تفسیر روایی سوره اخلاص

بسم الله الرحمن الرحیم
تفسیر روایی سوره اخلاص
 
سبب نزول سوره اخلاص
حدیث اول 
العسکری (علیه السلام) - لَمَّا قَدِمَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) الْمَدِینَهًَْ أَتَوْهُ بِعَبْدِ اللَّهِ‌بْنِ‌صُورِیَا، فَقَالَ: یَا مُحَمَّد (صلی الله علیه و آله) … أَخْبِرْنِی عَنْ رَبِّکَ مَا هُوَ فَنَزَلَتْ قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ إِلَی آخِرِهَا. 
امام عسکری (علیه السلام) - چون رسول خدا (صلی الله علیه و آله) وارد مدینه شد، یهودیانی که دشمنان خدا بودند، عبدالله‌بن‌صوریا را نزد ایشان آوردند. گفت: «مرا آگاه ساز که پروردگار تو کیست»؟ در آن هنگام نازل شد: قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ ابن‌صوریا عرض کرد: ((درست گفتی)).
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص450/الإمام العسکری، ص452/ الاحتجاج، ج1، ص44/ نورالثقلین/ البرهان
 

بسم الله الرحمن الرحیم

تفسیر روایی سوره اخلاص

 

سبب نزول سوره اخلاص

حدیث اول

العسکری (علیه السلام) - لَمَّا قَدِمَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) الْمَدِینَهًَْ أَتَوْهُ بِعَبْدِ اللَّهِ‌بْنِ‌صُورِیَا، فَقَالَ: یَا مُحَمَّد (صلی الله علیه و آله) … أَخْبِرْنِی عَنْ رَبِّکَ مَا هُوَ فَنَزَلَتْ قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ إِلَی آخِرِهَا.

امام عسکری (علیه السلام) - چون رسول خدا (صلی الله علیه و آله) وارد مدینه شد، یهودیانی که دشمنان خدا بودند، عبدالله‌بن‌صوریا را نزد ایشان آوردند. گفت: «مرا آگاه ساز که پروردگار تو کیست»؟ در آن هنگام نازل شد: قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ ابن‌صوریا عرض کرد: ((درست گفتی)).

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص450/الإمام العسکری، ص452/ الاحتجاج، ج1، ص44/ نورالثقلین/ البرهان

حدیث دوم

الصّادق (علیه السلام) - وَ کَانَ سَبَبُ نُزُولِ سُورَهًِْ الْإِخْلَاصِ أَنَّ الْیَهُودَ سَأَلُوا رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) عَنْ نِسْبَهًِْ اللَّهِ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ فَأَنْزَلَ اللَّهُ جَلَّ وَ عَزَّ هُوَ اللهُ الْأَحَدُ الْوَاحِدُ الصَّمَدُ الَّذِی لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ.

امام صادق (علیه السلام) - سبب نزول سوره‌ی اخلاص این بود که یهود از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) درباره‌ی نسبت خدای عزّوجلّ پرسیدند. خدای عزّوجلّ نازل فرمود: او خداوند یکتا، یگانه و بی‌نیازی است که همه‌ی نیازمندان قصد او می‌کنند؛ خدایی که [هرگز] نزاد، و زاده نشد، و برای او هیچگاه شبیه و مانندی نبوده است!

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص450/بحارالأنوار، ج82، ص52/ القمی، ج2، ص448/ نورالثقلین؛ «بتفاوت» / البرهان؛ بتفاوت .

فضیلت  سوره اخلاص

حدیث اول

 

الصّادق (علیه السلام) - رُوِیَ عَنْ أَبِی‌عَبْدِ‌اللَّهِ (علیه السلام) لَمَّا نَزَلَتْ قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ خَلَقَ اللَّهُ لَهَا أَرْبَعَهًَْ آلَافِ جَنَاحٍ فَمَا کَانَتْ تَمُرُّ بِمَلَإٍ مِنَ الْمَلَائِکَهًِْ إِلَّا خَشَعُوا لَهَا.

امام صادق (علیه السلام) - وقتی قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ نازل شد برایش چهار هزار بال خلق گردید به هر گروهی از ملائکه که می‌گذشت نسبت به او کوچکی می‌کردند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص450/الخرایج والجرایح، ج2، ص686/ نورالثقلین.

