نظریات وفتاوی فقهی بخش اول:تحول واصلاح نظام آموزشی کشوروآموزش وپرورش با بازگشت به نظام آموزشی بامحوریت مساجد وتربیت الهی

بسم الله االرحمن الرحیم
نظریات وفتاوی فقهی مهم اصلاحی ایت الله سیدجواد سیدفاطمی (ره) درجامعه اسلامی-بخش اول
تحول واصلاح نظام آموزشی کشوروآموزش وپرورش با بازگشت به نظام آموزشی بامحوریت مساجد وتربیت الهی 
(بررسی ماهیت دیدگاه تحول واصلاح بنیادین نظام آموزشی وآموزش وپرورش کنونی وبازگشت به نظام آموزشی درقرآن و سنت در آثارعلامه ، مفسر ومرجع عالیقدر حضرت آیت االه سیدجوادسید فاطمی تبریزی رحمه الله علیه)
 رضاقارزی، دانشجوی دکتری علوم سیاسی گرایش اندیشه سیاسی
 

بسم الله االرحمن الرحیم

نظریات وفتاوی فقهی مهم اصلاحی ایت الله سیدجواد سیدفاطمی (ره) درجامعه اسلامی-بخش اول

تحول واصلاح نظام آموزشی کشوروآموزش وپرورش با بازگشت به نظام آموزشی بامحوریت مساجد وتربیت الهی

(بررسی ماهیت دیدگاه تحول واصلاح بنیادین نظام آموزشی وآموزش وپرورش کنونی وبازگشت به نظام آموزشی درقرآن و سنت در آثارعلامه ، مفسر ومرجع عالیقدر حضرت آیت االه سیدجوادسید فاطمی تبریزی رحمه الله علیه)

 رضاقارزی، دانشجوی دکتری علوم سیاسی گرایش اندیشه سیاسی

چکیده

بالاتراز اندیشه ها، نظریات وتفکرات، امر، خواست ودستورجامع الهی است که توسط پیامبر وائمه اطهارعلیهم السلام، مراجع، فقهای جامع الشرایط درراس ولی فقیه درجامعه اسلامی می‌باشند.. ازدیدگاه مراجع وفقهای عزیز در سالهای اخیربرای اصلاح وبهبود وضعیت اجتماعی اقتصادی، حقوقی وسیاسی حاکمیتی درجامعه می‌کردد که آنرا می‌توان دریک راهبرد مهم عنوان داشت: همگام سازی، وحدت رویه، تصمیمات مهم، پی گیری سران مسئولان، صاحبان قدرت وثروت درکشور، اجرایی کردن تصمیمات وعملیاتی نمودن آنان. به هر حال جامعه اسلامی در اهمیت دادن به راهبردهای فق‌ها می‌تواند تحول اساسی در ابعادگوناگون را شاهد باشیم. 1

پرسش مهم پژوهش بررسی برنامه ومحورهای عملیاتی نوین تحول بنیادین درآموزش وپرورش علامه و مفسرعالیقدر حضرت آیت االه سیدجوادسید فاطمی تبریزی رحمه الله علیه درآثار، تالیفات، سخنرانی هاومقالات په بوده است؟ نظر مهم آن مرجع وفقیه الهی بررسی شده این پژوهش یافرضیه انکه: نظر مهم ودیدگاه مهم حضرت آیت الله سید جواد سیدفاطمی به نقل از کتاب انسان ودرس ایشان:

قرآن کریم پایه و اساس درس و تعلیم ما است. فهم و درک قرآن آنچنان سهل و آسان است که عرب درس نخوانده در محضر رسولخدا (ص) با یکبار شنیدن آیات می‌فهمید و آیات را… و حلال و حرامش را می‌گرفت و عقیده می‌کرد، در جائیکه ابهامی بنظرش می‌رسید یا در آیات متشابه، کلام رسول خدا (ص) توضیح و تفسیر می‌کرد، در زمان ائمه اطهار علیه السلام نیز بهمان کیفیت کلمات ائمه (ع) را از مردم کوچه و بازار که اکثراً درس نخوانده بودند می‌گرفتند و نقل حدیث می‌کردند کسی اگر کمترین آشنائی با روایات و راویان احادیث که همان از اصناف: خیاط، حداد، عطار، بزاز و… بودند، اما غیر عرب زبان مانند ما ایرانی‌ها یکمقدار مقدمه لازم است تا حدودی، درباره صرف و نحو تا جائیکه ملکه کل فاعل مرفوع و کل مفعول منصوب و کل مضاف الیه مجرور با توضیحی در پیرامون آن که با یک دوره جامع المقدمات تأمین می‌شود و واردخواندن کتابت عربی مخصوصاً قرآن کریم و روایات اهل بیت در پیرامون آیات کریمه که طبق تحقیقی که در این باره شده است بهترین راه برای یادگیری زبان خارجی (عربی) خواندن متن و روزنامه‌های بزبان موردنظر می‌باشد و خوشبختانه مسلمانان دنیا در هر زبانی متعهدند که قرآن بخوانند و با تکرار قرائت آشنائی حاصل می‌شود بدون احتیاج به قواعد صرف و نحو که در حدیث آمده خیلی خود را در این امور معطل نکنید، چه قرآن بزبان مردم عادی و عامی و بطور آسان نازل شده است (وَلَقَد یَسّرنَاالقُرآنَ لِلذِّکر فَهَل مِن مُدِّکّر از سوره مبارکه قمر آیه 17) بطور مکرر آمده است یعنی ما قرآن را برای یادگیری و تذکر بسیار آسان کرده‌ایم آیا هست کسیکه متذکر شود. 2

اصطلاحات و واژه‌ها مهم: اصلاح، نظام آموزشی، آموزش وپرورش

مقدمه

از امام صادق است که فرمود «الناس ممالیک النار» مردم اسیر آتشند مگر شیعیان ما که از آتش آزادند، بلی فقط تبعیت از انبیاء و بندگی خدا است که انسان را از بندگی غیر خدا آزاد می‌کند آیات 13 به بعد متضمن این معنی است «اَو اِطعام فی یَومٍ ذی مَسغُبَه، یَتیماً ذا مَقرَبَهٍ اَومسکیناً ذا متربهٍ» طعام دادن در روز گرسنگی، به یتیمی از خویشاوندان یا فقیر خاک نشین)، - اداء نماز از شرک و کبر پاک می‌کند (اِنّ الصَلوهَ تَنهی عَنِ الفَحشاءِ وَالمنکر- آیه 45 فاطر) انفاق، صدقات، زکوه از حب دنیا که رأس کل خطیئه است پاک می‌کند.

در آیه 103 توبه چنین است: از اموال آن‌ها صدقه‌ای بگیر تا بوسیله آن آن‌ها را پاک‌سازی و پرورش دهی خُذمِن اَموالِهِم صَدقَهَ نُطّهُرهُم و تَزکیهم بِها… آیه 104 توبه) بطور کلی اتفاق بهر معنی زکوه، خمس، صدقات، حتی طعام دادن، میهمانی دادن این اثر را دارد.

رسول خدا (ص) در خطبه آخر جمعه شعبان درباره افطاری دادن توصیه می‌فرمود کسانی عرض کردند ما همه قادر به افطاری دادن نیستیم. حضرت فرمود: (اِتَقّوا النارَ وَ لَوبَشقِّ تَمرَهٍ) از آتش خود را بپائید ولو با نصف خرما باشد. یعنی فقیری که مالک پنج و شش عدد خرما بیش نیست آنهم اگر نصف خرما را بدهد از حب دنبایش کاسته می‌شود و بهمان اندازه از آتش حرص و از مصون می‌گردد.

انبیاء علیهم السلام سروکار با انسان دارند که هدایتش کنند پیغمبر ما هم که آخرین آن‌هاست نیز سروکارش با انسان است، انسانی که دارای این خصوصیات است که قرآن شمرده: انسان هلوع آفریده شده است: (اِنَّ الاِنسانَ خُلِقَ هَلُوعاً …) به یقین انسان بی‌ثبات و بی‌قرار است چون شَرّی به او رسد نالان شود و چون خیری به او رسد خود را می‌گیرد مگر نماز خوانان، - (اذا مَسه الشر جَزوعاً، وَ اِذا مَسّه الخَیر مَنوعاً، اِلا المُصلّینِ، آیات 19.20 معارج.)

در سوره فجر آیات 15 و 16: اما انسان هنگامیکه پروردگارش او را برای آزمایش، اکرام می‌کند و نعمت می‌بخشد مغرور می‌شود و می‌گوید پروردگارم مرا گرامی داشته است، و اما هنگامی که برای امتحان روزیش را برای او تنگ می‌گیرد مأیوسانه می‌گوید پروردگارم مرا خوار کرده است، نه، - چنان نیست که شما می‌پندارید، فَامّا الاِنسانُ اِذا ما اِئتلاهُ رَبُّهُ فَاکرَمَهُ وَ نَّعَمهُ فَیَقولُ رَبِّ اَکرَمَنِ، - وَ اَمّا اِذا ما اِبتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَیهِ رِزقَهُ فَیَقُولُ رَبِّ اَهانَنِ، کَلا)، آری انسان همواره با عوارض ناگوار داشتن یا نداشتن، دست به گریبان است.

انسان حریص است، انسان بخیل است در این خصوص آیه 100 سوره اِسراء چنین آمده: بگو اگر شما مالک خزینه‌های رحمت پروردگار من بودید در این صورت نیز امساک می‌کردید مبادا انفاق مایه تنگدستی شما شود و انسان تنگ نظر است (قُل لَوانتم تَملِکُونَ خَزائِنَ رَحمَهِ رَبّی اِذا لامسکتُم خَشیهَ الاِنفاق و کانَ الاِنسان قتوراً)، و بموازات این حرص ژرف، و عمیق حسد حاسد است (وَ مِن شَرّ حاسِدٍ اِذا حَسَد 5 سوره فلق). اگر دیگران داشته باشند و او نداشته باشد، حسود نه تنها تا کشتن محسود پیش می‌رود و فرمان «اُقتُلُوا یوسُفَ» آیه 9 سوره یوسف، - صادر می‌کند، از آن بالاتر نابودی خود از خدا می‌خواهد تا از آتش حسد برهد، در آیه 32 انفال از بدخواهان رسول خدا چنین آورده: و هنگامی که گفتند پروردگارا این حق است و از طرف تو است بارانی از سنگ بر ما از آسمان فرود آر، یا عذابی دردناک بر ما بفرست: (اللهُم اِنّ کانَ هذا هوالحق مِن عِندک فامطِر عَلَینا حجازَه مِنَ السماءِ اَوِ ائتِنا بِعذابٍ اَلیم

درباره عمق کینه و عداوتی که در برخوردها پیدا می‌کند در آیات 62 و 63 سوره انفال آنجا که یاری و نصرت خود را به پیغمبرش خاطرنشان می‌فرماید چنین می‌گوید: اگر بخواهند درباره صدمات تو خدعه کنند خدا برای تو کافیست که تو را با یاری خود و مومنان تقویت کرده، و دلهای آنان را با هم الفت داد، اگر تمام آنچه را روی زمین است صرف می‌کردی که میان دلهای آنان الفت دهی، نمی‌توانستی، ولی خداوند در میان آن‌ها الفت ایجاد کرد، او توانا و حکیم است. ثُمَّ کانَ مِنَ الَذین امنوُا و اتواصوا بالصبر و تو اصوا بالرحمه (17) عطف به فلا اِتَحَمَ العَقَبَه است. یعنی بس از عبور از عقبه که همان فکّ رقبه و اطعام به ایتام و مساکین است باید توام با ایمان به خدا و وعدهای خدا باشد و تقرب و رضای او هدف باشد تا اعمال و انعام‌ها عاری از ریا و شرک وحتی عالی از توقع شکرگزاری فقیر باشد. «فاتِ ذَی القربی حَقَه وَ المِسکینَ وَابنِ السَبیل ذلِکَ خَیرٌلِلَذینَ یُریدونَ وَجهِ اللهِ وَاولئکَ هم المفلحون 38 روم». و پس از ایمان فردی ارتباط با هم لازم است تا پایه اجماع مومن شکل گیرد. در آیه 200 آل عمران است: یا اَیُّها الذینَ امنوا اِصبِروُا وَ صابِروُا وَ رابِطُوا وَاَتَّقوُا الله لَعَلَّکُم تُفلِحون) و همدیگر را توصیه به صبر و مرحمه نمایند، - گذشت از خود برای رفاه دیگران مخالف با هواها و کششهای نفسانی است لذا باید هشیار بوده و مددکار یکدیگر، در برابر انگیزه‌های فردی و بی‌مهری‌ها به شکیبائی و رحمت توصیه کرد و از همدیگر پذیرا بود تا پیوسته این دو خوی عالی که صبر و رحمت است بیدار و فعال بماند، «مُحَمَّد رَسولَ الله وَاَلَّذینَ مَعَهُ اَشِدّاءُ عَلَی الکفارُ رُحماءِ بینهم… آیه 29 فتح.))3

در چنین اجتماعی همت‌ها برانگیخته شود و برکات از هر سو رو می‌کند (اولئکَ اَصحابُ المَیمَنه) و اهل بهشتند، بهشت سرتاسری، (وَاَلذینَ کفَروُا بِایاتِنا هُم اَصحابُ المَشئَمِه19 عَلیهم نارٌ موصَدَه 20) در قرآن متجاوز از هفتاد مورد تابلوهائی از بهشت و جهنم ترسیده نموده است و جالب اینکه تکراری نیست و در هر مورد به نحو خاصی مطلب را آنچنانکه هست رسانده، در این سوره مبارکه نیز پس از بیان و ترسیم مشخصات اهل بهشت و خلاصه نمودن آن مشخصات با جمله «اولئکَ اَصحابُ المَیمَنه» به حکم مقابله تابلوی اهل جهنم را ترسیم می‌نماید با آیه 19 و 20: و کسانیکه به آیات ما کافر شدند آنان افرادی شومند، بقرینه پیوستگی و تقابل آیات چنین توضیح می‌شود کسانیکه به آیات هدایتی و قدرت ادراک و بیان «عَینین و لسانا و شفتین و هدیناه النجدین» ما بی‌اعتناد شدند و از اقتحام در عقبه تکلیف روی گرداندند و به آزاد کردن گردنها و اطعام نپرداختند و به اجتماع ایمانی نپیوستند و همدیگر را بصبر و رحمت توصیه ننمودند همین‌ها اصحاب شوم «مشئمه» هستند اینان وجودشان شوم و ملازم با شئامت است و با استکبار و تکروی روزنه تابش نور حیات و دریچه نسیم رحمت را بر روی خود و دیگران بسته اند، آتش فراگیر و دربسته را برای خود و جمع فراهم ساخته اند «عَلَیهِم نارٌ موصَدَه». در حدیثی از امام صادق (ع) می‌خوانیم کسی که در نماز واجب سوره «لااُقسِمُ بِهذا البَلَد» را بخواند در دنیا از صالحان شناخته خواهد شد و در آخرت از کسانی شناخته می‌شود که در درگاه خداوند مقام و منزلتی دارد و از دوستان پیامبران و شهدا و صالحان خواهد بود. به امید یاری نمودن ولی عصرتوسط مومنان، فرج حضرتش وپیروزی حق برباطل. 4(عبودیت خدا، رضاقارزی، 1402.1، 1)

1-مفهوم‌شناسی

1-1-تعریف لغوی واصطلاحی اصلاح

برطرف کردن فساد و تباهی از شیء و ایجاد سلامت و بهبودی در آن را اصلاح گویند. از اصلاح در باب‌های زکات، نکاح و قضاء سخن گفته شده است. اصلاح یا رفرم به معنای بهبود یا ترمیم چیزیست که نادرست، فاسد، بدون کاربرد خوب یا غیره است. کاربرد این واژه بدین معنا از قرن هیجدهم شروع شد. اصلاح عموماً در برابر انقلاب مطرح می‌شو د. 5

1-2 -تعریف لغوی واصطلاحی نظام اموزش وپرورش

معنای لغوی و اصطلاحیآموزش، اسمِ مصدر از آموختن، به عمل آموختن گفته می‌شود . و پرورش نیز به‌معنای پروردن جسم و جان و رساندن به مراتب متعالی است. نهاد آموزش و پرورش در اصطلاح، به وزارتخانه و نهادی گفته می‌شود که مسئولیت ساماندهی تعلیم و تربیت پیش از دانشگاه را بر عهده دارد. 6

2-کوتاه از زندگی وآثار حضرت آیت الله سید جواد سید فاطمی رحمه الله علیه

صحبت به میان آوردن از زندگی کسی که عمر خود را درراه عبودیت، اطاعت و بندگی خداوند صرف نموده جز برای او و درراه او نبوده بسیار دشوار وسنگین می‌نماید، پیرامون عارف بالله، پیروی حقیقی قرآن واهلبیت و منتظر واقعی حضرت ولی عصر (عج) و آن کاشف حقایق الهی، فقیه عصمت و طهارت حضرت آیت الله حاج سید جواد سید فاطمی تبریزی رضوان الله تعالی علیه. ولیکن جهت الگوگیری وبهره بردن از معارف ناب آن بزرگوار مطالب و نکاتی کوتاه از زندگی وسیره ایشان که ثابت و آشکار گردیده آورده شده است.

