرة الرب ، يقول لله العظيم ، إني أعبدك ، أنت إله روحي.

- حقيقة أن الله هو الله فماذا يفعل؟ نفس المعرفة عن الله تجلب الإنسان إلى هذه الحالة وقبل الجنة الموعودة تجعل العالم فردوسًا له ، لكنه أعلى من السماء.

- أصل جميع المعتقدات القرآن ، ويجب قراءته ، ويلزم على جميع المسلمين أن يقرأوا خمسين آية في اليوم (حسب رواية حضرة علي عليه السلام) ، القرآن هو القرآن. العهد الذي له مع عبيده.

- أن يشك الإنسان في وجود إله ؛ فطر الساموات ... وهو الله الذي خلق السماوات والأرض من العدم. من شك في شروق الشمس ، ومن شك في مرور الليل والنهار له أن يشك في الله.

- خلق السماوات والأرض بالحق. لقد خلق السماوات والأرض بالحق ، فهي لا تتحرك هنا وهناك لمدة دقيقة. ما هذا؟ هل هي مصادفة هذا المطر والنمو هل هذا عفوي أم شخص غير الله؟

للجشع الحاسم ... إنه يتغذى ولا يمكن إطعامه ، كل ما في السماء والأرض تفتح فمه من يشاء ، فقط هو ولا أحد آخر ، لا أحد يستطيع إطعام النملة إلا الله. هذا هو الله.

- بالطبع ، الله العليم ، الحكيم ، الواعي ، الواعي ، المستيقظ ، لدينا آية تقول: لا تأختي ولا نوم ، لا ينام ولا ينام. منه ما يسكن في الليل يوم ولا يتنفس ". وبقدر ما يعرف الإنسان الله بالمعرفة والحكمة والإدارة والوعي ، ستكون الحياة سهلة عليه.

- إذا عرف الإنسان الله شيئاً فشيئاً بوعيه وبتدبيره علم بذلك إلا بذكر الله تطمئن القلوب. تجد القلوب السلام مع الله فقط ، لكن الأعداء ، وبعض المطلعين ، وما إلى ذلك ، كلهم ​​يسببون القلق والقلق. فقط بذكر الله يمكن للإنسان أن يرتاح. يجب أن يعتبر نفسه عبدًا لله ويكرر هذا: أنا لا أعبد ولا أعبد ؛ لا تتعبد ولا تبقى ...؛ أنا أعبدك وأطلب منك المساعدة فقط. أنا أعبدك ، يقول لله بعظمة: أنت إله لي ، نحن في حضرته.

- يجب أن يرى الإنسان كل شيء من الله.

- الهدف هو أن نكون في نسل الله وأن نخدم الله وأن نذكر الله وأن نتذكر الله باستمرار.

- العالم أمامه ، كل شيء من عند الله ، لا أحد قريب من الإنسان إلا الله ، إذا وصل الإنسان إلى هنا يلتقي بالله ، ويصبح العالم فردوسًا له (سماء العالم) قبل الميعاد جَنَّة.

- إدارة الكون عند الله.

- يجب أن يقوم الإنسان بواجبه ؛ الأمر بالمعروف والنهي عن المنكر ، والتفكير في تصحيح فساد المجتمع ، والصلاة ، والعبادة ، والأكل ، والشرب ، إلخ.

- أن يكون الأكل والشرب لرضا الله خاليين من الشهوانية.

- إذا كانت رغبات الإنسان جوانب مادية ، واحتياجات دنيوية ، فإنه يقلل من مكانة الله.

- رب السماوات والأرض وما بينهما رب السماوات والأرض ونحن بينهما الرحمن الرحيم الإله الذي يغطي الجميع.

 

ترجمه انگلیسی

in the name of God

The word "man of faith" in the Qur'an (in the lessons of Hazrat Ayatollah Fatemi, may God have mercy on him):

- Surah Fajr tells both the state of human weakness and the state of improvement, by honoring orphans, feeding food, etc.

- In the Qur'an, the word "human" is a creature that has not yet been established (it is still in haste, yet...) until faith is enlightened in him, when it is established, he is a believer.

- In a prayer, Imam Sadiq (a.s.) asks God to give him a state of asceticism. If you don't give it to me, make me poor, then don't give me the desire to eat (that is, I can't breathe a single sigh) and...