حدیث دوم

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - عَنْ أَمِیرِ‌الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) قَالَ رَأَیْتُ الْخَضِرَ (علیه السلام) فِی الْمَنَامِ قَبْلَ بَدْرٍ بِلَیْلَهًٍْ فَقُلْتُ لَهُ عَلِّمْنِی شَیْئاً أُنْصَرْ بِهِ عَلَی الْأَعْدَاءِ فَقَالَ قُلْ یَا هُوَ یَا مَنْ لَا هُوَ إِلَّا هُوَ فَلَمَّا أَصْبَحْتُ قَصَصْتُهَا عَلَی رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فَقَالَ لِی یَا عَلِیُّ (علیه السلام) عُلِّمْتَ الِاسْمَ الْأَعْظَمَ وَ کَانَ عَلَی لِسَانِی یَوْمَ بَدْرٍ وَ أَنَّ أَمِیرَ لْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) قَرَأَ قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ فَلَمَّا فَرَغَ قَالَ یَا هُوَ یَا مَنْ لَا هُوَ إِلَّا هُوَ اغْفِرْ لِی وَ انْصُرْنِی عَلَی الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ وَ کَانَ عَلِیٌّ (علیه السلام) یَقُولُ ذَلِکَ یَوْمَ صِفِّینَ وَ هُوَ یُطَارِدُ فَقَالَ لَهُ عَمَّارُ‌بْنُ‌یَاسِرٍ یَا أَمِیرَ‌الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) مَا هَذِهِ الْکِنَایَاتُ قَالَ اسْمُ اللَّهِ الْأَعْظَمُ وَ عِمَادُ التَّوْحِید.

امام علی (علیه السلام) - امام صادق (علیه السلام) از امیرالمؤمنین (علیه السلام) نقل کرده است که فرمود: «یک شب پیش از جنگ بدر خضر (علیه السلام) را در خواب دیدم و به او گفتم که مرا چیزی تعلیم کن که به آن بر دشمنان نصرت یابم. گفت که بگو: یَا هُوَ یَا مَنْ لَا هُوَ إِلَّا هُوَ یعنی‌ای او‌ای کسی که اویی نیست مگر او و چون صبح کردم این خواب را بر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) قصّه کردم، به من فرمود: «یا علی (علیه السلام) اسم اعظم به تو تعلیمداده شده و در روز بدر این بر زبانم جاری بود و به‌درستی‌که امیرالمؤمنین (علیه السلام) سوره قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ را خواند و چون فارغ شد فرمود: یَا هُوَ یَا مَنْ لَا هُوَ إِلَّا هُوَ اغْفِرْ لِی وَ انْصُرْنِی عَلَی الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ، بیامرز مرا و یاری کن مرا بر گروه کافران. و بیامرز مرا و یاری کن مرا بر گروه کافران. و علی (علیه السلام) در روز جنگ صفین این را می‌فرمود و حمله می‌برد عمّاربن‌یاسر به آن حضرت (علیه السلام) عرض کرد: «یا امیرالمؤمنین (علیه السلام) این کتاب‌ها چیست و کنایه پوشیده و ناصریح سخن‌گفتن است». حضرت فرمود: «اسم اعظم خدا و عماد توحید است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص450/بحارالأنوار، ج3، ص222/ نورالثقلین؛ فیه: «وکان علی (یقول ذلک… الی آخر» محذوف

حدیث سوم

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - مَنْ قَرَأ قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ عَدَلَتْ لَهُ بِثُلُثِ الْقُرْآن.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - هرکه این سوره قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ را یک مرتبه بخواند، یک‌سوّم قرآن را خوانده است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص452/بحارالأنوار، ج89، ص334/ نورالثقلین/ البرهان

حدیث چهارم

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ تَعْدِلُ ثُلُثَ الْقُرْآن.

امام باقر (علیه السلام) - قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ برابر با یک‌سوّم قرآن است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص452/بحارالأنوار، ج89، ص334/ نورالثقلین/ البرهان

5

(اخلاص/ مقدمه)

الباقر (علیه السلام) - کُلُّ مَنْ لَمْ تُبْرِئْهُ سُورَهًُْ الْحَمْدِ وَ قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ لَمْ یُبْرِئْهُ شَیْءٌ وَ کُلُّ عِلَّهًٍْ تَبْرَأُ بِهَاتَیْنِ السُّورَتَیْنِ.

امام باقر (علیه السلام) - کسی که سوره‌ی حمد و قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ او را از بیماری نجات ندهد، چیزی او را نجات نخواهد داد و این دو سوره همه‌ی بیماری‌ها را از بین می‌برد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص452

نورالثقلین

6

(اخلاص/ مقدمه)

الکاظم (علیه السلام) - عَنْ أَبِی عَلِیِّ‌بْنِ‌رَاشِدٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی الْحَسَنِ (علیه السلام) جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنَّکَ کَتَبْتَ إِلَی مُحَمَّدِ‌بْنِ‌الْفَرَجِ تُعَلِّمُهُ أَنَّ أَفْضَلَ مَا تَقْرَأُ فِی الْفَرَائِضِ بِ إِنَّا أَنْزَلْناهُ وَ قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ وَ إِنَ صَدْرِی لَیَضِیقُ بِقِرَاءَتِهِمَا فِی الْفَجْرِ فَقَالَ (علیه السلام) لَا یَضِیقَنَّ صَدْرُکَ بِهِمَا فَإِنَّ الْفَضْلَ وَ اللَّهِ فِیهِمَا.