مجموعه زیر تحقیقی است از گزیده نوشته ها، مقالات، کتابها، متن جلسات تفسیر قرآن کریم، اصول عقاید، درس فقه (شرح من یحضره الفقیه علامه مجلسی ره)، شرح لمعه، پرسشهای وشبهات جمع آوری شده در طی سالهای 1370 الی 1403همچنین نکاتی از، نظر مراجع علما پیرامون آن عظیم الشان (که اساس آن در آیات و سنت اهل بیت عصمت و طهارت(س) و گفتار و حالات بزرگان دین )، تا چراغ راه آینده و باعث عبودیت و هدایت بیشتر وکاملتر ما گردد. مطالب را مزین به جملاتی ازمدافع اهلبیت عصمت وطهارت، مرجع عالیقدر حضرت آیت الله آقا، میرزا جواد تبریزی رحمه الله علیه که خطاب به نگارنده نوشتار (حقیر)، پیرامون استادشان آیت الله العظمی فاطمی رحمه الله علیه درچندین سال قبل بیان فرمودند: (( خداوند شما را موفق بدارد، ایشان آدم تهذیب شده ایست از آن سادات هستند که در سادات بودن آن‌ها شبهه‌ای نیست، من هم از ایشان مقدمات خوانده ام، در وجود ایشان توجه کرده‌اید (توجه نمایید) در دیانتش و صداقتش (مطالب قابل توجه دارد). ». ودر ادامه بیانشان فرمودند: «من شاگردی ایشان را کرده‌ام و از ایشان درس‌ها گرفته ام». نکته حائض اهمیت آنکه تمام مطالب نوشتار حاضر خط به خط در زمان حیات استادمان آیت الله العظمی فاطمی رحمه الله علیه توسط حقیر نگارنده مطالب در طی بیش از دو سال برایشان خوانده شده است (به عنوان جزوه‌ای که می‌خواهم برای معرف الهی وبندگی شما می‌خواهم داشته باشنم) تصحیح فرمودند و ایشان این دعا را بارها تکرار فرمودند خدا خیرتان دهد. به امیدآن که ان شاء الله این نوشتار، این تلاش کوچک در مسیر عبودیت، اطاعت و بندگی خداوند مرضی رضای الهی ومورد توجه حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف وچراغ راهی برای خوانندگان باشد.

علامه وعارف بالله آیت الله سید جواد سید فاطمی رحمة الله علیه متولد 1302 در تبریز بودند، پدر بزگوارشان حجة الاسلام سید عزیز الله از خطبای متدین شهر تبریز بودند. دوران تحصیل خود را در حوزه‌های طالبیه تبریز و حجتیه و فیضیه شهر مقدس قم نزد آیات عظام تقلید بروجردی، آقا سید محمد متقی خوانساری، مرعشی نجفی، حجت کوه کمره ایی، علامه طباطبایی مرحوم انصاری رحمة الله علیهم و… به تحصلیل علوم اسلامی پرداخته است آن مفسر عظیم الشان قرآن مجید در سن بیست و یک سالگی به تقریظ و بیان آیات عظام بروجردی مرعشی نجفی و خوانساری بزرگ به اجتهاد مطلق نایل گردید و مورد رجوع مردم قرار گرفت. عبودیت، عرفان، اخلاق، علم، قابلیت‌های معنوی بالا، هوش و ذکاوت و تدبیر ایشان و توجه به جامعه اسلامی، خانواده‌ها و نیازمندان زبانزد عام و خاص بوده است. تعداد تالیفات، ترجمه واختراعات گرانقدر آن عارف به بیش از شصت اثر می‌رسند. از جمله تالیفات آن فقیه عالیقدر می‌توان به کتب زیر اشاره التطبیق، شهید وبرترین آنان سیدالشهدا علیه السلام، حمره مشرقیه انسان و درس، بانکداری اسلامی، گذرنامه بهشت صبح را بشناسیم، دو تفکر در موسیقی سه جلد آسمان شناسی، یک دوره تفسیر قرآن کریم، بک جلد ترجمه قرآن کریم، ترجمه توحید مفضل، تفسیر سوره بلد زلزال تفسیر سوره انفطار تفسیر سوره شمس نگویید غرب پیشرفته است، دشمن ستیزی مساجد را از غربت در آورید، در زنده به کور کردن زندگان مسایل مربوط به اختراعات و وسایل جدید رساله توضیح المسائل، رساله آداب ذبح اسلامی، اذان، نشست در مسجد در بازگشت به قرآن کریم، امامت و ولایت، اختراع دستگاه آموزشی افلاک نما و… ابو الشهید آیت الله العظمی سید فاطمی در 19 بهمن 1395ه. ش به دیار باقی شتافت و در قطعه 51 والدین شهدا و در جوار بی‌کران حق آرام گرفت. حضرت آیت الله حاج سید جواد سید فاطمی تبریزی رضوان الله تعالی علیه درپاسخ سوالات مکرراز ایشان بارها یاد آوری شدندکه در سن 25 سالگی از آیات اعظام برو جردی و خوانساری بزرگ کتبا دارای اجتهاد مطلق می‌باشند. به نقل ازخود، خانواده وشاگردان و علماءاز همان 25 سالگی محل رجوع مردم برای تقلید بود و دارای مقلد بوده‌اند. شهدای آن سالک الی الله، آیت الله فاطمی رحمه الله علیه: - شهید والامقام آقاسیدمهدی سیدفاطمی تاریخ تولد 1340، تاریخ شهادت سیزده آبان 1357، در مبارزه با رژیم ستم شاهی، محل شهادت: دانشگاه تهران، و سه داماد شهید7. (سیدفاطمی،1389.1.1)

3-معرفت الهی، جهان‌شناسی وانسان‌شناسی ازدیدگاه ایشان

3-1معرفت الهی وضرورت تعلیم و تزکیه و در نهایت با بندگی خدا

قرآن کریم دستگاه و عظیم خلقت را مقدمه برای به کمال رسیدن انسان می‌داند که با تعلیم و تزکیه و در نهایت با بندگی خدا تحقق پیدا می‌کند واین همان است که در سوره زاریات بعبارت دیگر آمده: ما خَلَقتُ الجِنِّ وَ الاِنس اِلاّ لِیَعبُدوُنِ، ما اُریُدُ مِنهُم مِن رِزقٍ وَ ما اُریدُ اَن یُطعُمونِ، اِنِّ اللهَ هُوَ الرزاق ذُو القُوه اِلمَتین.

3-2-انسان شناسی: انسان درباره نان و آب و مسکن مسئله ندارد با کمترین فعالیت طبق تقسیم پروردگار به نصیب خود می‌رسد (نَحنُ قسمنا بَینَهُم مَعیشتَهم فی الحَیوهِ الدُنیا-32 زخرف). در این قسمت نیازی آنچنانی به درس و تعلیم و تعلم نیست.

3-3-مشکل انسان فجور اوست، اینجاست که نیاز شدید به درس و تعلم دارد، انسان اسیر نفس است. انسان شکست خورده است، انسان در آتش است، آزادی انسان، پیروزی انسان و نجات انسان از آتش در پیروی از مکتب انبیاء است و تا تربیت انبیاء و بخصوص درس و تعلیم انبیاء دست انسان را نگرفته انسان در فجور و آتش خواهد بود. اشارات قرآن قسمت مهم این کتاب کریم است: قرآن در خیلی جاها به اشاره سخن گفته در این سوره مبارکه که جلوانداختن فجور بر تقوی همین معنی را می‌رساند. (فَاَلهَمَها فُجُورَها وَ تَقویها- 8).

بعضاً در یک آیه حقایق زندگی انسان را از اول تا آخر ترسیم کرده است. در آیه 185 آل عمران دقت کنید: هر کسی چشنده مرگ است و شما پاداش خود را بطور کامل در روز قیامت خواهید گرفت کسی که از آتش درونی رهیده و از فجور و اسارت خود خلاص شود و در بهشت آید پیروز شده است و زندگی دنیا چیزی جز متاع فریب نیست. (کلُّ نَفسٍ ذائِقَهُ المَوتِ وَاثِما تُوفونَ اُجورَ کُم یَومَ القیمه فَمن رُحرحَ عَنِ النّارً وَ اُدخِلَ الجِّنه فَقَد فازَ وَ ما الحیوهُ الدُنیا اِلاّ مَتاعُ الغرور.(8

4-آفات نظام آموزشی دنیا (شرق و غرب) ونتیجه کفران فرهنگ اسلامی

قرآن کریم و همچنین سایر مکاتیب آسمانی محکوم می‌کند کسانی را که تعلیم و تربیت و بطور خلاصه فعالیتهای خود را فقط برای رسیدن به دنیا و آب و نان قرار می‌دهند، متأسفانه امروز نظام آموزشی دنیا (شرق و غرب) در محور مادیات و علوم تجربی و نتیجهً آباد کردن دنیا را هدف قرار داده است.

اینک چند آیه که محکوم می‌کند: در سوره مبارکه روم چنین آمده: آنان فقط ظاهری از دنیا را می‌دانند و از پایان کار و آخرت غافلند (یَعلَمُونَ ظاهِراً مِنَ الحَیواه الدُنیا وَ هم عَنِ الاخِره غافِلونُ – 7. آیا آنان با خود نیندیشیدند که خداوند آسمانها و زمین و آنچه را میان آندوست جز بحق و برای زمان معینی نیافریده است. ولی بسیاری از مردم لقای پروردگارشان را منکرند. اَوَلَم یَتَفکّروُا فی اَنفُسِهِم ما خَلَقَ الله السّماوات و الارض وَ ما بینهما اِلا بِالحَق و اَجَلٍ مُسمّی و اِن کَثیراً مِنَ النّاسِ بلقاء رَبّهم لکافرون – 8.

آیا در زمین(تاریخ) گردش نکردند تا به بینند عاقبت کسانیکه قبل از آنان بودند چگونه بود، آن‌ها نیرومندتر از اینان بودند و زمین را برای زراعت و آبادی بیش از اینان دگرگون ساختند و آباد کردند و پیامبرانشان با دلایل روشن به سراغشان آمدند. اما آن‌ها انکار کردند و کیفر خود را دیدند، خداوند هرگز به آنان ستم نکرد آن‌ها بخودشان ستم کردند.

اَوَلَم یَسیروا فی الارضِ فَینظُر و اکیفَ کانَ عاقِبَهُ الذّین مِن قَبلِهم کانوا اَشّدَ مِنهُم قُوّهً و آثارُ و الارَضَ وَ عَمَروها اکثَرمّما عَمَروها وَ جائتهم رُسُلهُمَ بِالبیّناتِ فما کانَ اللهُ لِیَظلمَهُِم وَ لکنِ کانوا اَنفُسَهُم یَظلِموُن، سپس سرانجام کسانیکه اعمال ناروا مرتکب شدند بجائی رسید که آیات خدا را تکذیب کردند و آن را بمسخره گرفتند. ثُمَ کانَ عاقَبَه الذینَ اَساوا السُوای اَن کَذِّبوا بِاآیاتَ اللهِ و کَانوابِها یَستَهزون- 10.

و در سوره مبارکه مومن آیات 21 و 22: اَوَلَم یَسیرُوا فی الاَرضِ فَیَنظِروا کَیفَ کانَ عاقِبَهَ الذّینَ کانوا مِن قَبلِهِم کانوا اَشَدَّ مِنهُم قوهً وَ اثاراً فی الارِض فَاَخَذَ هُمُ اللهُ بِذُنوبِهمِ وَ ما کانَ لَهُ مِن اللهِ مِن واقٍ، ذلِکَ بانَّهُم کانَت تَاتیهِم رُسُلُهم بالبَیناتِ فَکفَروا فَاخذَهُم اللهُ انِّه قَوُّی شَدید العِقاب. وقتی خواننده قرآن با آیات مربوط به قصه یونس نبی می‌رسد و نجات او را از زندان تنگ و تاریک بطن ماهی و همچنین از آن اندوه وغمَ شدید ملاحظه می‌کند، در مواقع غم و اندو خود بشرب خمر یا مواد مخدر پناهنده نمی‌شود که امام صادق علیه السلام و اندو خود بشرب خمر یا مواد مخدر پناهنده نمی‌شود که امام صادق علیه السلام می‌فرماید من تعجب می‌کنم از کسی که گرفتار می‌شود چرا از این آیه غافل است: (وَ ذالنّونِ اِ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنِّ اَن لَن نَقدَرَ عَلَیِ فَنادی فی الظَّلماتِ اَن لا اِاله الا اِنتَ سُبحانکَ انی کنتُ مِنَ الظالِمین، فَاستجبنا لَهُ و نَجبیناهُ مِن الغَّغم و کَذلِکَ نُنجی المومنین- 88 انبیاء(

یا در مواقع غم احساس نیاز به غنا و موسیقی پیدا نمی‌کندبلکه روبخدا می‌آورد که (نَجیناهُ مِنَ الغم) می‌گوید و با رو آوردن بدرخانه خدا، خدا را می‌بیند و حال خوشی پیدا می‌کند که امام صادق علیه السلام فرمود: گاهی برای درخواست حاجت رو بخدا کردم، حس نمودم که خداوند بمن توجه کرده حالت خوشی بمن دست داد که از خود حاجتم برتر بود ولون آن حاجت بهشت بوده.

اینجاست که معنی حدیث حضرت رضا علیه السلام فهمیده می‌شود که فرمود از گناهان کبیره اینست که شخص در موقغ فراغت خواندگی کند و تار بزند، «تحت العقول» آری همچنانکه قمار و شرب خمر از خداوند غافل می‌کند، غناء و خوانندگی هم از خدا غافل می‌کند و از دریافت آن حالت شیرین مناجات یا قاضی الحاجات محروم می‌نماید و این از بزرگترین گناهان است.

در آیات آخر سوره مومن چنین است: اَفَلَم یُسیروا فی الارضِ فینطروُا کَیفَ کانَ عاقِبَهَ الذّینَ مِن قَبلِهِم، کانُوا اَکثَر مِنهُم وَ اَشّدَ قُوُهً و آثاراً فی الارض، فَما اَغنی عَنهُم ما کانوُا یَکسِبُون، - فَلمّا جائَتهُم رُسُلُهم بِالبَیّناتِ فَرِحُوا بِما عِندَهُم مِن العِلم وَ حاقَ بِهم ما کانُوا بِهِ یَستَهزون، - فَلَما رَاوا بأسَنا قالوا امَنّا بِاللهِ وَ کَفَرنا بِما کُنّا بِهِ مُشرکین، - فَلم یَکُ یَنفَعهُم ایمانُهُم لِّما رَاوُا باسَنا، سُنَّهَ اللهِ التّی قَد خَلَت فی عِبادِهِ وَ خَسِرَ هُنالِکَ الکافِروُن- 85) و در سوره مبارکه هود آیه 16: مَن کانَ یَریدُ الحیوه الدنیا و زینت‌ها نُوَفّ اَلیهم اعمالهم فی‌ها و هم فی‌ها لاینجسون، اولئک لیس لهم فی الاخره الا النّار و حبطما صنعوا فی‌ها و باطل ما کانوا یعلمون. 9

کَذَّبت ثَموُدُ بِطَغویها- 11، - قسمتی از قرآن کریم تاریخ و قصه‌های انبیاء و امتهای آنان است، این قبیل آیات برای تذکر و عبرت و تثبیت خاطر مبارک رسول اله و مومنان است (لِنُثَّبِتَ بِهِ فُوادَک- 120 هود.

5- آموزش وتعالیم خداوند و وعده نصرت به پیغمبر و مومنان

اگر خداوند وعده نصرت به پیغمبر و مومنان می‌دهد: (اِنّا لَننصُرُ رُسُلَنا وَ الّذینَ امنُوا فی الحَیوهِ الّدنیا… آیه 51 مومن) با خواندن آیات مربوط به قصه موسی و فرعون نمایشی از تحقق این وعده را می‌بیند همچنین آیاتی مربوط به قصه نوع نبی و امتش.

و عبرت است تا آیندگان به بینند آخر و عاقبت مذکبین چگونه شد: (وَ لَقَد بَعثنا فی کُلّ اُمَهٍ رَسوُلاً اَنِ اعبُدُوا اللهَ وَ اجتنِبوا الطاغوتِ فَمِنهمُ مَن هدَی اللهُ و مَ مِنهُم مَن حَقَّت عَلَیه الضِّلاله فَسیروا فی الارضِ فَانظُرُوا کَیفَ کانَ عاقِبَهُ المکّذبین- 36 نحل.

قوم ثمود دعوت الی الله را تکذیب نموده و بطاغوت گرائیدند آنگاه که بد سرشتترینشان برانگیخته شد، پیغمبر خدا گفت ناقه خدا و آبشخورآنرا متعرض نباشید(اِذا نبَعَثَ اَشقاها، فَقالَ لَهُم رَسولاللهِ ناقَهَ اللهِ وَ سُقیاها 13. مفسرین با استناد به نقل تاریخ و روایات گفته‌اند که این شتر با درخواست قوم صالح و بطور اعجاز از میان صخره بزرگی- که شاید محل عبادتشان بود بیرون آمده.