- Although God is not far from man, but these are the people who are far from God and are far from God, the reason for that is the ego (arrogance, greed, envy, etc.) when it is right to move away from these attractions.

- One of the educational effects of the Quran is that a person reaches that state of peace, God's servants are those who know God and move on the path of obeying Him.

- When a person reaches the point that whether he has it or not, it doesn't matter to him, then he reaches God.

- Life in this world is a distance between us and God except in matters of worship and...

- The Quran teaches to be with the Lord even in this world.

- God is with all the particles of the universe and is not far from a single particle.

- The thing that separates us from the world is the worldly life, we must reach the point where we say that God gives and if you do not give, it is your will, we are obliged to fulfill our obligations and we, in any case, pay attention and return to you, whether we have or not. It doesn't matter whether we have it or not.

- The way is to reach this point, it doesn't matter whether we have it or not (this is the training of prophets, imams and the Qur'an)

- Having a partner is one form of servitude and not having a partner is another type of servitude, both should be. Refer to Rebekah,...

- The more a person breaks himself in front of God, the closer he gets to God.

- Let God raise you up, God, they raised Hazrat Ali for the government, don't get up yourself.

- For the government, find someone whom you do not want, "your soul does not want", God gave wisdom in the hands of Abrahams, Alis, etc., not in the hands of pharaohs, Omars, etc.

- Denying me is condemned in Islam.

- It is dangerous to give the government of the people to someone who says I am (breath). I will trust you with Allah.

- Hamad has two meanings: 1) thanks and thanks 2) Sena (beauty) praises but does not use.

- Man by nature loves wealth, rank, position, unless he is correct, he becomes a believer.

The training of the prophets is that the believers' friendship with God is more than anything else.

- One of the secrets of the Kaaba is that: Man has an interest in this earth, children, property, etc., but he goes to Mecca, he goes out, says goodbye, and only finds interest in God and enters God's guest house, and He fixes man.

- We want to make people aware of some of the disadvantages of the new civilization.

- Haste is for the devil.

 

 

The way of training and development are a few short sentences:

- The way of education and the way of progress are explained in Surah Tin and it explains the role of man.

- Safal al-Saflin: the lowest of the lows. Man (meaning its undeveloped) is sfl-el-saflin. Man will return to degeneration except those who speak the message of the prophet.

Where did faith come from? The role of man is explained by the Qur'an. Now that you understand that whoever reads the Qur'an finds the way and customs of the human being, if this is not the case, then the Qur'an will lead you to the conclusion that (Fama Yakbuk, then Baldin...) It is located in the west. The basic lesson of mankind is the Qur'an, nothing is necessary. But if the infidels achieve something, it is obligatory on us to train some people in certain techniques so that we can stand against them.

- "Balddin" has several meanings in this Surah (Surah Tin), one is religion (Islam), one is Yum al-Din (Day of Punishment), and...

- The last verse: You do not judge that right and wrong are the same, (reason judges that right and wrong are in front of each other) so surely the Day of Judgment is needed, because God is the All-Knowing.

- He who sings in his name will find the way.

- Only God creates, God created man from clotted blood, Alaqah is the second stage of sperm that turns into clotted blood.

- Man has created this beauty and greatness from Alaq, which conveys the greatness of the Creator. This creation of this material is a state of awakening and awareness, away from pride and arrogance. God created man out of haste, but man is in haste. From the meaning of Alaq, it is 1) seed 2) interest.

- God sometimes mentions these verses in order to put a brake on the air of the soul, reminding us that man is born from a dirty sperm to avoid the pharaoh inside.

- Now you have to go through some steps.

Islam is simple

- Always beautify your speech so that the devil does not interfere with you.

- Speaking beautifully is recommended.

- Punishment means that the work of man is in torment.

- Americans (or People of the Book) do not like us, they are infidels, they are trying to destroy Muslims out of envy and malice etc.

- Tawheed means that everything is done according to his will.

- The Qur'an condemns man to build a structure that will last forever.

- Something should be done to make mosques public in all respects.

- Closing the mosque for any reason is one of the mistakes.

- The roof of mosques causes that:

It will be destroyed by an earthquake, breathing will be polluted, hygiene will not be respected, the simplicity of Islamic life will be rejected, theft will happen.

- Always make the world as if you want to leave tomorrow.

- If the mosque remains under the rubble (earthquake): People say that Muhammad's religion said so.