امام کاظم (علیه السلام) - ابوعلی‌بن‌راشد گوید: به امام کاظم (علیه السلام) عرض کردم: «فدایت شوم! شما در نامه¬ای به محمّدبن‌فرج به او آموخته¬ای که بهترین سوره¬هایی که در نمازهای واجب خوانده می‌شود، إِنَّا أَنزَلْنَاهُ و قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ است، امّا من از خواندن این دو سوره در نماز صبح دلتنگ می¬شوم». ایشان فرمود: «از این دو سوره دلتنگ مشو؛ چراکه به خدا سوگند، فضیلت در این دو سوره است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص452

الکافی، ج3، ص315/ البرهان

7

(اخلاص/ مقدمه)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - سَمِعَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) رَجُلًا یَقُولُ عِشَاءً اللَّهُمَّ إِنِّی أَشْهَدُ أَنَّکَ أَنْتَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ الْأَحَدُ الصَّمَدُ الَّذِی لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ فَقَالَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) وَ الَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ لَقَدْ سَأَلَ اللَّهَ بِاسْمِهِ الْأَعْظَمِ الَّذِی إِذَا سُئِلَ بِهِ أَعْطَی وَ إِذَا دُعِیَ بِهِ أَجَابَ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - در حدیثی طولانی آمده است: پیامبر (صلی الله علیه و آله) از مردی شنید که این اسماء را بعد از نماز عشا می‌خواند: خداوندا به‌درستی که من گواهی می‌دهم به آنکه جز تو خدایی نیست تو یگانه بی‌نیازی [هرگز] نزاد، و زاده نشد، و برای او هیچ‌گاه شبیه و مانندی نبوده است! . آنگاه پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «قسم به کسی که نفس من به دست قدرت اوست که هرآینه این مرد خدای خود را به اسم اعظم سؤال کرد، آن‌چنان اسمی که هرگاه خدای تعالی به آن سؤال کرده شود، عطا می‌کند و هرگاه او به آن اسم خوانده شود حاجت بنده‌ی خود را بر می‌آورد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص452

بحارالأنوار، ج90، ص224

آداب قرائت

1

(اخلاص/ مقدمه)

الصّادق (علیه السلام) - عَنْ مُحَمَّدِ‌بْنِ‌الْفُضَیْلِ قَالَ قَالَ أَبُوعَبْدِ‌اللَّهِ (علیه السلام) یُکْرَهُ أَنْ یُقْرَأَ قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ بِنَفَسٍ وَاحِد.

امام صادق (علیه السلام) - مکروه است که قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ با یک نَفَس خوانده شود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص452

الکافی، ج2، ص616/ نورالثقلین/ البرهان

قرائت سوره‌ی توحید در نماز

1

(اخلاص/ مقدمه)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - إِنَّ اللَّهَ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ لَمَّا عَرَجَ بِنَبِیِّهِ (صلی الله علیه و آله) إِلَی سَمَاوَاتِهِ السَّبْع… ثُمَّ أَوْحَی اللَّهُ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ إِلَیْهِ اقْرَأْ یَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله) نِسْبَهًَْ رَبِّکَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ*اللهُ الصَّمَدُ* لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ* وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ ثُمَّ أَمْسَکَ عَنْهُ الْوَحْیَ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) الْوَاحِدُ الْأَحَدُ الصَّمَدُ فَأَوْحَی اللَّهُ إِلَیْهِ لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ* وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ ثُمَّ أَمْسَکَ عَنْهُ الْوَحْیَ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) کَذَلِکَ اللَّهُ کَذَلِکَ اللَّهُ رَبُّنَا فَلَمَّا قَالَ ذَلِکَ أَوْحَی اللَّهُ إِلَیْهِ ارْکَعْ لِرَبِّکَ یَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله).

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - امام صادق (علیه السلام) فرمود: خدای عزّوجلّ هنگامی‌که پیامبرش را به‌سوی آسمان‌های هفتگانه بالا برد… به او وحی فرمود: ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! نسبت پروردگارت را بخوان: قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ* اللهُ الصَّمَدُ* لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ* وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ سپس نزول وحی را متوقّف کرد و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) گفت: «یگانه، یکتا و بی‌نیازی که همه‌ی نیازمندان قصد او می‌کنند». خداوند به او وحی فرمود: لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ سپس نزول وحی را متوقّف کرد و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) گفت: خداوند اینگونه است. خداوندی که پروردگار ماست اینگونه است. هنگامی‌که پیامبر (صلی الله علیه و آله) این را گفت، خداوند به او وحی فرمود: «ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! برای پروردگارت رکوع کن».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص452

الکافی، ج3، ص484/ بحارالأنوار، ج18، ص367؛ «بتفاوت لفظی» / علل الشرایع، ج2، ص334؛ «بتفاوت لفظی» / وسایل الشیعهًْ، ج5، ص468؛ «قطعهًْ من» محذوف/ نورالثقلین

2

(اخلاص/ مقدمه)

الصّادق (علیه السلام) - عَنْ عَبْدِ‌الرَّحْمَنِ‌بْنِ‌الْحَجَّاجِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَاعَبْدِ‌اللَّهِ (علیه السلام) عَنِ الْقِرَاءَهًِْ فِی الْوَتْرِ فَقَالَ کَانَ بَیْنِی وَ بَیْنَ أَبِی بَابٌ فَکَانَ إِذَا صَلَّی یَقْرَأُ فِی الْوَتْرِ {بِ} قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ فِی ثَلَاثَتِهِنَّ وَ کَانَ یَقْرَأُ قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ فَإِذَا فَرَغَ مِنْهَا قَالَ کَذَلِکَ اللَّهُ أَوْ کَذَلِکَ اللَّهُ رَبی.