قاری وخواننده قرآن باین نکته زیبا و به این عقیده توحیدی می‌رسد که موثری در عالم غیر از خدا نیست، این آتش نیست که می‌سوزاند، این اثری است که خداوند به او داده و باذن اوست. اگر بخواهد سرد و سلامش می‌کند(قُلنا یا نارُکُونی بَرداً وَ سلاماً علی اِبراهیم- 69 سوره انبیاء) این آب نیست که سیلان دارد وتشنگی را برطرف می‌نماید، این اثری است که خداوند داده و باذن او است. اگر اراده کند مانند سنگ می‌کند. . فَاوحَینا اِلی مُوسی اَنِ اضرب بِعَصاک البَحر فَانغَلَقَ فکانَ کُلُّ فِرقٍ کَالطّوُدِ العَظیم- 63 شعراء. و سنگ را آب. وَ اذِ ستَسقی موُسی لِقومَهِ فَقّلُنتا اِضرِب بِعَصاکَ الحجَرَ فانفَجَرت مِنهُ اثِنتا عَشَرهَ عیناً… آیه 60 بقره. . در دعا دارد: یا مَن ضَلَّ عِندَهُ الأسباب، - اگر با مقاربت نر و ماده موجود زنده متولد می‌شود بدون پدر و حتی بدون پدر و مادر هم می‌آفریند اِنَّ مَثَلَ عیسی عیندَ الله کَمَثلِ آدَم خَلقَه مِن تُراب ثّم قال لَهُ کُن فیکَون – 59 آل عمران.

اگر با قرار دادن تخم‌ها زیر سینه مرغ و گذشت بیست شبانه روز جوجه زنده بیرون می‌آید در یک آن هم این عمل را انجام می‌دهد (وَ اِذ تخلُقُ مِنَ الطّین کَهَئیهِ الطَیر باِذنی فَتَنفُخُ فی‌ها فَتکونُ طیراً بِاذنی… از آیه 11 مائده) و شتری را که ده ماهه آبستن است از سنگ بیرون می‌آورد. و اما سرگذشت آن بطور خلاصه: حضرت صالح سومین پیغمبر است که برای دعوت الی الله و توحید قیام نموده و خداوند تبارک و تعالی بعد از حضرت نوح و هود برانگیخته است.

آنحضرت مردم را با حکمت و موعظه حسنه دعوت نمود و به اذیتهای قوم صبر نمود، مدتی بر این منوال گذشت عده کمی از ضعفای قوم ایمان آوردند و اما طاغیان مستکبر و تبعه‌ای آن‌ها بر کفر خود اصرار ورزیدند، مومنان به آنحضرت را خوار شمرده و تسفیه کردند و گفتند صالح اینها را سحر کرده است و در نهایت از حضرت نشانه و معجزه خواستند و گفتند اگر راست می‌گوئی از سنگ این کوه ناقه‌ای با مشخصات (غیرعادی) بیرون آور.

حضرت صالح آنچه را می‌خواستند با همان خصوصیت‌ها آورد و فرمود خداوند شما را امر کرده که از آب آبادی یک روز شما بخورد و یک روز خودداری کنید و آنروز مخصوص ناقه باشد (فَلَها شَربُ یومِ وَ لَکَمُ شِربُ یَومٍ مَعلوُم) و او را بحال خود بگذارید آنطور که خواهد چرا کند و آسیب به او نرسانید که عذاب نزدیک شما را می‌گیرید (وَ لا تَمَسّوها بِسوُء فَیا خَذَکُم عذابُ قریبُ – 72 اعراف، - 64 هود، - 156 شعرا.

مدتی این چنین گذشت قوم طغیان کردند و درباره‌اش حیله نمودند و شقی‌ترین خود را برای کشتن ناقه برانگیختند و بصالح گفتند (اِئتِنا بما تَعِدُنا اِن کُنتَ مِنَ الصادِقین) ما آماده هستیم عذاب خدا را بما بیاور. حضرت صالح گفت: (تَمتّعوا فی دارکُم ثَلاثَهِ اَیام ذلِکَ وَ عُد غَیرُ مَکذُوبٍ- 65 هود.)

سپس درباره قتل حضرت صالح هم قسم شدند اما خداوند مکر آن‌ها را بخودشان برگرداند (وَمَکَروا مَکراً وَ مکَرا الله مکراً و هُم لا یَشعُرون- 50 نحل) صاعقه آمد در حالیکه نگاه می‌کردند (فَاخَذَتهُم الصّاعِقَه وَ هُم یَنظُرون) حضرت صالح با اندوه و حسرت گفت: ای قوم من رسالت پروردگارم را رساندم و شما را نصیحت کردم لیکن شما دوست ندارید، ناصحان را- و منادی حق درباره ایشان ندا در داد (اَلا اِنَّّ تَمُود کَفَروا رَبَهّم اَلا بُعداً لِثَمود). سخن را در اینجا با کلام زیبای مولا امیرالمومنین علیه السلام ختم می‌کنیم: کلام 192 نهج البلاغه فیض الاسلام.

اَیُها الناسُ لا تَستُو حِشُوا فی: ای مردم در راه نجات وطریق النَجاه لِقِلهَ اَهلِهِ، فانّ: رستگاری بکمی جمعیت. الناسَ قَد اِجتَموا عَلی مائدَهٍ: وحشت زده نباشید و به بسیاری. شَبَعُها قَصیرٌ وَ جَوعُها طَویلُ: مخالفین نگران نشوید، زیرا مردم. اَیُهّا النّاسُ اِنَمّا یَجمَعُ النّاسَ. گرد آمده برسرخوانی که سیری. الرِضا و السَخِّط وَ اِنمّا غَقرناقَه:َ            آن اندک و گرسنگیش بسیار. ثَمودٍ رَجُلُ واحِد: است (دنیا و دلبستگی آن) ای مردم رضامندی و خشم مردم را گرد می‌آورد ناقه ثمود را یک نفر پی کرد. فَعَمِّمُهمُ اللهُ باِلعَذابِ لِما عَمَّوهُ: لذا خداوند همه آن‌ها را. بِالّرضا فقالَ سُبحانَهُ فَعَقَروُها. عذاب نمود بجهت آنکه همه فَاَصبَحُوا نادمین فَما کانَ اِلاّ اَن راضی بودند از اینرو خداوند. خارَت اَرضُهُم بالخَسفَهِ خُوارَ. گفته: پی کردند و در بامداد. السِکهِ المُحماهِ فی الارضِ. پشیمان شدند عذاب چنین زود. الخَّوارَه: که زمینشان در حال فرورفتن صدا کرد مانند صدا کردن آهن. . شخم زنی داغ شده در زمین. هموار. اَیُها النّاسُ مَن سَلَکَ الطَریقَ: ای مردم هر که راه راست به پیمایدالواضِح و رَدَ الماءَ وَ مَن خالَفَ. به آبادی می‌رسد و هر که بی‌راهه. وَقَعَ فی الّتیه برود در بیابان بی‌آب و گیاه فرود آید. 10

6ماهیت وابعاد نظام آموزشی قرآن وپیامبر واهل بیت علیهم السلام

6-1-رد ومحکوم کردن نظام آموزشی که هدفش فقط دنیا ست:

قرآن کریم محکوم می‌کند آنان را که در فعالیت‌ها فقط دنیا را هدف، قرار می‌دهند به آیات مربوطه زیر بهتر است توجه شود:

1- در سوره مبارکه هود آیه 16:

مَن کانَ یُریدُ الحَیوهُ الدّنیا وَ زینَتَها نَوَّفَ اِلَیهِم اَعمالَهم فی‌ها وَ هُم فی‌ها لا یُبخَسون، اُولئِکَ لَیسَ لهم فی الاخِرَه اِلاالنار و حَبِطَ ما صَنَعوا فی‌ها وَ باطِل ما کانوا یَعمَلون.کسانیکه زندگی دنیا و زینت آن رابخواهند نتیجه اعمالشان را در این دنیا بطور کامل به آن‌ها می‌دهیم و چیزی کم و کاست از آن‌ها نخواهد شد، ولی آن‌ها در آخرت جز آتش سهمی نخواهند داشت و آنچه را عمل می‌کردند باطل و بی‌اثر می‌شود. در فرهنگ انبیاء دنیا هدف نیست وسیله است، دنیا آزمایشگاه است، دنیا بازار معامله انسانها با خداوند است، اطاعت و بندگی به انسان صلاحیت می‌دهد، صلاحیت ورود به میهمانی بزرگ الهی، بهشت، بهشت سرتاسری.

2- در سوره یونس آیه 7

اِنَّ الّذینَ لا یَرجُونَ لِقائِنا وَرَضُوا بالحَیوه الدُنیا وَ اَطماَ نَوّابِها وَ الّذینَهُم عَن ایاتِنا غافِلُون، اُولئِکَ مَاویهُمُ النّارُ بِما کانُوا یَکسِبون              آن‌ها که ایمان بملاقات ما ندارند و به زندگی دنیا خشنود شدند و برآن تکیه کردند و انها که از آیات ما غافلند، همه آن‌ها جایگاهشان آتش است بخاطر کارهائیکه انجام می‌دادند.

3- مجموعه آیات سه‌گانه اول سوره ابراهیم: بچه‌ها از هفت سالگی در مکتب انبیاء با قوانین و سنت‌های الهیّه آشنا می‌شوند و با خدا انس می‌گیرند و در طول زندگی خود را تنها احساس نمی‌کنند و از تاریکی‌ها به نور می‌آیند، نظام آموزشی کذائی غرب طبعاً این راه را سد می‌کند و انسان را به پرتگاه تاریک مادیت سوق می‌دهد دقت کنید:

المرا، کِتاب اَنزَلناهُ اِلَیکَ لِتُخرجَ النّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ اِلی النُّور باِذنِ رَبِّهِم اِلی صِراطِ العَزیزِ الحمید اللهُ الذی لَهُ ما فِی السّمواتِ وَمافِی الاَرضِ وَ وَیلٌ لِلکافِرین مِن عذابٍ شدید

اَلَّذینَ یَستَحِبُّونَ الحیوهَ الدُّنیا عَلَی الاخِرهِ وَ یَصُدُّونَ عَن سَبیلِ اللهِ وَ یَبغُونَّها عِوَجاً اُولئِکَ فِی ضَلالٍ بَعید    ابراهیم    المرا، این کتابیست که بر تو نازل کردیم تا مردم را از تاریکی‌ها بسوی روشنایی به فرمان پروردگارشان درآوری بسوی راه خداوند عزیز و حمید، همان خدائی که آنچه در آسمان و آنچه در زمین است از آن اوست، وای بر کافران از مجازات شدید همانها که زندگی دنیا را بر آخرت ترجیح می‌دهند و مردم را از خدا باز می‌دارند و میخواهند راه حق را منحرف سازند آن‌ها در گمراهی دوری هستند.

4- رحمانیت پروردگار متعال اقتضا کرده دامن دنیا و زینتهای دنیا به روی کفار باز باشد، در این باره حتی به پیغمبر (ص) هم هشدار می‌دهد (آیات 196 و 197 آل عمران) که مبادا متعجب باشی و گول بخوری و غرب زده باشی ما خودمان چنین کردیم، متاع کمی است در دنیا و جایگاهشان آتش است و نیز مجموعه آیات 31 الی 37 زخرف است آنجا که عده‌ای مردم مکّه می‌گفتند چرا قرآن بیکی از ثروتمندان مکه نازل نشده است در جواب آن‌ها آمد «31.37-زخرف ردیف 43»:

وَ قالُوا لَو نَزَّلَ هذَا القُرآن عَلی رَجُلٍ مِنَ القَریَتین عَظیمُ، اَهُم یَقسِمُونَ رَحمَهَ رَبِّکَ نَحنُ قَسَمنا بینهم مَعیشَتَهُم فی الحیوهَ الدُّنیا وَ رَفَعنا بَعضَهُم بَعضاً سُخریا وَ رَحمُه رَبُّکَ خَیرَ مِمّا یَجمَعُونَ وَ لَولا اَن یَکُونَ النّاسُ اُمَّهً واحِدهً لَجَعَلنا لِمَن یَکفُرَ بِالرّحمانِ لِبیُوتِهِم سُقُفاً مِن فِضَّهٍ وَ مَعارجَ عَلَی‌ها یَظهُروُنَ وَ لِبُیُتِهِم اَبواباً وَ سُرُراً عَلَی‌ها یَتَّکِئُونَ وَ زُخرُفاً وَ اِن کُلُّ ذلِکَ لَما مَتاعُ الحیوه الدُّنیا وَ الاخِرَه عِندَ رَبَّکَ لِلمُمتَقَین وَ مَن یَعشُ عَنٍ ذِکر الرَّحمانِ نُقیض لَهُ شَیطاناً فَهُوَ لَهُ قَرینَ و اِنِّهُم.

و گفتند چرا فرو فرستاده نشد این قرآن بر مردمی از آن دو قریه که بزرگ است آیا ایشان قسمت میکنند رحمت پروردگار ترا ما قسمت کردیم میانشان وجه معاش ایشانرا در زندگانی دنیا و بلند گردانیدیم بعضی ایشان را بالای بعضی در مراتب تا بگیرند برخی‌شان برخی را به کار و رحمت پروردگار تو بهتر است از آنچه جمع می‌کنند و اگر نه آن بودی که می‌شدند مردمان جماعتی واحد هر آینه گردانیده بودیم برای آنان که کافر می‌شوند به خدا برای خانه هاشان سقف‌ها از نقره و نردبانها که برآن برآیند و برای خانه هاشان درها و سریرها که بر آن تکیه کنند و زینت‌ها و نباشد همه آن مگر ما یه تعیّش زندگانی دنیا و آخرت نزد پروردگارت برای پرهیزکاران است و کسی که اعراض کند از ذکر خدا می‌گماریم برای او شیطان را پس اوست مراو را رفیق و به درستی که آن‌ها باز می‌دارند ایشان را از راه در حالی که گمان می‌کنند که از هدایت یافتگانند.

5- در سوره احقال آیه 20 حال و احوال محشری آنان را بازگو می‌کند: وَیَومَ یَعرَضُ الّذینَ کَفَرُوا عَلَی النار اِذهَبتُم طَیِّباتِکُم فِی حیاتِکُمُ الدُّنیا وَ استَمتَعتُم بِها تُجزَونَ عَذابَ الهُونِ بِما کُنتُم تَستَکبَرُونَ فِی الَارضِ بِغَیرِ الحَقِّ وَ بِما کُنتُم تَفسُقُون.آنروز مردم کافر بر آتش عرضه می‌شوند شما لذتهاتان را، طیبات از خوردنی‌ها و دیدنیهاتان را بردید و از آن‌ها برخوردار شدید نتیجه آن امروز عذاب خوارکننده دارید بجهت خودبزرگ بینی و کبربنا حق‌تان و بسبب انحرافتان از راه اطاعت و بندگی

7- سوره طه 130:

وَ لا تَمُدُنِّ عَینَیکَ اِلی ما مَتَّعنا بِهِ اَزواجاً مِنهُم زَهرَه الحَیوهَ الدّنیا لِنَفِتنَهم فیهِ وَ رِزقُ رَبک خَیرٌ وَ اَبقی.هرگز چشمهای خود را به نعمتهای مادی که به گروههای از آنان داده‌ایم میفکن اینها

شکوفه‌های زندگی دنیا است تا آنان را در آن بیازمائیم و روزی پروردگارت بهتر و پایدارتر است.

8- در سوره مبارکه آل عمران آیات 196.197:

لا یَغّرنَک تَقلُّبُ الّذینَ کَفَروا فِی البِلادِ- متاعٌ قَلیل ثُمَّ مَاویهُم جَهَنَّم وَ بَئِسَ المِهاد

لکنِ الّذینَ اتَّقَوا رَبَّهُم لَهُم جَنّاتٌ تَجری مِن تَحتِهَا الاَنهارُ خالِدینَ فی‌ها نُزُولاً مِن عِندِاللهِ وَ ما عِندَاللهِ خَیرٌ لِلاَبرار.169

197رفت و آمد پیروزمندانه کافران در شهرها تو را نفریبد این متاع ناچیز است و سپس جایگاهشان دوزخ است و چه بد جایگاهی هست.لکن آنان را که پروردگار خود را پائیدند و پروا گرفتند باغستانهایی است که از فرودستشان نهرها جاری است در آن مخلد خواهند بود. این نخستین پذیرائی است از سوی خداوند به آن‌ها و آنچه نزد خداست برای نیکان بهتر است.