- Iran's mosques were built by Bani Marwan caliphs.

- The first roofed mosque was built by Osman.

- The calculation is that: the Prophet said that the mosque should not have a roof.

- Islam is simple.

- When entering the mosque, you should enter with fear.

-  (your door Fusir verse 119 of Baqarah: Ana Arselnak...):

We created you with truth, man should also be with truth and you are in harmony with the caravan of the world, and then the Prophet came to guide him.

- The work of the prophet is 1) to give good news of happiness and great success, 2) to scare away the fall and torment.

America will never be satisfied with us unless we obey them.

- God also gives this reminder to the Prophet that he should not: if you follow them in the slightest, there will be no more help from God.

Of course, God provides the means for the disbelievers to sink into sensuality (when they are not guided). Their obedience is few and their place is the fire.

- In the culture of the prophets, the world is not a goal, it is a means, the world is a laboratory, the world is a market for people's dealings with God, obedience and servitude gives a person the right to enter the divine feast of heaven, the complete paradise.

Rebellion:

- Rebellion: It means disobeying God's limits (transgression).

- From the verses of Wal-Fajr (the beginning of Surah Fajr) it is clear that: The righteous man is to observe the limit of moderation in life, the limit that God loves and the Prophet followed it, the Imams (pbuh) followed it.

- The result of the rebellion of some people is social corruption, God will take revenge on them.

- Too much construction is a riot for humans, people's blood, people's money, etc. are wasted. God has shown the way, isn't it true that they can do whatever they want with money, this money is all selfless? The cure is repentance in this world and hell in the hereafter.

- When God wants to test someone and gives him a blessing to see what he does, whether he does good or transgresses.

- When sin increases, its importance disappears (importance of other sins)

- There is always a firm foundation of correcting sin.

- The Quran says to turn to God when you are in trouble.

Great punishment:

- All pain is in forgetting the memory of God.

- The greatest punishment means neglecting God, leaving the servant to his own devices (in one sense).

- The great torment is that man's soul and his states are neither dead nor alive to God.

- Kafir and polytheist (in one sense) are not different, both are deviant.

- Kafir has several meanings in the Qur'an: 1) (the one) who does not perform the obligatory Hajj 2).....

The real meaning of justice:

- Justice is the opposite of oppression (the position of everything) and it means putting everything in its place.

- The principle of justice is to give mercy.

- The result is the reward of heaven, it doesn't matter whether it is for the rich or the poor, whoever did the task will get the result.

- Man is obliged to do the task.

- We have to live with fear and hope.

 

A discussion about monotheism with the sayings of Qasar Mozzamallah:

- Tawheed means being for God, the God to whom all creations return, the creator of the world, the creator of the world, etc.

- Monotheism is paying attention to God and everything is in His hands. Who has lost someone who has found God?

- Enjoyment, adoration, God is the best and highest authority.

Tawheed is the same word as Qalhoullah Ahad. Everything is his, no one can do anything without his permission.

Tawheed means that the works should be for God, for His servant, which is why we were created.

- Tawheed establishes man and Tawheed makes man flourish, man's prosperity is in Tawheed. And if it is for God, it will flourish.

- The goal in serving God is to remember God and always remember God.

- Prayer is a lesson in monotheism.

- God is not far from man, but these are the people who are far from God and are far from God, the reason for that is the carnal air (arrogance, greed, envy, etc.). When it is right to move away from these attractions.

- God's servants are those who know God and move on the path of obeying Him.

- When a person reaches the point of having, it does not matter to him, then he reaches God, and this is the training of prophets, imams and the Qur'an.

- God is with all the particles of the universe and is not far from a single particle. He is with every particle, not in a mixed way, and he is not separated from everything, not in a distant way, there is nothing like him, but he is insightful and hears, he knows our pain and understands our needs, and we are in his presence.

The highest level of gratitude to God is "Fanafi Allah", which means that God has given us everything, so everything is for Him, and melting in God and reaching the meeting of God, and this is worship, is servitude.

- The more a person breaks himself in front of God, the closer he gets to God.

- The role of man is explained by the Qur'an, whoever reads the Qur'an will find the way and custom of man, so if this is not the case, he is a fool.