امام صادق (علیه السلام) - عبدالرحمان‌بن‌حجاج گوید: از امام صادق (علیه السلام) درباره‌ی قرائت سوره در نماز وَتر پرسیدم و ایشان فرمود: «بین من و پدرم (علیه السلام) دری بود، چون پدرم (علیه السلام) نماز وَتر می‌خواند، در هر سه رکعت آن قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ را می¬خواند و چون هربار این سوره را به پایان می¬رساند، می‌فرمود: کَذَلِکَ اللهُ رَبِّی (اوست خداوند، پروردگار من) و یا کَذَاکَ اللهُ رَبِّی (اوست خداوند، پروردگار من)».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص454

وسایل الشیعهًْ، ج6، ص131/ البرهان

3

(اخلاص/ مقدمه)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - عَنْ عِمْرَانَ‌بْنِ‌حُصَیْنٍ أَنَّ النَّبِیَّ (صلی الله علیه و آله) بَعَثَ سَرِیَّهًًْ وَ اسْتَعْمَلَ عَلَیْهَا عَلِیّاً (علیه السلام) فَلَمَّا رَجَعُوا سَأَلَهُمْ فَقَالُوا کُلٌّ خَیْرٌ غَیْرَ أَنَّهُ قَرَأَ بِنَا فِی کُلِّ صَلَاهًٍْ بِ قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ فَقَالَ یَا عَلِیُّ لِمَ فَعَلْتَ هَذَا فَقَالَ لِحُبِّی لِ قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ فَقَالَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) مَا أَحْبَبْتَهَا حَتَّی أَحَبَّکَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ.

امام علی (علیه السلام) - عمران‌بن‌حصین گوید: پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) گروهی را به سَرِیّه‌ای فرستاد و حضرت امام علی (علیه السلام) را بر آنان امیر کرد. چو بازگشتند، از آنان درباره‌ی ایشان پرسید. عرض کردند: «از هر جهت خوب بود، جز آنکه در تمام نمازها قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ را برای ما قرائت کرد». پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: «ای علی (علیه السلام)! چرا چنین کردی»؟ عرض کرد: «چون قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ را دوست می‌دارم». ایشان فرمود: «دلیل عشق تو نسبت به این سوره این است که خدای متعال تو را دوست دارد]».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص454

التوحید، ص94/ البرهان/ نورالثقلین

4

(اخلاص/ مقدمه)

الصّادق (علیه السلام) - عَنْ صَفْوَانَ‌الْجَمَّالِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَاعَبْدِ‌اللَّهِ (علیه السلام) یَقُولُ صَلَاهًُْ الْأَوَّابِینَ الْخَمْسُونَ کُلُّهَا {ب} قُلْ هُوَ اللهُ أَحَد.

امام صادق (علیه السلام) - نمازهای توبه کنندگان پنج رکعت با قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص454

وسایل الشیعهًْ، ج6، ص49/ نورالثقلین/ البرهان

5

(اخلاص/ مقدمه)

الباقر (علیه السلام) -ِعَنْ أَبِی‌عُبَیْدَهًَْ الْحَذَّاءِ عَنْ أَبِی‌جَعْفَرٍ (علیه السلام) قَالَ: مَنْ أَوْتَرَ بِالْمُعَوِّذَتَیْنِ وَ قُلْ هُوَ اللهُ أَحَد قِیلَ لَهُ یَا عَبْدَ اللَّهِ (علیه السلام) أَبْشِرْ فَقَدْ قَبِلَ اللَّهُ وَتْرَک.

امام باقر (علیه السلام) - هرکه در نماز وتر معوّذتین و قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ بخواند، به او گویند: «ای بنده‌ی خدا [این] مژده را بگیر که خداوند وتر تو را پذیرفت».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص454

وسایل الشیعهًْ، ج6، ص132/ نورالثقلین

6

(اخلاص/ مقدمه)

الصّادق (علیه السلام) - عَنْ سُلَیْمَانَ‌بْنِ‌خَالِدٍ عَنْ أَبِی‌عَبْدِ‌اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ: الْوَتْرُ ثَلَاثُ رَکَعَاتٍ یُفْصَلُ بَیْنَهُنَ وَ یُقْرَأُ فِیهِنَّ جَمِیعاً {بِ} قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ.

امام صادق (علیه السلام) - نماز وتر سه رکعت است که هریک از دیگری جداست و در هر سه رکعت قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ خوانده می-شود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص454

تهذیب الأحکام، ج2، ص127/ البرهان

نسبت خداوند

1

(اخلاص/ مقدمه)

الصّادق (علیه السلام) - عَنْ حَمَّادِ‌بْنِ‌عَمْرٍو النَّصِیبِیِّ عَنْ أَبِی‌عَبْدِ‌اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ: سَأَلْتُ أَبَاعَبْدِ‌اللَّهِ (علیه السلام) عَنْ قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ فَقَالَ نِسْبَهًُْ اللَّهِ إِلَی خَلْقِه.