9- در سوره بینه آیه ششم همچنین: اِنَّ الّذینَ کَفَروُا مِن اَهلِ الکِتابَ وَ المُشرِکینَ فی نار جَهَنم خالِدینَ فی‌ها اُولئِکَ هُم شَر البَریَّه                    کافران از اهل کتاب و مشرکان در آتش دوزخند جاودانه در آن می‌مانند آن‌ها بدترین مخلوقاتند

10- کفار بهر جا برسند خدا را عاجز نمی‌کنند: در سوره توبه آیه اول پس از اعلام برائت و چهار ماه مهلت می‌فرماید:

وَاَعلَمُوا اِنَّکُم غَیرُ مُعجِزی اللهَ وَ اَنَّ اللهَ مَخزی الکافِرین.بدانید شما نمی‌توانید خدا را ناتوان سازید و از قدرت او فرار کنید و بدانید که خداوند خوارکننده کافران است

در سوره انفال آیه پنجاه و نه و شصت پس از بیان این معنی: مسلمانان را بمجهز شدن در مقابل آنان وادار می‌کند، در حدیث آمده حتی ریش خود را رنگین کنید تا آن‌ها خیال نکنند پیر و فرسوده شده‌اید:

وَ لا یَحَسَبنَّ الّذینَ کَفَروا سَبَقُوا اِنَّهُم لا یُعجَزُون، وَاَعدُّوالَهُم مَااستَطَعتُم مِن قُوَّهٍ وِ مِن رِباطِ الخَیل تُرهِبُونَ بِهِ عَدُوَّاللهُ وَ عَدُوَّکُم و اخَرینَ مِن دونِِهِم لا تَعلَمُونَهم اللهُ یَعلَمُهُم و ما تُنفِقُوا مِن شی فی سَبیلِ الله یَوفَّ اِلَیکُم وَ اَنتُم لا تَظلَمون      

11-و مپندارید البته آنان که کافر شدند که پیشی گرفتند به درستی که ایشان عاجز نمی‌کنند و آماده سازید برای ایشان آنچه بتوانید از اسباب توانایی از بستن اسبان که بترسانید به آن دشمن خدا و دشمنانتان را و دیگران از غیر ایشان نمی‌دانید ایشان را خدا می‌داند ایشان را و آنچه انفاق می‌کنید از چیزی در راه خدا تمام داده می‌شود به شما و شما ستم کرده نشوید

12- درباره آن‌ها که به زرق و برق کفار شیفته شده و آن‌ها را مخفیانه دوست می‌گیرند «سوره نساء از آیات 138.141»

بَشِّرِ المُنافِقین بِانَّ لَهُم عَذاباً اَلیماً اَلَّذینَ یَتَّخِدُونَ الکافرینَ اَولیاء مِن دُونَ المُومنین اَیَبتَغُونَ عِندَهُمُ العِزَّهَ فَاِنَّ العِزَّهَ للهِ جَمیعاً

اَلَّذینَ یَتَرَبَّصُونَ بِکُم فَاِن کانَ لَکُم فَتَحٌ مِنَ اللهِ قالُوا اَلَم نَکُنَ مَعَکُم وَ اِن کانَ للکافِرینَ نَصیبٌ قالُوا اَلَم نَستَحوذ عَلَیکُم وَ نَمنَعکُم مِنَ المُومنین فَاللهُ یَحکُم بَینَکُم یَومَ القیمَهَ وَ لَن یَجعَلَ اللهُ لِلکافِرینَ عَلَی المُومِنینَ سَبیلا  .141      به منافقان بشارت ده که مجازات دردناکی در انتظار آن‌ها است همانا که کافران را به جای مومنان دوست خود انتخاب می‌کنند آیا عزّت و آبرو نزد آنان می‌جویند با اینکه همه عزت‌ها از آن خدا است منافقان آن‌ها هستند که پیوسته انتظار می‌کشند و مراقب شما هستند اگر فتح و پیروزی نصیب شما گردد می‌گویند مگر ما به شما نبودیم و اگر بهره‌ای نصیب کافران گردد به آنان می‌گویند مگر ما شما را به مبارزه وعدم تسلیم در برابر مومنان تشویق نمی‌کردیم، خداوند در روز رستاخیز میان شما داوری می‌کند و خداوند هرگز کافران را بر مومنان تسلطی نداده است.

از گناهان نابخشودنی است که کسی دراثر شیفته شدن به زرق و برق ظاهری کفار این جمله را بگوید: روش کفار از اهل ایمان بهتر است یا تعبیراتی از آن‌ها مثل جهان پیشرفته حال آنکه چگونه به ملتی که از خدا برگشته و از انبیاء که نمونه کامل بشریت هستند اعراض کرده پیشرفته می‌توان گفت ملتی که در بعضی از کشورها عمل لواطی را قانونی کرده ازدواج مرد با مرد را صحه گذاشته است و بی‌و بند و باریهای دیگر، از این اختراعاتی که بواسطه آن‌ها پیشرفته خوانده می‌شوند چیزهائی نیست که بشریت به آن‌ها نیازمند باشد. لذا بعضی را باور انیست که در جمع‌بندی ضرر آن‌ها از نفعشان بیشتر است، بلکه در کل معادلات زندگی بشریت را بر هم زده است و اگر در بشریت لازم و ضروری بود انبیاء علیهم السلام و ائمه اطهار سلام الله علیهم مقدم بر همه انجام می‌دادند که ندادند. 11

3-2-درسی که ضرورت دارد، درسی است که انسان شدیداً به آن نیازمند است درس انبیا است

چه انسان همواره در هاله‌ای از ترس وغم بسر می‌برد و زجر می‌کشد بخصوص ترس از مرگ و زلزله‌ای که همیشه در کمین است فقط درس انبیا است که (فاما یاتینکم منی هدی فمن تبع هدای فلاخوف علیهم ولا هم یحزنون- 38 بقره) نجاتش می‌دهد آیه کریمه همزمان با فرود آدم و حوا بر زمین آمده یعنی هرگاه هدایتی از طرف من برای شما آمد کسانیکه از آن پیروی کنند نه ترسی بر آن‌ها است و نه غمگین می‌شوند. انسان ناآرام و بی‌ثبات است پیوسته از عوارض داشتنی‌ها و نداشتنی‌ها رنج می‌برد فقط درس انبیا است که او را در حال (داشتن و نداشتن) آرام و تثبیت می‌نماید و به خطاب: (یا اَیَّتهَا النَّفسُ المُطمَئنَّه اِرجِعی اِلی رَبِّکَ راضیه مَرضیَّه فَادخُلی فی عبادی واُدخُلی جَنَّتی 30 سوره فجر) مشرف می‌نماید. ترجمه: هان‌ای نفس مطمئنّه، بسوی پروردگارت که تو از او خشنودی و او از تو خشنود است برگد و در زمره بندگان من درآی و به بهشت من وارد شو. - انسان در آتش است شعله‌های حرص و آزش همواره او را در کبَد و زحمت و تعب قرار داده خود و دیگران را عذاب می‌دهد و می‌سوزاند سوره مبارکه «البلد» است که به راه آرامش هدایت می‌کند و عذاب رنج و تعب را از او برکنار نموده و منشأ خیر و برکت و در زمره (اُولئِکَ اَصحابَ المَیمَنه، آیه20 البلد) قرار می‌دهد. خلاصه فقط درس قرآن است، اخلاق قرآن، بهداشت قرآن، تاریخ قرآن، اقتصاد قرآن، احکام قضائی قرآن، کسب تجارت قرآن، حلال و حرام قرآن روانشناسی قرآن، جنگ و صلح قرآن، باید و نبایدهای قرآن است که حل مشکلات بشریت را کفایت می‌نماید.

3-3- قرآن آسان است، قرآن کریم پایه و اساس درس ماست

فهم و درک قرآن همانقدر سهل و آسان است که عرب درس نخوانده در محضر رسول خدا (ص) با یکبار شنیدن ایات می‌فهمید و عقیده می‌کرد و متعهد به اجرای دستوراتش می‌شد، در جائیکه ابهام بنظرش می‌رسید یا در آیات متشابه، کلام رسول خدا (ص) توضیح و تفسیر می‌کرد در زمان ائمه اطهار علیهم السلام نیز بهمان کیفیت کلمات آنحضرات را مردم کوچه و بازار که اکثرا آن‌ها درس نخوانده بودند میگرفتند و نقل حدیث می‌کردند کسی اگر کمترین آشنایی با روایات و راویان احادیث که همان اصناف، خیاط، حداد، عطار، بزّاز، طحان بودند داشته باشد این را خوب می‌فهمند. اما غیر عرب زبان مانند ما ایرانیها، طبق تحقیقی که بعمل آمده بهترین راه برای یادگیری زبان خارجی خواندن متن و روزنامه‌هایی به زبان موردنظر می‌باشد وخوشبختانه مسلمانان دنیا در هر زبانی متعهد هستند که قرآن بخوانند، حداقل درهر روز پنجاه آیه.

در وصیت نامه حضرت امیرالمومنین به فرزندش در این باره چنین آمده:

وَ عَلَیکَ بِقَرائَهِ القُران وَ العَمَلِ بِما فیهِ وَ لُزُومِ فَرائِضِهِ وَ شرایِعِهِ وَ حَلالِهِ وَ حَرامِه وَ اَمرِه وَ نَهیِ وَ التَّهَجُّد بِه وَ تَلاوَته فِی لَیلکَ وَ نَهارِک فَاِنَّهُ عَهدٌ مِنَ اللهِ تَعالی اِلی خَلقِه واجِب عَلی کُلِّ مُسلِمٍ اَن یَنظُرَ کُلِّ یَوم فی عَهدِه وَ لَو خَمسیَ آیَه وَ اعلَم اَنَّ دَرَجات الجَنَّهِ عَلی عَدَد آیات القُرانِ فَاِذا کانَ یَومَ القیمَهَ یُقال لِقارءِیِ القُران اِقرَءِ وَ ارقَ فَلایَکُونُ فِی الجَنَّه بَعدَ النَّبین و الصِّدیقینَ اَرفَع دَرَجهً مِنهُ الحَدیث              و بر تو باد که همواره قرآن بخوانی و به آن عمل نمایی و ملزم به فرائض و شرایع آن باشی و حلال و حرام آن را و امر و نهی آن را و شب زنده داری با آن و خواندن آن را در شب و روزت زیرا قرآن عهدی است از طرف خداوند بسوی خلقش آمده، واجب است بر هر مسلم که هر روز نگاه کند بعهدی که خداوند با او نموده ولو پنجاه آیه، بدان که درجات بهشت بعدد آیات قرآن است و چون روز قیامت شود به قاری قرآن گرفته شود بخوان و بالا بیا بنابراین در بهشت بعد از انبیاء و صدیقان کسی بالاتر از قاری قرآن درجه‌ای ندارد.

حاصل اینکه با تکرار قرائت آشنایی حاصل می‌شود بدون احتیاج به قواعد صرف و نحو که در حدیث آمده خیلی خود را در این امور مقدماتی معطل نکنید، درباره مقدمات صرف و نحو همینقدر که ملکه فهم کُلُ فاعِلٌ مَرفُوع وَ کُلُّ مَفعُولٌ مَنصُوبٌ وَ کُلُّ مٌضافٌ اِلَیه مَجرُوُر با توضیحی در پیرامون آن که با خواندن یک دوره جامع المقدمات تأمین می‌شود کافی است چه قرآن بزبان مردم عادی و عامی و بطور آسان نازل شده است: (وَ لَقَد یَسَّرنَا القُرانَ لِلذِّکرِ فَهَل مِن مُدَّکِّر-17 سوره مبارکه قمر) بطور تکراری آمده یعنی ما قرآن را برای یادگیری و تذکر بسیار آسان کرده‌ایم آیا هست کسی که متذکر باشد و در سوره مبارکه مریم آیه 97 چنین آمده: وَ اِنَّما یَسَّرناهُ بِلِسانِکَ لِتُبَشِّرَ بِهِ المُتَّقین وَ تُنذِر بِهِ قَوماً لُدّاً) (بلی بحث بطون قرآن مطلب دیگری است.)

شکوفایی انسان با علم توحید (شریفترین علم)

ما مسلمانها شریفترین علم را داریم و آن علم توحید است .سوره محمد آیه 19: فَاعلَم اَنَّه لا الهَ الاّ اللهُ وَ استَغفِر لَذنبِک. پس بدانکه معبودی غیر از الله نیست، خیزی جز الله نیست پناهی جز الله نیست

تمام خیرها غیر از خدا عارضی و فانی است، قدرتها، زیبائی‌ها و… خداوند است که همه صفاتش ذاتی و باقی است، به آفتاب و ماه سجده نکنید بخدائی سجده کنید که آن‌ها را آفریده است.

سوره فصلّت آیه 37: لا تَسجُدوا لِلشَّمسِ وَ لا لِلقَمَر وَ اسجُدُوا لله الّذی خَلَقَهُنَّ اِن کُنتُم ایاهُ تَعبُدُون.نه به آفتاب و نه بماه سجده نکنید سجده بخدا کنید که آن‌ها را آفریده است اگر فقط او رامی‌پرستید.

شکوفائی انسان در اعتقاد به توحید است (قُولُوا لا اِلهَ اِلاَّ اللهَ تُفلِحُوا) انسان که به این علم رسید، خدا در نظرش عظیم می‌شود و غیر خدا هر چه باشد حقیر و کوچک، یعنی دنیا با تمام زیبائیهایش در نظر یک مسلمان کوچک و حقیر است، اگر دیگران دارند، او ناراحت نمی‌شود حسد نمی‌کند و اگر خود دارد حریص نیست و بخل نمی‌ورزد و خصوصیتهای خوب و زیبای دیگر که همان شکوفائی انسان است. بعبارت دیگر تزکیه انسان است که کلید بهشت می‌باشد بهشت سرتاسری، (جزاء من تزکی 76 طه) آری اسلام با تعلیماتش با مقررات روزمره‌اش، نماز، زکوه، حج، جهاد و… حتی کسانی را هم که سواد خواندن و نوشتن ندارند نیز به این مقام می‌رساند دنیا و زیبائیهای آن اگر در چشم‌ها صغیر و ناچیز باشد محلی برای حرص و بخل و حسد و دیگر حالات رذل جهنمی باقی نمی‌ماند و زندگی بهشت گونه می‌گردد. زمان خلافت عمر بود. خلیفه طبق سنت رسول الله که بعد از نماز برمی گشتند و بمردم آیه و ارشادی داشتند، خلیفه متوجه شد که یکنفر بعد از نماز پا می‌شود و جمع را ترک می‌کند نه یک روز نه دو روز، عمر آن فرد را احضار می‌کند و علت را می‌پرسد آن مرد اول از جواب خودداری می‌کند و بالاخره با اصرار خلیفه، می‌گوید ما زن و شوهر یک لباس سرتاسری داریم همسری با من شرط کرده که تا نماز تمام شد بیا تا من هم نماز را اول وقت بخوانم، عمر دستور می‌دهد از بیت المال لباسی برایش آورند و تاکید کرد که از فردا بنشین و جمع را ترک نکن، اما زن، علت تاخیر را پرسید، او گفت از فردا هر دو در اول وقت نماز خواهیم خواند و لباس را تقدیم کرد وقتی از جریان باخبر شد برآشفت و گفت مگر آن روز از پیغمبر نشنیده بودی که فرمود هر کس بفقرش صبر کند روز قیامت با من خواهد بود که اشاره به دو انگشت خود کرد چرا لباس را گرفتی چرا این موقعیت بودن با پیغمبر را از دست دادی؟ 12

  آری شخص مسلمان در هر حال بنده خدا است داشتن و نداشتن پیش از او سواء است او دارای نفس مطمئنه است که بهر حال رضایت دارد خدا هم از او راضی است او در هر حال و در هر حادثه بخدا رجوع می‌کند خدائی که (لَهُ ما فیِ السّماواتِ وَ الارضَ وَ ما بینَهُما وَ ما… آیه 6 طه) او همواره مخاطب: (یا اَیَّتُها النَّفسُ المُطمَئِنَّه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه فَادخلی فی عِبادی وَ ادخُلی جَنَّتی، آیات 27 الی 30 سوره الفجر) است او قبل از بهشت موعود در دنیا هم در باغستانها است و مشمول آیه 54 و 55 سوره قمر می‌باشد.

اِنّ المُتَقینَ فی جنّاتٍ وَ نَهَرَ فی مَقَعَدِ صدِق عِند مَلیکَ مُتَدِر.بی‌گمان متقیان در باغ‌ها و نهرها هستند در مقام و منزلتی صدق نزد فرمانروای مقتدر.

فی جناه و نهر: از رسول خدا که در ذیل این آیه آمده: نهر بمعنای وسعت است یعنی در هر حال چه فقر و چه غنا و چه صحت و چه مرض در باغ است امام صادق (ع) فرمودند: «دنیا برای شیعیان ما بهشت است، بهشت هم بهشت است او به مقام خلیفه اللهی رسیده است» در حدیث قدسی است: عبدی اطعتی حتی اجعلک مثلی من بچیزی می‌گویم باش، می‌شود تو هم بگوئی باش بشود. امام صادق (ع) فرمودند: «مومن اگر به این کوه بگوید بیا جلو می‌آید. دیدند کوه دارد جلو می‌آید حضرت با اشاره دست فرمود بایست، ایستاد، در زلزله مدینه که در بحار نقل کرده، مردم پناه به آن حضرت آوردند، حضرت دست گذاشت بر زمین، نهیب زد (هی اسکن) زمین ساکت شد، مردم خیلی تعجب کردند، فرمود تعجب نکنید من همان انسان هستم که در سوره زلزال آمده: اِذا زِلزِلتُ الاَرضُ زلزال‌ها وَ اخرجَتُ الارضُ اَثقالَها وَ قالَ الاِنسانُ مالَها. 13

3-4- علم به ماوراء توأم با حکمت عملی

ما مسلمانها علوم متنوع قرآنی داریم از جمله بماوراء (امداد غیبی) توام با حکمت عملی است از سرتاسر قرآن این علوم بدست می‌آید بخصوص در احوالات انبیاء علیهم السلام، موسی علیه السلام تولدش، رشدش… تا می‌رسد آنجا که فرعون تهدید می‌کند و موسی پیامبر خدا بنی اسرائیل را از مصر خارج می‌کند.

