شعراز یادش نبرید...

شعر  از یادش نبرید...

تک درخت شهر ما بی جان و بی برگ ونواست     آن شکوه اش هم قد رعنایی اش تا به هواست

زرد وتنها  بی رمق خم گشته است  رخسار قدش   کاش می دانست هر کسی قصه عشقش آشناست

یاد او می برده غم  هم غصه های  بی کسی              سخت کشته زندگی ها  بی طراوت پر صداست

آه ای مادر عزیزم شکوه ام از دوری است             خواهد آمد برگ و هم ایام خوش سبز و نگاست

الهی تو را سپاس میگويم از اينکه دوباره خورشيد مهرت از پشت پرده ى تاريکی و ظلمت طلوع کرد .وجلوه ی صبح را بر دنيای  کائنات گستراند.خداوندا همیشه ناتوانیم را نداشتن هاو نشدن هایم رابرای دریای وجودت آورده ام .وای کاش ای لطیفم ای مهربان ربم جز شادیها و امید هابه درگاهت نیامده بود.و به خواستن نمی آوردم اما خدایاتو بی نهایتی و مطلق ومن محدود و٬نیازمندبه عنایتت مهربانا.

سلام بر فرزند امامان علی  علیه السلام و مادرمان حضرت زهرا سیده النساءالعالمین سلام الله علیها.  سلام برامام زمانم.مولاجانم رضایت توهمه  آرزوی من است. لبخند توتنها شاخه گلی است که تمام زمین را به یک اشاره،گلباران مي‌ڪند...سلام یگانه منجی زمین. سلام بر فرزند رادمرد الهی عالم و اربابمان حسین علیه السلام .. ای کاش وجودمان در پهنای وسعتت تا ابدآرام بگیرد، دردریای بیکران آغوش مهرت مهدی جان.اللهم عجل لولیک الفرج.     

  مولاجان به نوکری وسربازی ات آمده ایم . مطیع محض مولایمان هستیم وامیدواریم تا درلشکریان ات ما را جای دهی.

ای بت شکن عالم بیا،ای خونخواه وجود الهی که درکربلا به خاک وخون کشیده شد، ما سربازانت تا آخرین لحظه در راه جانفشانی ات برای نابودی شیطان رجیم، کفر والحاد، شرک ونفاق به پایت ایستاده‏ایم.

عشق وصفای عالم تویی ،علم ودرایت وتدبیر ومدیریت عالم تویی وآن مهدی فاطمه  که کمرکفر، الحاد و شیطان را خواهد شکست.«ونرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض ونجعلهم ائمه ونجعلهم الوارثین».

  رضاقارزی

مطالب مرتبط
تنظیمات
این پرونده را به اشتراک بگذارید :
Facebook Twitter Google LinkedIn

یادداشت کاربران
درج یک یادداشت :
نام کاربری :
پست الکترونیکی :
وب :
یادداشت :
کد امنیتی :
3 + 5 = ?