امام صادق (علیه السلام) - حمّادبن‌عمرو نصیبی گوید: از امام صادق (علیه السلام) درباره: قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ پرسیدم. و ایشان فرمود: «نسبت خداوند است به آفریدگانش».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص454

الکافی، ج1، ص91/ البرهان

2

(اخلاص/ مقدمه)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - إِنَّ اللَّهَ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ لَمَّا عَرَجَ بِنَبِیِّهِ (صلی الله علیه و آله) إِلَی سَمَاوَاتِهِ السَّبْع… ثُمَّ أَوْحَی اللَّهُ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ إِلَیْهِ اقْرَأْ یَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله) نِسْبَهًَْ رَبِّکَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ*اللهُ الصَّمَدُ* لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ* وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - امام صادق (علیه السلام) فرمود: خدای عزّوجلّ هنگامی‌که پیامبرش را به‌سوی آسمان‌های هفتگانه بالا برد… سپس خدای عزّوجلّ به او وحی فرمود: «ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! نسبت پروردگارت را بخوان: قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ*اللهُ الصَّمَدُ* لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ* وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص454

الکافی، ج3، ص484/ بحارالأنوار، ج18، ص367؛ «بتفاوت» / علل الشرایع، ج2، ص334 و وسایل الشیعهًْ، ج5، ص468؛ فیهما: «ان الله عزوجل لما عرج بنیه الی سمواته السبع» محذوف/ المحاسن، ج2، ص323؛ «بتفاوت» / نورالثقلین

توحید

1

(اخلاص/ مقدمه)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - ثُمَّ أَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَی قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ إِلَی آخِرِهَا فَکَانَ رَدّاً عَلَی مَنِ ادَّعَی مِنْ دُونِ اللَّهِ ضِدّاً أَوْ نِدّا.

امام علی (علیه السلام) - سپس خدای متعال سوره‌ی قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ را تا آخر نازل کرد و این هم رد بر کسانی است می‌گویند: «خدا شریک دارد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص454

بحارالأنوار، ج9، ص265/ الاحتجاج، ج1، ص28/ الإمام العسکری، ص542

2

(اخلاص/ مقدمه)

الرّضا (علیه السلام) - عَنْ مُحَمَّدِ‌بْنِ‌عُبَیْدٍ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَی الرِّضَا (علیه السلام) فَقَالَ لِی قُلْ لِلْعَبَّاسِیِّ یَکُفَّ عَنِ الْکَلَامِ فِی التَّوْحِیدِ وَ غَیْرِهِ وَ یُکَلِّمِ النَّاسَ بِمَا یَعْرِفُونَ وَ یَکُفَّ عَمَّا یُنْکِرُونَ وَ إِذَا سَأَلُوکَ عَنِ التَّوْحِیدِ فَقُلْ کَمَا قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ* اللهُ الصَّمَدُ* لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ* وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ.

امام رضا (علیه السلام) - محمّدبن‌عبید گوید: نزد امام رضا (علیه السلام) رفتم. حضرت به من فرمود که به عبّاسی بگو تا از سخن‌گفتن در توحید و غیر آن باز ایستد و با مردم به آنچه می‌شناسند سخن گوید و از آنچه انکار می‌نمایند و نمی‌دانند باز ایستد و چون تو را از توحید سؤال کنند بگو چنان که خدای عزّوجلّ فرموده است: قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ* اللهُ الصَّمَدُ* لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ* وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص456

بحارالأنوار، ج2، ص69/ التوحید، ص95

3

(اخلاص/ مقدمه)

الرّضا (علیه السلام) - عَنْ عَبْدِ‌الْعَزِیزِ‌بْنِ‌الْمُهْتَدِی قَالَ سَأَلْتُ الرِّضَا (علیه السلام) عَنِ التَّوْحِیدِ فَقَالَ کُلُّ مَنْ قَرَأَ قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ وَ آمَنَ بِهَا فَقَدْ عَرَفَ التَّوْحِیدَ قُلْتُ کَیْفَ یَقْرَؤُهَا قَالَ کَمَا یَقْرَأُ النَّاسُ وَ زَادَ فِیهِ کَذَلِکَ اللَّهُ رَبِّی کَذَلِکَ اللَّهُ رَبِّی کَذَلِکَ اللَّهُ رَبِّی.