دشمن از عقب می‌رسد و موسی کنار دریا قوم مضطرب می‌شوند موسی علم به ماوراء دارد و می‌گوید کلا انّ معیَ ربی سیهدینی که خطاب می‌شود اضطرب بعصاک البحر، آب سنگ می‌شود… در بیابان هم سنگ آب می‌شود، عیسی علیه السلام مجسمه از گل بصورت پرنده درست می‌کند و باذن خدا فوت می‌کند و پرنده می‌شود، یونس در بطن ماهی خدا را تسبیح می‌کند و پس از مدتی سالم از شکم ماهی بیرون می‌آید، فانجیناهُ منَ الغَمِّ وکَذلکِکَ نُنَجی المُومنین، امام صادق (ع) در ذیل این آیه فرماید تعجب می‌کنم از کسیکه گرفتار غم سنگینی می‌شود چرا از این آیه غافل است. عاصف بن برخیا در یک لحظه تخت بلقیس را از دوازده روز راه حاضر می‌کند (و قال الذی عندَهُ عِلمٌ منَ الکِتاب اَنا اتیکَ بهِ قَبلَ اَن یَرتَدِّ اِلَیکَ طرفک) به ابراهیم (ع) آتش سرد و سلام می‌شود

رسول خدا هم اعلان مقابله با دشمن می‌دهد و می‌گوید: اِنَّ وَلِیَّ اللهَ الَّذی نَزَّلَ الکِتابَ وَ هُوَ یَتَوَلِّی الصالِحین متولی امور من کسیست که کتاب را نازل کرده و او متولی صالحان نیز می‌باشد (آیه 196 سوره اعراف) و خلاصه اِنّا لَنَنصُرُ رُسُلَنا وَ الَّذینَ امَنُوا فِی الحیوهِ الدُّنیا… تمام اینها توام با حکمت عملی می‌باید باشد. (مجموعه آیات 22 الی 39 از سوره اسراء) گفت پیغمبر به آواز بلند با توکل پای اشتر را ببند، امیرالمومنین وارد مسجد شد دید عده در گوشه مشغول ذکر هستند جلو آمد فرمود شما کیستید؟ عرض کردند ما متوکلان هستیم فرمود یعنی چه؟ گفتند خداوند روزی رسان است اگر رسد می‌خوریم، نرسید صبر می‌کنیم، حضرت فرمود سگهای محل ما هم چنین اند، پا شوید بروید بیرون مشغول کاری بشوید. بلی کار و شغل نیز عبادت است بشرطی که بعنوان بندگی باشد، در این حال اگر گرهی در کار افتد او خود مشگل گشا است که وَ مَن یَتَّقِ الله یَجَعَلَ لَهُ مَخرَجاً وَ یَرزُقهُ مِن حَیثُ لا یَحتَسِب. هر کس خدا را بپاید و تکالیف خود را انجام دهد خداوند در گرفتاری‌ها راه خروج بر او قرار می‌دهد از راه ماوراء که مافوق حساب‌های طبیعی است به او روزی می‌دهد حضرت مریم هم گفت: هُوَ مِن عِندَ اللهِ انَّ اللهَ یَرزُقُ مَن یَشاءِ بِغَیرِ حِساب. و آیا دیگر که سرتاسر قرآن مشحون است با این آیات نورانی. امروز کشور ایران بحمدالله از موقعیتی برخوردار است که بعد از زمان ائمه سلام لله علیهم هیچگاه این موقعیت را نداشت. و در زمان بعد از زمان ائمه تا زماننا هذا سلاطین جور از صفویه‌ها و پهلوی‌ها همیشه مسلط بودند و مراجع عظام همواره محکوم به سکوت بودند اما امروز بحمدالله در رأس کشور ولی فقیه است مرجعی وارسته و فرمانده کل قوا و بحمدالله سپاه و بسیج و ارتشی و قوای انتظامی نیرومند تحت فرمان. بدبخت و بیچاره است کسی که با داشتن موقعیت ایران ترسی هراسی بخود راه دهد و از هیاهوی دشمن بترسد آن‌ها مانند ضعفای بنی اسرائیل هستند که مضطرب می‌شوند. غافل از آنکه هزارها موسی در کشور هستند و دریاها را می‌شکافند و

آری شکوفائی و رستگاری انسان موقعیست که موضع خود را در این جهان پهناور بداند و بداند که بنده خدا است و اعمال و کردارش زیر نظر است و بالاخره حسابش رسیدگی خواهد شد در روزی که پنهانی‌ها آشکار می‌شود و بهشت به اهلش نزدیک و جهنم بهر بیننده ظاهر می‌گردد و تا یقین به چنین روزی حاصل نشود گذشتن از شهوات مشگل است اگر محال نباشد در این زمینه سخن قرآن کریم است آیه 74 سوره مومنون: (وَاِنَّ الّذینَ لایُومِنونَ بِالاخرَهِ عَنِ الصِّراطِ لَناکِبُون ترجمه: مسلما آن‌ها که ایمان به آخرت ندارند از صراط مستقیم منحرف می‌شوند)، درست است که وقت مشخصی برای قیامت تعیین نشده اما احتمال نزدیک بودنش تصریح شده است: (لَعَلَ السّاعهَ قَریب 17 سوره 42- عَصی اَن یَکُونَ قریباً 51 سوره بنی اسرائیل و درجائی فرماید: لا یَاتیکُم اِلاّ بَغنَهً 187 سوره اعراف و نظائر آیات) بهرحال نباید درباره آنروز تردید کرد، چه خدائی که او را از نیستی بوجود آورده قادر است بار دیگر خلعت هستی بر او بپوشاند که آیات بعدی چنین است و در این باره: اِنَّهُ علی رَجعِهِ لَقادِر: استفاده‌های متفرقه از آیات. .

فلینظرالانسان ممّ خُلق خلقَ مِن ماء دافق یخرجُ من بین الصُلب والترائب انّه علی رجعه لقادر. یوم تبلی السرائر فماله من قوه ولا ناصر.س انسان بنگرد که ازچه چیز آفریده شده است از آبی جهنده آفریده شده است که از میانه پشت و سینه‌ها بیرون آید. بیگمان او بر بازگرداندن وی توانا است. روزی که رازها از پرده برون افتد آنگاه او را یارا و یاوری نیست.مشرکان و کفار مکه که منافع نامشروع خود را در خطی می‌دیدند پیوسته در مقابله با دعوت رسولخدا بعناوین مختلف کارشکنی می‌کردند، با گفتن شاعر، کذّاب و ساحر و مانند آن، آیات 11 تا آخر سوره در جواب آن‌ها است، قسمت به نظامهای دیگر آسمان و زمین از بارش و رویش که این سخن حاکم و فیصله دهنده حق و باطل است نه سخنی هزل و بیهوده .والسّماء ذات الرّجع والارض ذات الصَدع اَنّه لقول فصل و ما هو بالهزل اّنّهُم یکیدون کیدا و اکیدُ کیدا فمهّلِ الکافِرینَ اَمهِلهُم رُوَیدا.و سوگند به آسمان باران دار و سوگند به زمین برشکافته بگیاه که قرآن سخنی قاطع است و هزل نیست آنان نیرنگی .می‌سگالند من نیز تدبیری می‌کنم، پس کافران را مهلت ده و اندک زمانی فروگذارشان

3-5-آسمان و هدایت انسان‌ها

در این عصر انسان از دیدار آسمان و مناظر زیبای آن و از هدایتی که بواسطه آن باید نصیبش شود محروم مانده است توجه کنید:

کلمه‌ای در ابتلاء و امتحان: در بسیار جای قرآن سخن از ابتلاء و امتحان رفته، در سوره الملک آیه دوم چنین آمده است:

الّذی خَلَقَ المَوتَ وَ الحَیوهَ لِیبلُوَکُم اَیُّکُم اَحسَنُ عَمَلاً. این یک قانون کلی و باصطلاح سنت دائمی است برای پرورش دادن (و از قوه به فعل رساندن) استعدادهای نهفته، در نهج البلاغه چنین آمده است: «لتظهر الافعلا التی یستحق بها الثواب و العقاب» یعنی امتحان خدا برای آنست که کارهائی از انسان ظاهر شود که بواسطه آن‌ها مستحق ثواب و عقاب گردد، و جنگ‌ها یکی ز موارد حساس ابتلاء و امتحان می‌باشد. 14

4- راهکاروطرح اصلاح وتحول آموزش وپرورش وبازگشت به محوریت مساجد وتربیت الهی درآثارآیت الله سید جوادسید فاطمی تبریزی ازکتاب انسان ودرس

بسم الله الرحمن الرحیم و الصلوة والسلام علی محمد واله الطاهرین اعوذ بالله من الشیطان الرجیم ولا تهنوا ولا تحزنوا و انتم الاعلون ان کنتم مؤمنین (39) آل عمران .

 بدون پرده باید اذعان کنیم که با قرار گرفتن نظام آموزشی ایران اسلامی تحت پوشش نظام آموزشی جهانی که در حدود هشتاد سال است و هنوز هم ادامه دارد اکثر مردم ما از مفاهیم عالیه قرآن و اسلام خالی شده‌اند.

 بچه‌های ما در مدارس با مطالبی آشنا میشوند که در نظام آموزشی دنیا مطرح است با کمی تغییر محلی ریشه این مطالب مربوط به زندگی مادی و دور از معنویت میباشد و در پایان مدارج دانشگاهی و به اصطلاح تعلیمات عالیه نیز در همین مطالب مربوط به زندگی دنیا و علوم تجربی صاحب نظر میشوند اما راجع به مفاهیم قرآن و اسلام.

بجز مقدار اندکی خالی هستند بیشتر از این هم نباید انتظار داشت چه از روز اول تاسیس این نظام هدف همین بوده روزی) که. دانش بشری از کلیسا جدا شد و انقلاب رنسانس قرن 16 میلادی رخ داد و درست در مقابل معارف الهی و | معنویت جبهه گرفت که در جزوات بشرح آن پرداخت شد مراجعه فرمائید.

آنروز یعنی هشتاد سال پیش مردم بیدار مخصوصاً روحانیون والامقام ساکت ننشستند اما طواغیت زمان که در رأس آن‌ها رضا خان قلدر بود صدای اعتراض آنان را در گلو خفه کرد و بیگانگان بخصوص شیطان بزرگ آن زمان انگلیس توانستند به مقاصد شوم خود برسند و براحتی قرآن را از مردم ما و بخصوص از دست فرزندان ما بگیرند. (1)

اما امروز که بحمد الله تعالی حکومت مقدس جمهوری اسلامی ایران در اوج قدرت و استقلال است، انتظار است که به هر نحو که

از اقوام نزدیک آقای حاج سید علی اصغر حسینی اهل الارد، شهریار، میگوید: آنروزها 1317 شمسی در الارد مدرسه چهار کلاسه بود تا دو سال قرآن درس میدادند بعداً دستور رسید که درس قرآن نباشد و کسی قرآن نیاورد و قدغن شد آنروز وضع مدرسه بطور مختلط پسر و دختر بود در نیمکت چهار نفری یک دختر و یک پسر مینشستند او می‌میخواستند عفت و حیا و حجاب را بردارند.

 صلاح میداند این وابستگی فجیع که ریشۀ وابستگی‌های دیگر است و و این بدعت به تمام معنی در دین را که موجب شکست و جدایی ملت مسلمان مخصوصاً جوانان از قرآن و اسلام شده است جبران نماید

استقبال مردم بحمد الله والمنّه انتشار نشریه و جزوات مربوطه با استقبال گرم مردم | روبرو شد که چند نمونه از نظر شما می‌گذرد.

من خودم یکی از تحصیل کردههای نظام آموزشی فعلی | (تادیپلم) هستم: بسمة تعالی، با سلام من جزوه‌های شما را که در خصوص نظام آموزشی معاصر نوشته شده خواندم، باید گفت حقیقتاً این نظام آموزشی هیچ ارزشی ندارد چرا که به قول شما آموزشهای داده شده در طول سالهای تحصیل نه دنیا را میسازد و نه آخرت را، من خودم یکی از تحصیل کردههای نظام آموزشی فعلی تا دیپلم هستم، حال که چند سالی میگذرد وقتی به گذشته خودم و خیلی از دوستان و اطرافیان نگاه میکنم مطالبی که آموخته‌ایم نه با آن توانستیم

هدف از آفرینش انسان و برنامه‌ها و راههای رسیدن به هدف آفرینش و این عالم خاکی بفهمیم و نه این آموخته‌ها ما را به زندگی راحت دنیایی رساند بلکه (تازه وقتی تحصیل تا دوره دیپلم را تمام کردیم متوجه شدیم که تازه اول گرفتاری و مشکل است چرا که سنی از ما گذشته، نه کار بلدیم) نه سرمایه‌ای داریم که با آن کار کنیم، نه آموخته‌هایم به درد کاری می‌خورند، تنها چیزی که به ما یاد دادند این بود که سعادت و خوشبختی

- انسانها در رفتن به دانشگاه‌ها است و هر کسی که به دانشگاه وارد ) نشود از سعادت و خوشبختی باز مانده است حال قبول نشدیم و دو سال باید برویم سربازی وقتی که از سربازی برگشتیم 20 تا 22 سال سن داریم حالا دنبال کار به این کارخانه و آن کارخانه مثل این بود که این همه سال تحصیل فقط برای یادگرفتن، خواندن و نوشتن به مدرسه رفتیم در صورتی که تحصیلات یک فرد اگر نتوان شغل و پیشهای با آن راه انداخت حداقل باید بوسیله آن خیر و صلاح دنیا و آخرت هدف آفرینش، هدف از نزول قرآن، حدیث خودمان و نسل‌ها را بفهمیم و به کار بندیم.

همینطور که الان (بخوبی) وقتی به دختران و پسران دانشگاهی کنید اکثراً در لذت‌ها غرق شده‌اند و جز پی شهوت و غضب نمیروند همه چیزشان لذتهای جنسی و پول شده، با چه وضع می‌نگاه

سر می‌برند و پدر و محیط دانشگاه و چه در بیرون دانشگاه به آرایشی چه دختر و چه پسر و با چه روابط خلاف دستور خدا چه در ) مادرهاشان دلشان خوش است که درس میخوانند. اینان اگر مدرک | هم بگیرند و سر کار گمارده شوند چون خط فکری و معیارهای فکری | و عملی آن‌ها خارج از دستورات خداست بنا بر آنچه تا کنون آموخته‌اند

- جز ضرر و زیان و مصیبت برای نسل‌ها فایده دیگری نخواهند داشت و | همه این گرفتاری‌ها طبق گفته شما که جز حقیقت نیست به خاطر | دوری نظام آموزشی ما از خط قرآن است. اگر از همان ابتدای تحصیلات به آن‌ها بگوییم و یاد بدهیم قرآن چیست؟ خدا کیست؟ رسول و امام چه نقشی دارند؟

هدف آفرینش انسان چیست؟ سعادت و خوشبختی چیست و کجاست؟

در یک کلام خط فکری و عملی صحیح را به آن‌ها یاد میدادیم و چند سالی روی آن‌ها کار می‌شد و سپس به تحصیلات تجربی میپرداختند حال اینگونه جامعه بشری به سوی شهوت پرستی، مال و جاه پرستی نابودی نسل‌ها و طبیعت در یک کلام بسوی نابودی پیش نمی‌رفت باید بگویم من مطالب شما را در خصوص نظام آموزشی قدیم و جدید قبول دارم و اینکه قبل از هر چیز باید در معارف اسلامی مهارت ) پیدا کرده و پایههای فکری و عملی درست را به آن‌ها بیاموزیم:

ا -بگوییم معیار سنجش افکار و اعمال چیست؟ هدف آفرینش و سعادت | و خوشبختی در چیست و پس از تثبیت این افکار در ذهن فرد، آن‌ها را جهت آموزش علوم تجربی به مراکزی مثل دانشگاه‌ها بفرستیم نامه‌ای نظرات خود را اظهار داشته و در پایان

2 - دانشجویی طی چنین نوشته است، خوشحالم که در جامعه‌ای که زندگی می‌کنم افرادی قلبشان برای مشکلات جوانان می‌طپد، خصوصاً از روحانیون محترم و من الله التوفیق.

3 - از اعاظم حوزه علمیه قم از مراجع تقلید ضمن جواب نامه مرقوم چنین نوشته‌اند و یک نسخه از نشریه بسیار عالی که حاوی درد و درمان نظام آموزشی فعلی بود و اصل و موجب تقدیر و تشکر گردید این تذکر بسیار بمورد و امید است وزارت محترم آموزش و پرورش آنرا در سراسر کشور عملی فرماید.

4 - مدیر یکی از حوزه‌های علمیه تهران

صفحه‌ای با مضاء حضرت شما هر خواننده دردمندی را دلخوشی و ا دلداری میدهد از چنین که شکر و سپاس خداوند متعال را که جامعه تشیع را خدمتگزارانی بی‌نصیب قرار نداده و بی‌اختیار دعاگوی آن | ا وجود مبارک خواهد بود بعید نیست که محیط آن شهرستان و اهالی | آن و مؤمنان مسجد حضرت خاتم الانبیاء (ص) که دچار فساد کلی | نشده است در این اقدام اساسی و امیدواری به نتیجه سهمی داشته باشند.

لکن مع الوصف در بسیاری از نقاط کشور چنین راه و روشی | خالی از مشتری خواهد بود چیزی که فعلاً بخاطر فاتر می‌رسد در صورت امکان نواحی همجوار و نزدیکتر به آن محیط مناسب را بیشتر مورد تأکید و تبلیغ قرار دهند به طوری که بتوان برای ارائه الگو از نواحی دیگر دعوت به عمل آید و اذهان دور و ناآشنا را بتدریج آگاهی داد و حصول نتایج را مایه دفع استبعاد آنان قرارداد و در صورت هماهنگی تعداد قابل قبولی و استمداد از مراجع بزرگواری مانند همان آیت الله مشارالیه دام ظله مذاکره با شورای عالی انقلاب فرهنگی یا لااقل با چند فرد از دلسوزانتان آغاز شود و شاید انوقت بتدریج تغییر کلی در برنامه‌های فرهنگی یا اصلاحات اساسی در آن‌ها انجام گیرد.15

 نظام آموزشی که ستون فقراتش معنویت و خداپرستی است چه مانع دارد در هر محل زیر نظر وزارت فرهنگ مدرسه‌هایی بموازات دبستانهای معمولی از فرزندان پنج و شش‌ساله اسم‌نویسی  کنند و از الفباء قرآن شروع نمایند که فقط در آن قرآن تدریس شود همینالان در بین ن در بین شصت‌ساله‌ها کسانی هستند که به گفته خودشان در پنج و شش سالگی وارد مکتب خانه و در یک سال روخوانی تمام قرآن را به طور صحیح یاد گرفته‌اند و امروز کم نیستند.