- When a person remembers God as great, other than God, (money, car, fame, etc.) becomes small in the eyes of a person, when the world becomes small, God becomes big in the eyes of a person, this is heaven. But if a person forgets God, the veil of disbelief becomes thick, the same intelligent person becomes so thick that the veil of disbelief is so thick that he no longer sees God. When he reaches this state, there is no difference between warning and not warning him. When a person becomes wicked, he no longer has authority. Their hearts and Ali, their ears and Ali..." and finally, "Immense torment".

- God is tolerant as if he does not know and forgives as if he has not seen and covers as if he will not be disobedient, he does not rush to punish you in terms of his mercy and forgiveness.

- Allah is higher and higher than what the describers understand Him with the attributes that He is described with, and it is only that the describers describe according to their own measure, not the measure of His greatness and glory, God is higher than the describers. understand him

- God is rich from his servants, he does not need the worship of his servants, but man is obliged to do his duty.

- Our life should be the life of Muhammad and his family .

- "Affa'Allah, there is no doubt, the Father of the heavens and the earth, and He is able to taste and not to taste"

- Islam is human growth, prosperity, salvation and knowledge.

 

Knowing God

- The Qur'an also states about the purpose of creation, so that you may know that Allah is capable of all things... The scope of all things, scholars, this is the purpose of creation, it is definite, creation is not aimless, nor is it absurd. They know it's absurd. But the Holy Qur'an proves it with verses, it brings people to the knowledge that life has a purpose and the purpose is the growth of man, the welfare of man. Man should reach the place that God has created for him, and that is eternal paradise.

- Man should know the divine regulations, the halal and haram instructions of the prophets who are in his line and we are in the presence of the Lord, he says to the great God, I worship you, you are the God of my soul.

- The fact that God is God, what does he do? The same knowledge about God brings man to this state and before the promised paradise, it makes the world a paradise for him, but it is higher than heaven.

- The basis of all beliefs is the Qur'an, which must be read. It is necessary for all Muslims to read 50 verses a day (according to the narration of Hazrat Ali, peace be upon him). The Qur'an is the covenant that God has with his servants.

- That a person doubts whether there is a God; Fatr al-Samuat... which God, the God who created the heavens and the earth from nothingness. Whoever doubts the sunrise, whoever doubts the passage of night and day has the right to doubt God.

- Creation of the heavens and the earth by right; He has created the heavens and the earth with truth, it does not move here and there for a minute. what is this Is it a coincidence, this rain and growth, is this spontaneous or is it someone other than God?

to the decisive greed... He feeds and cannot be fed, whatever is in the sky and the earth opens his mouth from whoever he wants, only he and no one else, no one but God can feed the ant. This is God.

- Of course, God, who is all-knowing, wise, resourceful, aware, awake, we have a verse that says: "La Tokhte wa La Noom, He neither dozes nor sleeps. From Him is that which dwells in the night and day, and does not breathe." And as much as a person knows God with knowledge, wisdom, management and awareness, life will be easy for him.

- When a person gradually gets to know God, through his awareness, through his management, he becomes aware of this, except with the remembrance of Allah, the hearts are reassured; Hearts find peace only with God, but enemies, some insiders, etc. all cause anxiety and worry. It is only with the remembrance of God that a person can relax. He should consider himself a servant of God and repeat this: I do not worship and I do not worship; Don't you worship and don't you stay...; I worship you and only ask you for help. I worship you, he says to God with greatness: You are the God of me, we are in his presence.

- Man should see everything from God.

- The goal is to be in the line of God and to serve God, to remember God, to remember God constantly.

- The world is before him, everything is from God, no one is close to man except God, if man reaches here, then he will meet God, and the world will become a paradise for him (heaven of the world) before the promised paradise.

- Management of the universe is with God.

- Man should do his duty; Enjoining the good and forbidding the bad, thinking of correcting the corruptions of the society, praying, worshiping, eating, drinking, etc.

- Eating and drinking should be for God's pleasure, free from sensuality.

- If man's desires are material aspects, worldly needs, he lowers the status of God.

- The Lord of the heavens and the earth and what is between them, the Lord of the heavens and the earth and we are between them, the Most Merciful, the God whose mercy covers everyone.

 

 

مطالب مرتبط
تنظیمات
این پرونده را به اشتراک بگذارید :
Facebook Twitter Google LinkedIn

یادداشت کاربران
درج یک یادداشت :
نام کاربری :
پست الکترونیکی :
وب :
یادداشت :
کد امنیتی :
1 + 1 = ?