امام رضا (علیه السلام) - عبدالعزیزبن‌مهتدی گوید: از امام رضا (علیه السلام) توحید سؤال کردم. فرمود: «هرکه سوره‌ی قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ را بخواند و به آن ایمان آورد توحید را شناخته است». عرض کردم: «آن را چگونه می‌خواند»؟ فرمود: «چنانکه مردم می‌خوانند». و در آن این را افزوده که:ِ کَذَلِکَ اللهُ رَبِّی کَذَلِکَ اللهُ رَبِّی یعنی در آخر آن دو مرتبه کَذَلِکَ اللهُ رَبِّی گفت و بنابر بعضی از نسخ توحید سه مرتبه یعنی چنین است خدا که پروردگار من است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص456

نورالثقلین/ البرهان

4

(اخلاص/ مقدمه)

السجّاد (علیه السلام) - سُئِلَ عَلِیُّ‌بْنُ‌الْحُسَیْنِ (علیه السلام) عَنِ التَّوْحِیدِ فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی عَلِمَ أَنَّهُ یَکُونُ فِی آخِرِ الزَّمَانِ أَقْوَامٌ مُتَعَمِّقُونَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَی قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ اللهُ الصَّمَدُ وَ الْآیَاتِ مِنْ سُورَهًِْ الْحَدِیدِ إِلَی قَوْلِهِ وَ هُوَ عَلِیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ فَمَنْ رَامَ مَا وَرَاءَ ذَلِکَ فَقَدْ هَلَکَ.

امام سجّاد (علیه السلام) - از امام سجّاد (علیه السلام) درباره‌ی توحید پرسیدند و ایشان فرمود: خداوند عزّوجلّ می‌دانست که در آخر الزّمان اقوامی بسیار ژرف اندیشند، از این‌رو خداوند متعال قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ و آیات سوره‌ی حدید را تا وَ هُوَ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ نازل فرمود؛ پس هرکس ورای این آیات را قصد کند، به تحقیق هلاک می¬شود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص456

بحارالأنوار، ج3، ص263/ التوحید، ص283/ نورالثقلین/ البرهان

5

(اخلاص/ مقدمه)

العسکری (علیه السلام) - عَنْ سَهْلٍ قَالَ کَتَبْتُ إِلَی أَبِی‌مُحَمَّدٍ (علیه السلام) قَدِ اخْتَلَفَ یَا سَیِّدِی أَصْحَابُنَا فِی التَّوْحِیدِ مِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ هُوَ جِسْمٌ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ هُوَ صُورَهًٌْ فَإِنْ رَأَیْتَ یَا سَیِّدِی أَنْ تُعَلِّمَنِی مِنْ ذَلِکَ مَا أَقِفُ عَلَیْهِ وَ لَا أَجُوزُهُ فَعَلْتَ مُتَطَوِّلًا عَلَی عَبْدِکَ فَوَقَّعَ بِخَطِّهِ (علیه السلام) سَأَلْتَ عَنِ التَّوْحِیدِ وَ هَذَا عَنْکُمْ مَعْزُولٌ اللهُ تَعَالَی وَاحِدٌ أَحَدٌ صَمَدٌ لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَد.

امام عسکری (علیه السلام) - سهل‌بن‌زیاد گفت: در سال دویست‌وپنجاه‌وپنج از هجرت به امام حسن عسکری (علیه السلام) نوشتم که‌ای آقای من! اصحاب ما در توحید اختلاف کرده‌اند بعضی از ایشان کسی است که می‌گوید آن جناب جسم است و بعضی از ایشان کسی است که می‌گوید صورت است پس اگر‌ای آقای من صلاح بدانی که به من تعلیم کنی از این باب آنچه را که بر آن واقف شوم و از آن در نگذرم به فعل خواهی آورد که بر بنده‌ی خود تفضّل و انعام فرموده حضرت (علیه السلام) فرمان همایونی به خط خود نوشت که از توحید سؤال کردی و این امر از شما معزول و باز داشته شده خدا یکی و یگانه و پناه نیازمندان است وَ لَمْ یُولَدْ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص456

بحارالأنوار، ج3، ص263

6

(اخلاص/ مقدمه)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - وَ لَا یَبْلُغُ أَحَدٌ وَصْفَکَ أَنْتَ کَمَا وَصَفْتَ نَفْسَکَ أَحَدٌ صَمَدٌ لَمْ یَتَّخِذْ وَلَداً وَ لَمْ یُولَدْ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ یَا اللَّهُ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - [خدایا]! هیچ‌کس به [منتهای] وصف تو نمی‌رسد. تو همانگونه هستی که خودت را توصیف فرمودی؛ یکتا و یگانه و بی‌نیازی که همه‌ی نیازمندان قصد او می‌کنند. نه فرزندی اختیار کرده، [هرگز] نزاد، و زاده نشد، و برای او هیچ‌گاه شبیه و مانندی نبوده است! .

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص456

بحارالأنوار، ج90، ص257

7

(اخلاص/ مقدمه)

الکاظم (علیه السلام) - عَنِ ابْنِ‌أَبِی‌عُمَیْرٍ قَالَ دَخَلْتُ عَلَی سَیِّدِی مُوسَی‌بْنِ‌جَعْفَرٍ (علیه السلام) فَقُلْتُ لَهُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) عَلِّمْنِی التَّوْحِیدَ فَقَالَ یَا أَبَا أَحْمَدَ لَا تَتَجَاوَزْ فِی التَّوْحِیدِ مَا ذَکَرَهُ اللَّهُ تَعَالَی ذِکْرُهُ فِی کِتَابِهِ فَتَهْلِکَ وَ اعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی وَاحِدٌ أَحَدٌ صَمَدٌ لَمْ یَلِدْ فَیُورَثَ وَ لَمْ یُولَدْ فَیُشَارَکَ وَ لَمْ یَتَّخِذْ صَاحِبَهًًْ وَ لَا وَلَداً.