امثال طباطبائی‌ها و بنت الهدی‌ها که در چهار سالگی تمام قرآن را با کیفیت بالایی فرا گرفته‌اند که اخیراً در معرض دید همگان قرار گرفت) و همین پایه نظام آموزشی باشد و فرزندان ما در ده سالگی به پایه دلخواه از معارف اسلامی نائل آیند و در دراز مدت چهار و پنج سال نه زیاد در کشور اسلامی پایۀ نظام آموزشی اسلامی را که شاهرگش خدا پرستی و معنویت باشد گذاشته شود در مقابل نظام آموزشی جهان معاصر که ستون فقراتش خالی از معنویت و بعضاً ضد خداست و در حدود هشتاد سال پیش بیگانگان م آن را بتدریج

یعنی از صفر از کلاس اول شروع کردند و امروز به جایی رسیده که می‌بینیم. جهت حوزه‌های علمیه اگر درست بیندیشیم امروز حوزه علمیه است که می‌تواند این بارسنگین را بدوش بکشد و این پرچم هدایت را به اهتزاز در آورد و | بدعتی را که هشتاد سال پیش در اثر سیطره طاغوت رضا قلدر) (پهلوی) نتوانسته بود مقابل کند از بین بردارد اصل اولی و اعتبار و روایاتی از اهل بیت علیهم السلام و آیاتی از قرآن   کریم این تکلیف را مشخص میسازد از جمله آیه 187 سوره مبارکه آل عمران است وَإِذْ اَخَذَ اللَّهُ مِیثَاقَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ لِتَبنة لِلنَّاسِ وَلَا تَکْتُمُونَه و خداوند از اهل کتاب پیمان گرفت که آنرا برای مردم بیان کنید و پنهان ندارید ولی آنرا پشت اندوه و راءَ ظُهُورِهِم وَاشْتَرُوا بِهِ سرافکندند و به بهای ناچیزی فروختند و چه ثمَناً قَلیلاً فَبِئْسَ مَا یَشْتَرون بد متاعی خریدند.

 البیان ذیل این آیه کریمه از امیرالمومنین نقل نموده که: در مجمع خداوند جهال را تکلیف به یادگرفتن نمیفرماید مگر وقتی که علما را به یاد دادن تکلیف فرموده باشد (ما اخذ الله علی اهل الجهل ان یتعلموا حتی اخذ علی اهل العلم ان یعلموا (( آری با بازگشت به قرآن کریم از اسارت هشتادساله‌ای.))

نظام آموزشی جهانی برآمده از مرکز فرهنگی سازمان بین المللی بر ما تحمیل شده است و کتهای ما را بسته رها خواهیم شد آنگاه ما دیگر شعبه ضعیفی در جهان سوم از مرکز فرهنگی (یونسکو) نیستیم بلکه طبق وعده قرآن کریم ما برتریم که وَ لا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَأَنْتُم الأَعْلُونَ إِنْ کُنتُم مُؤمِنین آیه 139 سوره آل عمران): ترجمه سستی نکنید و اندوهگین نباشید چرا که شما اگر مؤمن باشید «به امید آنروز» برتر هستید.

در خصوص از بین بردن بدعت از او یاری میخواهیم

 بحکم تعاونوا علی البر والتقوی - 2 مائده از حضرات علماء اعلام و آیات عظام ایدهم الله تعالی   بتاییداته تقاضای معاونت دارم قال رسول الله (ص): کل بدعة ضلالة وکل ضلالة سبیل‌ها الی النار و قال ایضه: اذا ظهرت البدع فی امتی فلیظهر العالم علمه و الا فعلیه ا لعنة الله والملائکه و الناس اجمعین.

 1 - نظام آموزشی نشات گرفته از انقلاب رنسانس با توجه به آیه کریمه: واعدوالهم ما استطعتم من قوه، که در نهایت نظام آموزشی در اسلام باید: مدرسه، قرآن حوزه علمیه سپس دانشگاه باشد. انشاء الله تعالی آثار شوم و ضلالت نظام آموزشی رنسانسی که در حدود نود سال است بر ایران اسلامی تحمیل شده بر همگان روشن است امروز چه آتشی چه ضلالت و فسادی بدتر از اینکه پسرها و دخترهای جوان ما به بها.

نظام آموزشی جهانی برآمده از مرکز فرهنگی سازمان بین المللی بر ما تحمیل شده است و کتهای ما را بسته رها خواهیم شد آنگاه ما دیگر شعبه ضعیفی در جهان سوم از مرکز فرهنگی (یونسکو) نیستیم بلکه طبق وعده قرآن کریم ما برتریم که وَ لا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَأَنْتُم الأَعْلُونَ إِنْ کُنتُم مُؤمِنین آیه 139 سوره آل عمران): ترجمه سستی نکنید و اندوهگین نباشید چرا که شما اگر مؤمن باشید «به امید آنروز» برتر هستید.که مشروحا در این کتاب درج شده است.

2 - امروز آنچه از مسجد به ذهنها می‌آید: محلی نمور، فضای حبس شده، بوی ناراحت کننده، دیوارهای مسجد در طول مدت الوده و چرک و ستونها همچنین، در صورتیکه مسجد باید نمونه پاکی و ا پاکیزگی باشد چه: فیه رجال یحبون ان یتطهروا والله یحب المطهرین 108 توبه و این آرزو تحقق پیدا نمی‌کند مگر موقعی که مساجد ما بصورت | مسجدالنبی (ص) در عصر خود آنحضرت درآید، به امید آنروز آنروز است که نظام آموزشی در ایران اسلامی یکی میشود به ترتیب: 1 - پیش حوزوی مدرسه (قرآن) 2 - حوزه و سپس دانشگاه والسلام عی من اتبع الهدی ربیع الاول 1424 - خرداد ماه 1382 سید جواد سید فاطمی مسجد خاتم الانبیاء شهرستان ورامین.

مطلب آخر

دریک جمع‌بندی پژوهش محور با پی گیری محورهای پانزده‌گانه راهبردی، برنامه‌ای واجرایی زیرتوسط مسئولین، صاحبان قدرت وثروت در کشور می‌توان زمینه نو تحول در اقتصاد وفضای اجتماعی را شاهدبود:

 1-تبدیل چالشهای امنیتی، اجتماعی وفرهنگی به میدان تبلیغ اندیشه ناب اسلامی.

 2-ایجاد و فضای تعامل وتحول علمی، نگرشی نو در دانشگاه‌ها وطرح‌های نواقتصادی معیشتی.

 3-تبدیل فضای تضادهای و دوگانه‌سازی دشمن به تولیدمحتوی چند رسانه ایی ودرآمدزا برای جوانان.

 4-تصمیم‌های سریع مسکن‌وار برای تغییرات معیشتی دها1الی9ضعیف ومتوسط جامعه وبه میدان آوردن توان دهک دهم ثروتمند جامعه وجلوگیری از رکود وخروج سرمایه‌های آنان.

 5-همگام‌سازی نسل نو انقلاب وجامعه اسلامی بوسیله پروژهای اقتصادخانگی ومیانی وحتی درآمدزا برای دولت سیزدهم.

 6-فضای نواندیشی سایبری اقتصادی برای نخبگان علمی ودانشگاهی واساتید کشور.

7-عدم جداسازی جریان جوان مطالبه‌گر کف میدان وشبکه‌های اجتماعی ازدین اسلام وانقلاب وعدم دوگانه‌سازی‌های اجتماعی سیاسی.

 8-خروج برخی مسئولین از سطح ساختاری ونگاه بالا به پایین برای همراه شدن با مردم وجامعه ورسیدگی واقعی.

 9-ایجادفضای مشاوره وطرحی سایبری اقتصادی، علمی، نخبگانی ومجازی نو اجتماعی واقتصادی برای مراکز اقتصادی، تولیدی، بازرگانی وصادراتی درکشورهای همسایه مسلمان ومشترک المنافع.

 10-عدم به حاشیه کشیده شدن مسئولین دروظایف کاری خودو همراهی باموج سواری رسانه‌ای دشمن.

11-مطالبه‌گری حقوقی اصلاح قوانین اعتراضات واغتشاشات بویژه در برخورد باسیلبریتی‌ها وروشنگری جرم.

 12-رویکردمدارا ورشدبرای جوانان ونوجوانان مطالبه گر.

 13-دوری کردن جامعه ازهیجان زدهی خودآگاه با ایجاد فضای تبادل وتعامل وبحث نگرشی اسلامی.

 14-واردکردن توان اقتصادجمعی مردمی درتحولات اقتصادی باطرحه‌ها ومصوبات نو پی گیری مسئولین مربوطه.

15-طرح مناظرات نگرشی فلسفی اندیشه غرب، وهابیت ومسیحیت صهیونیست بااسلام شیعی برای آگاهی‌سازی بیشتر قشر نخبگانی ودرک صحیح لایه اندیشه ایی ناآرامی‌های اجتماعی- اقتصادی کنونی. 1

نتیجه گیری

در اصلاح وتغییر نظام آموزشی وتحول درآن برنامه ومحورهای عملیاتی تحول بنیادین درآموزش وپرورش علامه و مفسرعالیقدر حضرت آیت االه سیدجوادسید فاطمی تبریزی رحمه الله علیه می‌باشد. تالیف کتابها، نگارش مقالات، سخنرانی‌ها ومواضع متعدد ایشان در دهه‌های اخیر در این زمیینه درمجامع تحقیق وعلمی بسیار مطرح بوده است. در اینجا به طور مختصر، جامع وکوتاه به بررسی طرح ونظرات وفتاوی ایشان دراصلاح نظام آموزشی کشورهای مسلمان وکشوراسلامیمان بوده است. ایشان ازجمله مراجع، اساتید وفقهایی که در این مسئله وموضوعات اصلاحی روز جامعه فعالیت پژوهشی چند دهه‌ای مستمر داشته است.

در این تحولات گوناگون جامعه بیان وفتوی ونظرات فقهای جامعه الشرایط میزان ومعیار الهی درمدیریت مسائل، حوادث وپدیده‌ها بوده است. همچنین همراهی وهمگامی مسئولان وعموم باراهبردهای فقهای جامع الشرایط باعث رشد، تکامل، اصلاح وتغییر ورویکردهای نوین درجامعه گردیده است. نکته مهم جامعه عمل پوشاندن به نظرات وخواست ایشان می‌باشد.

کشور در سال‌های اخیرمسائل، امور وپدیده‌های گوناگون اجتماعی، اقتصادی، سیاسی وحقوقی متعددی رابه خود دیده است. ازجمله آسیب ها، تهدیدات وچالش‌های های کنونی کشور درچند محورمهم مشهود موارد زیر می‌باشد: 1-توقع عموم جوانان جامعه از دست اندکاران درحل بهتر مسئله ازدواج، ایجاد شرایط حداقل زندگی وحرکت دهی درتولید، کارو اشتغال لازم جامعه می‌باشد. 2-کاهش دادن آسیب‌ها وفشاراجتماعی اقتصادی وروانی با طرح هاوبرنامه‌های نو کلان، اجرایی وعملیاتی. 3-نداشتن تفریحات لازم وفرصتهای اجتماعی برای اقشارضعیف وکم درآمد جامعه سالم برای جوانان. 4-بازافزایی واصلاح نو فرهنگی، اجتماعی واقعی در برابرخطر غرب زدگی وشرق زدگی جدید در اندیشه ها، مراکزعلمی ونظری با ترویج اومانیسم، نولیبرالیسم، تکثرگرایی، تسامح وگسترش نگرش‌های نوشرقی درکشوروجامعه اسلامی

جهان لیبرال دموکراسی غرب بانحله‌های مختلف‌اش وشرق وکعبودیتم باگرایش‌های اخیرش، هیچ دردی از مشکلات بشری رانتوانسته درمان نمایید. جهان بیدارشده ودنبال ایده وطرح نوین آموزشی وتربیتی نو می‌باشد.

به عبارت تحقیقی ازپرسش‌های مهمی که نظریاتی که امروز در بررسی‌ها ماهیت، بنیان، رویکرد، برنامه کلان واجرایی نظام اموزش وپروش درکشورمان وحتی کشور برای اصلاح آفات وانحرافات وضعف‌های اندیشه‌ها وبرنامه وروشهای غلط رایج درنظام آموزش مدارس ومحیط‌های آموزش وتربیتی مطرح می‌باشد، ایده بازگشت به نظام اموزشی قرانی وپیامبرواهل بیت علیهم السلام است.

 

از طرف دیگر دربررسی توصیفی، علی ورفتارگرایانه حوادث وپدیده‌های یک قرن اخیر، سیاست‌ها وروش‌های گوناگونی از طرف شرق وغرب برای استثمار نو وفرانوی بشریت به مرکزیت آمریکای جهان خوار و دیوانگان متوحش لیبرال ونژاد پرستان صهیونیست را شاهدیم. تاریخ غرب وشرق شاهد طغیان بشریت مدرن جاهل آمریکایی ولیبرال‌های دیکتاتور وسرمایه داران صهیونیست وکمونیستی درصده اخیر بوده است.

نظر مهم آن مرجع وفقیه الهی بررسی شده این پژوهش یافرضیه انکه: نظر مهم ودیدگاه مهم حضرت آیت الله سید جواد سیدفاطمی به نقل از کتاب انسان ودرس ایشان: قرآن کریم پایه و اساس درس و تعلیم ما است. فهم و درک قرآن آنچنان سهل و آسان است که عرب درس نخوانده در محضر رسولخدا (ص) با یکبار شنیدن آیات می‌فهمید و آیات را… و حلال و حرامش را می‌گرفت و عقیده می‌کرد، در جائیکه ابهامی بنظرش می‌رسید یا در آیات متشابه، کلام رسول خدا (ص) توضیح و تفسیر می‌کرد، در زمان ائمه اطهار علیه السلام نیز بهمان کیفیت کلمات ائمه (ع) را از مردم کوچه و بازار که اکثراً درس نخوانده بودند می‌گرفتند و نقل حدیث می‌کردند کسی اگر کمترین آشنائی با روایات و راویان احادیث که همان از اصناف: خیاط، حداد، عطار، بزاز و… بودند، اما غیر عرب زبان مانند ما ایرانی‌ها یکمقدار مقدمه لازم است تا حدودی، درباره صرف و نحو تا جائیکه ملکه کل فاعل مرفوع و کل مفعول منصوب و کل مضاف الیه مجرور با توضیحی در پیرامون آن که با یک دوره جامع المقدمات تأمین می‌شود و واردخواندن کتابت عربی مخصوصاً قرآن کریم و روایات اهل بیت در پیرامون آیات کریمه که طبق تحقیقی که در این باره شده است بهترین راه برای یادگیری زبان خارجی (عربی) خواندن متن و روزنامه‌های بزبان موردنظر می‌باشد و خوشبختانه مسلمانان دنیا در هر زبانی متعهدند که قرآن بخوانند و با تکرار قرائت آشنائی حاصل می‌شود بدون احتیاج به قواعد صرف و نحو که در حدیث آمده خیلی خود را در این امور معطل نکنید، چه قرآن بزبان مردم عادی و عامی و بطور آسان نازل شده است (وَلَقَد یَسّرنَاالقُرآنَ لِلذِّکر فَهَل مِن مُدِّکّر از سوره مبارکه قمر آیه 17) بطور مکرر آمده است یعنی ما قرآن را برای یادگیری و تذکر بسیار آسان کرده‌ایم آیا هست کسیکه متذکر شود.

نظام آموزشی که ستون فقراتش معنویت و خداپرستی است چه مانع دارد در هر محل زیر نظر وزارت فرهنگ مدرسه‌هایی / بموازات دبستانهای معمولی از فرزندان پنج و شش‌ساله اسم‌نویسی | کنند و از الفباء قرآن شروع نمایند که فقط در آن قرآن تدریس شود همین) الان در بین ن در بین شصت‌ساله‌ها کسانی هستند که به گفته خودشان در پنج و شش سالگی وارد مکتب خانه و در یک سال روخوانی تمام قرآن را به طور صحیح یاد گرفته‌اند و امروز کم نیستند. امثال طباطبائی‌ها و بنت الهدی‌ها که در چهار سالگی تمام قرآن را با کیفیت بالایی فرا گرفته‌اند که اخیراً در معرض دید همگان قرار گرفت) و همین پایه نظام آموزشی باشد و فرزندان ما در ده سالگی به پایه دلخواه از معارف اسلامی نائل آیند و در دراز مدت چهار و پنج سال نه زیاد در کشور اسلامی پایۀ نظام آموزشی اسلامی را که شاهرگش خدا پرستی و معنویت باشد گذاشته شود در مقابل نظام آموزشی جهان معاصر که ستون فقراتش خالی از معنویت و بعضاً ضد خداست و در حدود هشتاد سال پیش بیگانگان م آن را بتدریج (یعنی از صفر از کلاس | اول شروع کردند و امروز به جایی رسیده که می‌بینیم. جهت حوزه‌های علمیه اگر درست بیندیشیم امروز حوزه علمیه است که می‌تواند این بار | سنگین را بدوش بکشد و این پرچم هدایت را به اهتزاز در آورد و | بدعتی را که هشتاد سال پیش در اثر سیطره طاغوت رضا قلدر) (پهلوی) نتوانسته بود مقابل کند از بین بردارد اصل اولی و اعتبار و روایاتی از اهل بیت علیهم السلام و آیاتی از قرآن | کریم این تکلیف را مشخص میسازد از جمله آیه 187 سوره مبارکه آل عمران است .