امام کاظم (علیه السلام) - محمّدبن ابی‌عمیر گفت: بر مولای خود موسی‌بن‌جعفر (علیه السلام) داخل شدم و به آن حضرت عرض کردم: «ای فرزند رسول خدا (صلی الله علیه و آله) توحید را به من تعلیم فرما؛». فرمود: «ای ابااحمد در باب توحید درمگذر از آنچه خدای تعالی آنرا در کتاب خود ذکر فرموده که هلاک می¬شوی و بدان که خدای تبارک و تعالی یکتائی است یگانه که صمد است. کسی را نزاد تا ارث دهد و کسی او را نزاد تا با او مشارکت کند و زن و فرزند و شریکی برای خود برنگزید.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص456

بحارالأنوار، ج4، ص296

8

(اخلاص/ مقدمه)

الکاظم (علیه السلام) - عَنِ الْفَتْحِ‌بْنِ‌یَزِیدَ الْجُرْجَانِیِّ عَنْ أَبِی‌الْحَسَنِ (علیه السلام) قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ فِی اللَّهِ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ هُوَ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ الْوَاحِدُ الْأَحَدُ الصَّمَدُ لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ مُنْشِئُ الْأَشْیَاءِ وَ مُجَسِّمُ الْأَجْسَامِ وَ مُصَوِّرُ الصُّوَرِ لَوْ کَانَ کَمَا یَقُولُونَ لَمْ یُعْرَفِ الْخَالِقُ مِنَ الْمَخْلُوقِ وَ لَا الْمُنْشِئُ مِنَ الْمُنْشَإِ فَرْقٌ بَیْنَ مَنْ جَسَّمَهُ وَ صَوَّرَهُ وَ أَنْشَأَهُ إِذْ کَانَ لَا یُشْبِهُهُ شَیْءٌ وَ لَا یُشْبِهُ هُوَ شَیْئاً قُلْتُ أَجَلْ جَعَلَنِیَ اللَّهُ فِدَاکَ لَکِنَّکَ قُلْتَ الْأَحَدُ الصَّمَدُ وَ قُلْتَ لَا یُشْبِهُ شَیْئاً وَ اللَّهُ وَاحِدٌ وَ الْإِنْسَانُ وَاحِدٌ أَ لَیْسَ قَدْ تَشَابَهَتِ الْوَحْدَانِیَّهًُْ قَالَ یَا فَتْحُ أَحَلْتَ ثَبَّتَکَ اللَّهُ إِنَّمَا التَّشْبِیهُ فِی الْمَعَانِی فَأَمَّا فِی الْأَسْمَاءِ فَهِیَ وَاحِدَهًٌْ وَ هِیَ دَلَالَهًٌْ عَلَی الْمُسَمَّی وَ ذَلِکَ أَنَّ الْإِنْسَانَ وَ إِنْ قِیلَ وَاحِدٌ فَإِنَّمَا یُخْبَرُ أَنَّهُ جُثَّهًٌْ وَاحِدَهًٌْ وَ لَیْسَ بِاثْنَیْنِ فَالْإِنْسَانُ نَفْسُهُ لَیْسَ بِوَاحِدٍ لِأَنَّ أَعْضَاءَهُ مُخْتَلِفَهًٌْ وَ أَلْوَانَهُ مُخْتَلِفَهًٌْ کَثِیرَهًٌْ غَیْرُ وَاحِدَهًٍْ وَ هُوَ أَجْزَاءٌ مُجَزَّأٌ لَیْسَتْ بِسَوَاءٍ دَمُهُ غَیْرُ لَحْمِهِ وَ لَحْمُهُ غَیْرُ دَمِهِ وَ عَصَبُهُ غَیْرُ عُرُوقِهِ وَ شَعْرُهُ غَیْرُ بَشَرِهِ وَ سَوَادُهُ غَیْرُ بَیَاضِهِ وَ کَذَلِکَ سَائِرُ الْخَلْقِ فَالْإِنْسَانُ وَاحِدٌ فِی الِاسْمِ لَا وَاحِدٌ فِی الْمَعْنَی وَ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ وَاحِدٌ لَا وَاحِدَ غَیْرُهُ لَا اخْتِلَافَ فِیهِ وَ لَا تَفَاوُتَ وَ لَا زِیَادَهًَْ وَ {لَا} نُقْصَانَ فَأَمَّا الْإِنْسَانُ الْمَخْلُوقُ الْمَصْنُوعُ الْمُؤَلَّفُ مِنْ أَجْزَاءٍ مُخْتَلِفَهًٍْ وَ جَوَاهِرَ شَتَّی غَیْرَ أَنَّهُ بِالِاجْتِمَاعِ شَیْءٌ وَاحِد.