در خصوص از بین بردن بدعت از او یاری میخواهیم و بحکم تعاونوا علی البر والتقوی - 2 مائده از حضرات علماء اعلام و آیات عظام ایدهم الله تعالی | بتاییداته تقاضای معاونت دارم قال رسول الله (ص): کل بدعة ضلالة وکل ضلالة سبیل‌ها الی النار و قال ایضه: اذا ظهرت البدع فی امتی فلیظهر العالم علمه و الا فعلیه ا لعنة الله والملائکه و الناس اجمعین. 1 - نظام آموزشی نشات گرفته از انقلاب رنسانس با توجه به آیه کریمه: واعدوالهم ما استطعتم من قوه، که در نهایت نظام آموزشی در اسلام باید: مدرسه، قرآن حوزه علمیه سپس دانشگاه باشد. انشاء الله تعالی آثار شوم و ضلالت نظام آموزشی رنسانسی که در حدود نود سال است بر ایران اسلامی تحمیل شده بر همگان روشن است . امروز چه آتشی چه ضلالت و فسادی بدتر از اینکه پسرها و دخترهای جوان ما به بها درس خواندن مجرد بگردند مثل آتش و پنبه در کنار هم که بگفته بعضی یا محرومند و یا ملعون… که مشروحا در این کتاب درج شده است. 2 - امروز آنچه از مسجد به ذهنها می‌آید: محلی نمور، فضای حبس شده، بوی ناراحت کننده، دیوارهای مسجد در طول مدت الوده و چرک و ستونها همچنین، در صورتیکه مسجد باید نمونه پاکی و ا پاکیزگی باشد چه: فیه رجال یحبون ان یتطهروا والله یحب المطهرین 108 توبه و این آرزو تحقق پیدا نمی‌کند مگر موقعی که مساجد ما بصورت | مسجدالنبی (ص) در عصر خود آنحضرت درآید، به امید آنروز آنروز است که نظام آموزشی در ایران اسلامی یکی میشود به ترتیب: 1 - پیش حوزوی مدرسه (قرآن) 2 - حوزه و سپس دانشگاه .

-بچه‌هاي هفت ساله عم جزء را زير بغل وارد مكتب خانه مي‌شدند دوران مكتب سه چهار سال بيشتر نبود، در اين مدت با روخواني تمام قرآن و ترجمه و تفسير قسمتي از آن به خصوص قصص انبياء كه بخش عظيمي از آيات قرآن را تشكيل مي‌دهد به اساس و پايه‌هاي اسلام آشنا مي‌شدند (اصول دين، توحيد، عدلف نبوت، امامت، معاد) قصه‌هاي قرآن اين پايه‌ها را تثبيت مي‌كند «وكلا نقصُّ عليك من انبء الرسل ما نتبتُ به فوادك و جاءكَ في هذه الحق و موعظه و ذكري للمومنين »      (سوره هو/آيه120)

 او با خواندن قصه حضرت آدم، آدم مي‌شد «اِذ قال ربك للملائكه اني خالق بشراً من طين » ( سوره ص/آيه71) خاكي مي‌شد، دعوت هم بر اين است تا اين سد، سد اَنانيت نشكند زندگي براي آدم ناگوار و تنگ است تو بگو جهنم است، خصلت‌هاي خوب ديگر، خواننده قرآن كريم، خود را در كنار پيغمبر قصه مي‌بيند يا به جاي او چه پيغمبران الگوي انسانيت هستند، قصه‌هاي انبياء عظمام مكمل برنامه‌هاي تربيتي، در تاريخ داوود و سليمان علي نبينا عليهما‌السلام مي‌خواند كهداشتن نيرو و قدرت منافاتي با حفظ مقامات معنوي ندارد، حضرت داود(ع) با آن همه قدرت به كمترين و نازلترين پايه زندگي مي‌كرد، زنبيل مي‌بافت و از فروش آن ارتزاق مي‌كرد و بعضي از شبها تا صبح به عبادت مشغول بود،

از رسولخدا(ص) آمده: شنيده‌ايد خداوند چه اندازه از ملك و حكومت به سليمان داد با اين حال اين همه مواهب جز بر خشوع او نيفزود به گونه‌اي كه حتي از شدت خشوع و ادب چشم به آسمان نمي‌انداخت، در زندگي ايوب نبي تحمل شدائد و صبر در مصائب را كه پروردگارش فرموده: « انا وجداناه صابراً نِعْمَ العبد اِنَّهُ اواب»  (سوره ص/آيه44) .و بالاخره در زندگي يونس(ع) صاحب حوت، ماهي تهديد بيشتري تا جاييكه به پيغمبر آخرالزمان محمدبن عبدالله (صلوات‌الله عليه) خطاب مي‌كند به حكم پروردگارت صبر كن و در تبليغ رسالتت پا برجا باش و مثل يونس مباش « فاصبر لحكم ربك و لاتكن كصاحب الحوتِ اذ نادي وهُوَ مَكظوم » (سوره قلم/آيه 48).واگر لغزشي روي داد، جوان ما كلافه نمي‌شود، خودكشي نمي‌كند بلكه به توصيه امامش حضرت صادق(ع) فرمود تعجب مي‌كنم از كسي كه گرفتار است چرا مثل يونس تسبيح نمي‌گويد تا مشمول وعده خداوند تبارك و تعالي باشد و« كذلِكَ نُنْجي المؤمنين » يونس در بطن ماهي اندورن دريا شب تار، ندا در داد سبحانك، پناهي جز تو نيست خيري جز تو نيست منزهي تو مهربانتر از اين هستي كه بنده‌ات را در زندان تو در تو قرار دهي اين منم كه به خود ستم كردم « فنادي في الظلمات اَن لااله الا انت سبحانك اني كنت من الظالمين، فاستجبناله ونجيناه منَ الغم المومنين» (انبياء/آيه88)

در سالهاي سوم و چهارم باديدن دوره از رساله‌هاي فارسي مثل جامع عباسي و خواندن نصاب الصبيان كه دائره المعارف كووچكي است و چهار عمل اصلي در حساب مكتب را پشت سر گذاشته وارد ميدان زندگي مي‌شد با توشه‌اي از اطلاعات عمومي در اصول و فروع دين و  ادبيات.

نوجوان ما ياده ساله است، او نيمه دهقان است شما بگو خود چوپاني است و در شهرستان كمك زيردست بابا در شغل او يا در كارهاي ديگر در دوازده سالگي درآمدي دارد دست به جيب خود مي‌كند، دختر است نديمه مادرف مادر احتياج به كمك دارد، در پرورش كودك ديگر كه خواهر يا برادر كوچولوي او است، تروخشك مي‌كند، پخت و پز دارد و در شستشو نيز كمك مادر است.

بحران بلوغ نزديك مي‌شود، پدربه حكم «وَاَنكحوا الايامي مِنْكُم والصالحين من عبادكُم واِمائكم اِن يكونوا فقراء يغنهم الله من فضله واللهُ واسعٌ عليمٌ »(سوره نور/آيه32)آستين بالا مي‌زند براي جوانش كه درآمد كافي دارد (آري او در بازار آتش پاره است زمين را به آسمان، آسمان را به زمين مي‌دوزد) عروسي بگيرد، دوشيزگاني نيز آمادگي دارند. رسولخدا(ص) فرمود اگر براي دختر شما خواستگار آمد، خواستگاري كه عقل و ايمان دارد ردَّش نكنيد چه اگر عقل دارد دختر شما را گرسنه نمي‌گذارد و اگر ايمان دارد ظلمش نمي‌كند اگرچه دوستش نداشته باشد، ردّش نكنيد(و اِلاّ تكن فِتنهَ و فساد كبير) يعني اگر دخترت را به چنين خواستگار ندهي گرفتاري وفساد كبير پيش خواهد آمد. و فرمود از سعادت مرد مسلمان اينكه دخترش در خانه شوهر قاعده شود.

بگذاريد جوانها به نصيب و لذت مشروع خود برسند هيجان و اضطراب جوان را جز ازدواج چيز ديگر تسكين نمي‌دهد. در سوره مباركه روم به اين حقيقت اشاره دارد : و مِن اياته انّ خلق لكم من انفسكم ازواجاً لتسكنوا اليها و جعل بينكم موده و رحمه انّ في ذلك لاياتٍ لِقوم يتفكّرون آيه 21) يك فرد خوش ذوقي مي‌گفت كه هر وقت سردرد داشته باشم به زنم مي‌گويم بيا جلو دستش را بسرم مي‌گذارد يا سرم را بدوشش مي‌نهم و خوب مي‌شود آري مسكن مرد زنست و مسكن زن مردست (لتسكُنُوا اِليها) فرزندي كه محصول اين ازدواج است غير از فرزندي است كه در سنين بالا بهم مي‌رسد، مضافاً به اينكه زوج جوان تحمل بيشتر در مقابل زحمت تربيت فرزندان دارد تا در سنين بالا (قضاوت علي درباره طرف كه دو نفر مدعي بودند سالخورده و جوان ...)

خدمت به پدر و مادر

با ازدواج در اوايل بلوغ طعم زندگي و لذت آرامش را كه يكي از نعمتهاي بزرگ الهي است دريافته و درصدد شكرگذاري به والدين در مي‌آيند، مضافاً به اينكه در قرآن كريم آياتي در اين باره را مي‌خواند(و قضي ربّك اَن لا تَعبدُ و اِلاّ ايّاه و بالوالدين احساناً اما يَبلُغن عِندك الكبر اَحدهُما اَوكِلا هُما فَلاتَقُل لَهُما اُفٍ و لا تَنهر هُما وَ قُل لَهُما قَولاً كريماً وَاحفَض لَهُما جناح الذلَّ مِن الرَّحمهِ وَ قُل رَبِّ ارحَمهُما كَما رَبِّياني صَغيراً آيه 24 سوره مباركه اسراء) .

از امام چهارم در دعاء مخصوص پدر و مادر چنين آمده : خداوندا پدر و مادر مرا بكرامت نزد خود مخصوص گردان، خداوندا درود بر محمد و آلش فرست  و در دل من انداز كه تكليف خود را درباره آنان بشناسم وظايف خود را بكمال فرا گيرم و توفيق ده تا آن چه مرا آموخته‌اي بكار بندم و آن چه بتعليم تو دريافته‌ام انجام دهم چنانچه هيچ يك از دانسته‌هايم عمل ناكرده نماند، و اعضاي من در آنچه آموخته‌ام گراني نكند، خدايا درود فرست بر محمد و آل محمد چنانكه ما را به سبب او شرافت دادي و درود بر محمد و آل او فرست چنانكه ببركت اوحقي بر ما بگردن خلق ثابت فرمودي، خدايا چنان كن كه هيبت پدر و مادر در دل من چون هيبت پادشاهي خودكام قرار گيرد اما من با آنها مانند مادر مهربان باشم، خدايا طاعت پدر و مادر و نيكي با آنها را براي من مطبوعتر گردان از خواب در ديده خسته و گواراتر از آب سرد در كام تشنه چنانكه خواهش دل آنها را بر خواهش دل خود مقدم دارم و پسنده خاطر آنها را بر پسنده خاطرم بگزينم و نيكي آنها را درباره خود گرچه اندك باشد بسيار شمارم و نيكي خود را درباره آنها اگرچه بسيار باشد اندك ببينم، خدايا آواز مرا پيش ايشان پست و سخن مرا با آنها خوش گردان ...(فرازي از دعاء 24 صحيفه سجاديه )

آنحضرت درباره فرزندان هم دعائي دارد خواندني و جالب كه قسمتي از آن چنين است: خداوندا بر من منت گذار با نگهداري فرزندانم و با اصلاح آنها بجهت من و برخورداري من از آنها خدايا عمر آنها را بنفع من دراز كن و كوچك آنها را برومند و ناتوان آنها را نيرومند و آنها را برايم تندرستي بخش و بدين حق و خوي نيكو بار آور و تن و جان آنها را از گزند و آسيب و از هرچه انديشناك باشم درباره ايشان محفوظ دار و روزي آنها را بدست من بفراخي عطا كن، آنان را نيكوكار و پارسا و صاحب بينش و پندپذير و فرمانبردار خود و دوستدار و نيكخواه دوستانت و خصم و بدخواه و كينه‌جوي نسبت به دشمنانت قرار ده، خدايا بازوي مرا بايشان سخت گردان و خلل كار مرا به دست آنها مرمت كن، شماره اعوان مرا بايشان بسيار و بزم مرا بوجود آنها آراسته كن و نام مرا به من دوستدار و مهربان ساز كه دل سوي من داشته باشند نه نافرمان و بدرفتار و مخالف و تبهكار.(دعاء 25 صحيفه)

در اين دعا امام(ع) جمله(براي من) را تكرار كرده : خدايا بازوي مرا بايشان سخت گردان خلل كار مرا بدست آنها مرمت كن، هنگام غيبت من كار مرا بدانها مرمت نما و ... همه اينها تفسير و توجيه كلمه(و اصلح لي في ذريتي) در آيه 25 سوره مباركه احقاف مي‌باشد: و وصّينا الانسان بوالديه احسانا حملتهُ اُمُّهُ كُرهاً و وضعتهُ كُرهاً وَ حَملهُ و فِصالُهُ ثَلاثون شهراً حتي اِذا بَلَغَ اَشدَّهُ و بَلَغَ اَربَعين سَنَهً قالَ ربِّ اَوزِعني اَن اشكُر نِعمَتكَ الّتي انعمتَ عَلَيَّ و علي والِدي و اَن اَعمَل صالحاً تَرضيه و اصلِح لي في ذُرِّيَّتي اَنّي تُبت اليكَ و انّي من المسلمين) و اين در حاليست كه در دنياي متمدن امروز قضيه بر عسك است بعبارت ديگر جوان تحصيل كرده در نظام آموزشي جهاني، تا پايان تحصيلش نه تنها خدمتي به پدر و مادر ندارد بلكه بار سنگيني بر دوش آنهاست ... در فرانسه چنين است و دركشورهاي ديگر نيز).

 فرزندان(دختر و پسر)‌هديه الهي بر پدر و مادر ميباشند(يهب لمن يشاء اناتاً و يهب لمن يشاء الذكور... از آيه 39 شوري) در نظام آموزشي امروز جهاني شرق و غرب پدر و مادر در زشترين صورت و تلخ‌ترين حالت به فرزندان اعطا شده،‌آنها بايد در سخترين شرايط كار كنند و هزينه فرزندان خود را تا سنين حد متوسط بيست و بيست و يك ساله فراهم نمايند و موقعي هم كه فرزند بجايي، به ناني مي‌رسد والدين اكثر اوقات از كار افتاده‌اند ديگر بدرد فرزندان نمي‌خورند جايگاهشان پارك سالمندان است، آري در اين نظام ريشه عواطف كم رنگ بلكه خشك مي‌شود.

پس از پايان چهار سال دوران مكتب قرآني، درصد عده از بچه مسلمانها راهي حوزه‌هاي علميه مي‌شوند، اين بنده ناچيز افتخار دارم گرد زير پايشان را سرمه چشم قرار دهم كه ملائكه الله بال و پر خود را زير قدمهاي راهيان مراكز علم پهن مي‌كنند. نظام آموزشي در حوزه‌هاي علميه بر اساس سليقه و سنت صدر اسلام است كه رسول خدا(ص) خود و بعد از ايشان ائمه اطهار حوزه را اداره مي‌كردند حضرت رسول(ص) بعد از اداء فريضه صبح مشغول تعقيبات بودند تا طلوع آفتاب، سپس رو به مردم مي‌كردند و آياتي از قرآن كريم را تدريس مي‌فرمودند، امام باقر و امام صادق عليهاالسلام كه مديريت به اصطلاح حوزه علميه فقهيه بعهده ايشان بود درنهايت سادگي و بي تكلفي اداره مي‌شد.

بچه مسلمان حتي قبل از گذراندن دوره مكتب هم مي‌شد كه وارد حوزه‌هاي علميه شود(اين بنده در سالهاي 1315 كه در تبريز مدرسه طالبيه بودم شاهد و ناظر قضايا او فقط دفتر عم جزء را زير بغل داشت و از صفر شروع مي‌كرد يكسال طول نمي‌كشيد كه روخواني عم جزء و بعضاً تمام قرآن بپايان مي‌رسيد و با مسائل وضو و نماز كه در مجالس مذهبي برايش ديكته شده بود با رخواني رساله‌هاي فارسي هم آشنا مي‌شد.

سال دوم، مقدمات ادبيات عرب را از صرف و نحو شروع مي‌كرد و عادت بر اين بود كه طلبه نو پا هر آنچه را كه درس مي‌گرفت خود مدرس شاگردان تازه وارد مي‌گشت يا مرتب با آنها مباحثه مي‌نمود بطوريكه تمام خوانده‌هايش ملكه مي‌شد، درس جنبي در اين سالها حساب و چهار عمل اصلي جمع و تفريق، ضرب، تقسيم، سال سوم با خواندن كتاب صمديه پرداختن صرف و نحو را پشت سر مي‌گذاشت و خود را در علوم مقدماتي زياد معطل نمي‌كرد چه آشنا شدن بزبان عربي منحصر در يادگيري صرف و نحو نيست بلكه طبق تحقيقاتي كه در اين زمينه بعمل آمده است با روخواني كتابها و يا روزنامه‌ها بزبان مربوطه مي‌توان تسلط به آن زبان پيدا نمود. خواندن قرآن كريم كه هر مسلماني متعهد است در روز چند نوبت قرآن بخواند و همچنين خواندن روزنامه بزبان عربي و بهتر از آن روايات منقول از ائمه اطهار(ع) كه در كتب روائي به بهترين اسلوب جمع آوري شده و در هر باب چند روايت هست بهترين راه آشنائي با زبان عربي است زباني كه خداوند تبارك و تعالي با آن زبان با بندگان خود سخن گفته است و يادگيري آن توصيه شده است.

سال چهارم معالم الاصول را شروع مي‌كرد معالم كتابي كه مادر اصول فقه است. و كتابهايي مانند قوانين و وسائل و فرائد و كفايه الاصوال و شرحهايي كه بر آنها نوشته شده و همه بر پايه معالم الاصول مي‌باشند استبعاد ندارد كه بعدها هم كتابهائي نظير همينها نوشته شود چه كلمات و اصول القاء شده از ائمه اطهار عليهم السلام كلمات جامعه‌اي هستند كه در جامعيت تالي تلو كلمات الله ميباشد(قل لوكان البرح مداد اكلمات ربي لنفذ البحر قبل ان تنفذ كلمات ربي و لو جئنا بمثله مددا 109 كهف)‌البته براي مبتدي ضرورت ندارد خواندن كفايه الاصول چه مرحوم آخوند خراساني اين كتاب را بعد از چند دور تدريس اصول به نگارش درآورده است، بلي بعدها مورد مطالعه قرار خواهد گرفت.

سال پنجم در حوزه درس كتاب شرح لمعه شركت مي‌كرد كتاب شرح لمعه تقريبا كتاب استدلالي است و از باب كتاب طهارت شروع مي‌شود آقايان مدرسين كه از روحانيون دلسوز بودند طلاب را راهنمائي مي‌كردند با تمام كردن فصلي، بابي از شرح لمعه وادار مي‌كردند كه كتابهاي ديگر فقي را نيز در آن باب از نظر بگذرانند در كتابخانه حوزه علميه از كتابهايي مانند : مدارك مسالك حتي از كتابهاي قطور مثل جواهر نيز استفاده مي‌كردند.

- انگيزه سرعت در پيشرفت تحصيلي:

در حوزه‌ها رسم بر اين بود كه روزهاي پنجشنبه جلسه موعظه تشكيل مي شد در آن جلسه از آداب تعليم و تعلم و آداب و آداب متعلمين و باصطلاح دانشجويان سخن مي‌رفت مراقبت در امور فرائض، نمازهاي پنجگانه با نوافلش به خصوص نافله شب تأكيد مي‌شد و يادآوري مي‌شد كه : «لَيس العِلم بكثره التَّعليم بل هُو نورٌ يَقْدفه اللهُ في قلبِ مَن يشاء » در بيان ششم خطاب به عنوان بصري است فرازي از آن چنين است: «اِنْ اَرَدت العِلم فاطلب اولاً حقيقه العُبُوديه...» حديث شريف در كتاب سفينه البحار تحت كلمه «عنون» و در خود كتاب بحارالانوار جلد يك صفحه 225 مي‌باشد. مخصوصاً تأكيد مي‌شد هدف محصل و متعلم بايد رسيدن به مقام حقيقت عبوديت و بندگي خداوند تبارك و تعالي كه بالاتر از آن مقامي نيست باشد عبوديتي كه هدف از خلقت همانست و بس « وَما خَلَقتُ الجِنّ وَ الانس الا لِيَعبُدُون ما اُريدُ مِنهُم مِن رِزقٍ وَ ما اُريدُ اِنَّ يُطعِمون، اِنّ اللهَ هُو الرَّزاقُ ذوالقوَّه المَتين»              (سوره ذاريات/آيه58)و براي اينكه صحيح واقع شود، آن طوري كه خود حضرت معبود مي‌خواهد باشد، لازمه‌اش دانستن كيفيت بندگي و عبادت است و منافات ندارد كه در آخرين آيه سوره طلاق هدف از خلقت را علم قرار داده: چون لازم و ملزوم همديگرند (عبوديت صحيح و علم):« اَلله الَّذي خَلَق سَبعَ سماواتٍ وَمِن الأرض مِثلَهُنَّ يتَنزَّلُ الأمرُ بَيْنُهنَّ لِتَعلموُا اَنَّ اللهَ عَلي كُلشيءٍ قدير و اَنَّ اللهَ قَد اَحاطَ بِكلشيءٍ عِلما »   (سوره طلاق/آيه12).

ترجمه: آسمان‌ها و زمين را آفريد و امر به تدبير بين آنها نازل و جاري مي‌كند تا شما بدانيد، كه خداوند بر هر شيء قدر و اندازه گذاشته و برآن مسلط است و هم او به هر چيز احاطه علمي دارد در حديثي از امام صادق(ع) مي‌خوانيم كه امام‌حسين(ع) در برابر اصحابش آمد و چنين فرمود خداوند بزرگ بندگان را نيافريده مگر به خاطر اينكه او را بشناسد، هنگامي كه او را شناختند عبادتش مي‌كنند و هنگاميكه بندگي او كنند از بندگي غير او بي‌نياز مي‌شوند (واين كمال وكرامت انسان است)

-مرز استنباط و تحقق تعهد و آمادگي براي احراز مراتب تخصص.

از سال ششم به بالا طلبه (دانشجوي) فاضل ما با حضور مكرر در جلسات و دروس خارج بخصوص درس خارج فقه شم فقاهتي پيدا كرده و كيفيت ورود و خروج در مسائل و مباحث فقهي را تمرين نموده است.

بحمدالله امروز در نتيجه زحمات قدماء از فقهاي شيعه رضوان‌الله عليهم راه استنباط احكام تا حدي آسان شده است با تدوين و تأليف كتب اربعه به همت محمدين ثلاث«ره» و همچنين تنقيح و دسته‌بندي روايات در كتب روائيف محقق را از مقدمات آنچناني از جمله تحقيق درباره رجال سند روايات و امثال ذلك بي‌نياز كرده است.

- درس خارج پس از گذراندن  دروس سطحي دوره‌ي تحقيق است، استاد مسئله را طرح مي‌كند، دلائل آن را از قرآن كريم و روايات اهل بيت عليهم‌السلام ايراد مي‌نمايد پس از بررسي لازم و رعايت نظرهاي قدماء از فقهاء نظر خود را اعلام مي‌دارد كه طبعاً با نظر بعضي از گذشتگان منطبق مي‌شود، استوانه‌هاي علم و فقاهت در حوزه‌ها همواره فيض مي‌دهند يكسال نهايت دو سال فاضل ما در اين حوزه‌ها حاضر شود كافيست (دور كعبه هميشه گروه طائفين و عاكفين هستند شما در جمع آنها وارد مي‌شويد و طواف واجب يا مستحب خود را انجام مي‌دهيد و از دور بيرون مي‌آييد لازم نيست براي درك حلاوت ذكر الله‌اكبر به طواف ادامه دهيد گو اينكه بعدد ايام سال طواف مستحب است) او كنار دريا رسيده درياي مواج آيات قرآن كريم كه در حدود پانصد آيه مربوط به احكام است به گفته معصومين عليهم‌السلام هر يك، يك آيات قرآن صندوقچه‌اي از معارف است زود از كنار آنها نگذاريد و درياي سنت و روايات اهل بيت او شناگري شده كه مي‌تواند به اندازه مهارت خود در كليه مباحث فقهي وارد شود و حداقل احكام عبادي مخصوص به خود را استنباط نمايد.

- او دانشمند متعهدي شده كه آمادگي پذيرش مراتب تخصص را داراست و حكومت جمهوري اسلامي جهت مقابله با شياطين وقت كه  بدور از تعهد اخلاقي عقيدتي ديني مجهز به پيشرفت‌هايي در فنون و دانشهاي مستطرفه شده‌اند فارغ‌التحصيلان خود را به حكم: « وَاَعدولَهُم مَااستطعتُم مِن قُوَّه وَ مِن رِباط الخَيل ترهَبون بِه عَدَّوالله وَ عَدُوَّكُم...» (سوره انفال/آيه60) رده بندي كرده و هرقسمت را متخصص فني نمايد طب، رياضيات، فيزيك شيمي، علوم قضائي، بحثهاي اتمي و... اين بود قسمتي از مقاله‌اي كه مورخه 18/4/75 در ارتباط با فراخون طرح و مقاله از مديريت حوزه علميه قم نوشته شد در اينجا اضافه مي‌شود: طبق احاديثي كه نهي از تعرب بعدالهجره كرده‌اند، جهت تعليم فنون و دانش‌هاي تخصصي استاد و كارشناس از خارج استخدام شود و حتي الامكان دانشجوي مسلمان ما به محيط كفر نرود. از حضرت موسي بن جعفر(ع) از پدرانش: رسولخدا(ص) فرمود من بري هستم از هر مسلماني كه در دارالحرب ميان مشركان رود  (بحارالانوار، ص392، ج75)

و از حضرت رضا(ع) در حديث علل الشرايع آمده: و حرام شده تعرب بعدالهجره به جهت اينكه از دين برنگردند و ياري نمودن را به انبياء و حجج الهي ترك نكنند و به جهت فسادي كه در اينها هست و اين چنين است اگر شخص دينش را كامل بداند باز جايز نيست به او با اهل جهل نشست و برخاست كند تأميني نيست به چنين شخصي كه علم خود را ترك نكند و با اهل جهل وارد نشود و به اين شيوه ادامه دهد. (الحديث ص98، ج6، بحار)والسلام علي من اتبع الهدي، سيدجواد فاطمي

 

 :بنابر طرح فوق نظام آموزشي در ايران اسلامي در يك خط قرار مي‌گيرد: مدرسه، قرآن(پيش‌حوزوي) حوزه علميه، سپس دانشگاه  (تخصص‌هاي مورد نياز در جامعه)

طرحي در مساجد: از سلسله مقالات پيرامون سيرتاريخي مسجد (نشستي در مساجد در بازگشت به مفاهيم قرآن كريم)

بدون پرده بايد اذعان كنيم كه با در قرار گرفتن نظام آموزشي ايران اسلامي تحت پوشش نظام آموزشي جهاني كه در حدود هشتاد سال است و هنوز هم ادامه دارد، اكثر مردم ما از مفاهيم عاليه قرآن خالي شده‌اند.

بچه‌هاي ما در مدارس با مطالبي آشنا مي‌شوند كه در نظام آموزشي دنيا مطرح است (باكمي تغيير محلي) ريشه اين مطالب مربوط به زندگي مادي و دور از معنويت است در پايان مدارج دانشگاهي نيز به همين مطالب مربوط به زندگي دنيا صاحب نظر مي‌شوند اما راجع به قران و مفاهيم عاليه آن به جز مقدار اندكي خاكي هستند، بيشتر از اين هم نبايد انتظار داشت چه از روز اول تأسيس اين نظام هدف همين بوده (روزي كه دانش بشري از كليسا جدا شد و انقلاب رنسانس قرن16 ميلادي رخ داد و درست در برابر معارف الهي و معنويت جبهه گرفت كه در فصل جداگانه به شرح آن مي‌پردازيم انشاء‌الله) فعلاً سخن در اين نيست كه كاسه كوزه را به هم بزنيم و به مكتب خانه‌هاي قديمي (كه يادش بخير ده‌ها بار يادش بخير) برگرديم. بلكه منظور بازگشت به اصل آموزش اساسي اسلام و تأمين ضايعات ده‌ها سال پيش است و آن شش هزار واندي آيات قرآن است كه هريك صندوقچه‌اي از معارف الهيه است با بيان و توضيح وتفسير اهل بيت عليهم السلام، با اين نحو كه آقايان بزرگوار روحانيت در هر محله با تنظيم و طرح جلسات قرآني حتي در هر ساعت از رو‍ز، و هر جلسه مربوط به صنفي از اصناف بازاري و اداري باشد در مساجد برقرار نمايد.

طرحي براي نمونه كه يكسال است ادامه دارد.

بحمدالله والمنه يكسال است كه در مسجد خاتم‌الانبياء شهرستان ورامين هرروز دو جلسه برگزار مي‌شود.

جلسه اول طبق سنت رسول‌الله كه بعد از اداء فريضه صبح و خواندن تعقيبات تا طلوع آفتاب، مقارن طلوع آفتاب روبه‌ مردم بر مي‌گشتند و هر روز آياتي از كلام‌الله مجيد را تلاوت مي‌فرمودند برگزار مي‌شود. شروع از اول سوره مباركه بقره هر روز ده آيه به طور مرتب: اول ترجمه آيات ده‌گانه را به ترتيب هركس يك آيه (با ترجمه الهي قمشه‌اي و بهتر از آن ترجمه آيت‌الله مكارم شيرازي كه تازه منتشر شده است)ف سپس تفسير آياتي از اين آيات ده‌گانه يك يا دو سه آيه و در خاتمه روخواني آيات ده‌گانه به ترتيب هركس يك آيه را تلاوت مي‌نمايد. جلسه روز بعد، باز ده آيه از آيه‌اي شروع مي‌شود كه روز گذشته تا آن آيه تفسير شده است: اول ترجمه آيات به نوبت، سپس تفسير چند آيه و در پايان روخواني آيات ده‌گانه، و چون جلسه مربوط به نماز جماعت فريضه صبح است لذا حتي جمعه‌ها هم تعطيل نمي‌شود و به سرعت پيش مي‌رود و ما بحمدالله در اين يك سال تا سوره انفال كه جزء نهم از سي‌ جزء قران است رسيده‌ايم، كه قريب به يك سوم تمام قرآن است، جالب اينكه آيه سي‌ام از سوره انفال را در روزي خوانديم كه شبش ليله‌المبيت بود يعني شب اول ماه ربيع‌الاول، در آن شبي كه پيغمبر(ص) مأمور شد مكه را ترك كند و به مدينه هجرت نمايد در قبال توطئه‌اي كه كفار مكه انجام داده بودند و آيه سي‌ام حاكي از آن است: « و اذ يمكر بك الذين كفرو اليثبثوك او يقتلوك او  يخرجوك و يمكرون و يمكروالله والله خيرالماكرين/30» در اين گونه تصادف‌ها كه به اصطلاح حسن تصادف گفته مي‌شود رموزي هم نهفته است كه اهلش متوجه مي‌شود.

جلسه دوم در همان مسجد از سوره مباركه « ق والقرآن المجيد» شروع شد تا آخر هر شب ده آيه به شرحفوق اين جلسه به پاس قدرداني و دلگرمي عده‌اي چند از اهالي دوست‌داشتني و با همت محل است كه « در طرح بازماندن مسجد تا ساعت دوازده» مدت يكسال تمام است كه هر شب دونفر جهت حفظ اموال مسجد كشيك مي‌دهند، بنده نيز ساعت يازده شب در مسجد حاضر مي‌شوم و تا ساعت دوازده كه حال و صفاي ديگري دارد جلسه قرآن برگزار مي‌شود.

انتظار است از آقايان و بزرگان روحانيت كه در هر محل طرح‌هاي بهتري را ارائه دهند به طوري كه در هر ساعت از ساعات روز جلسات قرآن دائر شود و هر ساعتي مربوط به صنفي از اصناف بازاري و اداري تا بلكه تلافي غفلت‌هاي گذشته شود و در ضمن مساجد از غربت درآيند و مسجد كه خانه خدا و مأمن مردم است همواره بر روي پناهندگان باز باشد « به اميد آن روز».والسلام عی من اتبع الهدی ربیع الاول 1424 - خرداد ماه 1382 سید جواد سید فاطمی مسجد خاتم الانبیاء شهرستان ورامین. 16

 

 

 

پی نوشت ها:

1-عبودیت خدا نوشته‌های رضاقارزی 15مهر1402، @obodiyatekhodaa

2-انسان ودرس(تعلیم وتعلم)،سیدجوادسیدفاطمی رحمه الله علیه..چاپ میثم1380

3-اندیشه سیاسی اجتماعی آیت الله سیدجوادسید فاطمی رضاقارزی.نشرروزا1403

4-عبودیت خدا نوشته‌های رضاقارزی 15مهر1402، @obodiyatekhodaa

5و6-ویکی اماام خمینیhttps://fa.wiki.khomeini.ir/wiki/%

7-14پایگاه اظلاع رسانی آیت الله سیدجواد سیدفاطمیasfatemi.ir

15-اندیشه سیاسی اجتماعی آیت الله سیدجوادسید فاطمی رضاقارزی.نشرروزا1403

16-انسان ودرس(تعلیم وتعلم)،سیدجوادسیدفاطمی رحمه الله علیه..چاپ میثم1380

 

مطالب مرتبط
تنظیمات
این پرونده را به اشتراک بگذارید :
Facebook Twitter Google LinkedIn