امام کاظم (علیه السلام) - فتح‌بن‌یزید جرجانی گوید: از امام رضا (علیه السلام) شنیدم که آن حضرت درباره‌ی خداوند چنین می‌فرمود: او [از اسرار دقیق] با خبر و آگاه و شنوا و بیناست، واحد و احد و بی‌نیاز است، [هرگز] نزاد، و زاده نشد، و برای او هیچ‌گاه شبیه و مانندی نبوده است! . اشیاء را ایجاد کرده، به اجسام جسمیّت داده و نقش‌ها را صورت و شکل بخشیده است، اگر آن‌طور بود که می‌گویند، خالق و مخلوق از یکدیگر شناخته نمی‌شدند، ایجادکننده و ایجاد شده از یکدیگر ممتاز نبودند و شناخته نمی‌شدند، لکن اوست ایجادکننده، فرق است بین خدا و بین آن چیزی که خدا به او صورت بخشیده و جسمیّت داده و ایجادش نموده است، چون هیچ‌چیز به خداوند شبیه نیست و خداوند نیز به هیچ‌چیز شبیه نمی‌باشد». گفتم: «بله، فدایت، لکن گفتی: احد و صمد (بی‌نیاز) است». و نیز فرمودی: «به هیچ‌چیز شبیه نیست درحالی‌که خداوند یکی است، انسان هم یکی است پس در وحدانیّت و یکی‌بودن، به یکدیگر شبیه‌اند»؟ حضرت فرمود: «ای فتح! حرف محالی می‌زنی، خداوند ثابت قدمت گرداند. [آن] تشبیه [که ما آن را نفی می‌کنیم] در معانی است، امّا اسم در مورد همه یکی است و نشان‌دهنده‌ی مسمّی است، به‌این‌ترتیب که انسان را گرچه می‌توان «واحد» و «یکی» دانست، امّا منظور این است که یک شیء و یک جثّه است و دو تا نیست. امّا خود انسان «واحد» (حقیقی) نیست زیرا دارای اعضای گوناگون است، رنگ‌هایش مختلف و زیاد است و یکی نیست، انسان عبارتست از مجموعه اجزایی که با هم فرق می‌کنند، خونش با گوشتش تفاوت دارد، گوشتش با خونش فرق می‌کند، رشته‌های اعصابش غیر از رگ‌هایش است، مویش غیر از پوستش است، سیاهی‌اش غیر سفیدی‌اش است و همین‌گونه می‌باشند سایر مخلوقات. پس انسان از نظر اسم «واحد» است امّا در معنی «واحد» نیست. و خداوند تبارک‌وتعالی واحدی است که واحد دیگری جز او نیست، اختلاف و تفاوتی در او نیست، زیاده و نقصان در او راه ندارد امّا انسان مخلوق مصنوع که از اجزاء مختلف و موادّ گوناگون ساخته شده است، مختلف و متفاوت است و زیاده و نقصان دارد هرچند در کلّ یک‌چیز است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص458

بحارالأنوار، ج4، ص173

9

(اخلاص/ مقدمه)

الصّادق (علیه السلام) - عَنْ حَمَّادِ‌بْنِ‌عَمْرٍو النَّصِیبِیِّ قَالَ: سَأَلْتُ جَعْفَرَ‌بْنَ‌مُحَمَّدٍ (علیه السلام) عَنِ التَّوْحِیدِ فَقَالَ وَاحِدٌ صَمَدٌ أَزَلِیٌّ صَمَدِیٌّ لَا ظِلَّ لَهُ یُمْسِکُهُ وَ هُوَ یُمْسِکُ الْأَشْیَاءَ بِأَظِلَّتِهَا عَارِفٌ بِالْمَجْهُولِ مَعْرُوفٌ عِنْدَ کُلِّ جَاهِلٍ فَرْدَانِیٌّ لَا خَلْقُهُ فِیهِ وَ لَا هُوَ فِی خَلْقِهِ غَیْرُ مَحْسُوسٍ وَ لَا مَجْسُوسٍ لا تُدْرِکُهُ الْأَبْصارُ عَلَا فَقَرُبَ وَ دَنَا فَبَعُدَ وَ عُصِیَ فَغَفَرَ وَ أُطِیعَ فَشَکَرَ لَا تَحْوِیهِ أَرْضُهُ وَ لَا تُقِلُّهُ سَمَاوَاتُهُ وَ إِنَّهُ حَامِلُ الْأَشْیَاءِ بِقُدْرَتِهِ دَیْمُومِیٌّ أَزَلِیٌّ لَا یَنْسَی وَ لَا یَلْهُو وَ لَا یَغْلَطُ وَ لَا یَلْعَبُ وَ لَا لِإِرَادَتِهِ فَصْلٌ وَ فَصْلُهُ جَزَاءٌ وَ أَمْرُهُ وَاقِعٌ لَمْ یَلِدْ فَیُورَثَ وَ لَمْ یُولَدْ فَیُشَارَکَ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ.

امام صادق (علیه السلام) - حمّادبن‌عمرو نصیبی گوید: از امام صادق (علیه السلام) در باره‌ی توحید خدا سؤال کردم؛ فرمود: «واحد و صمد و ازلی و صمدی است. ظلّی (روح یا شخص) ندارد که او را نگاه دارد درحالی‌که چیزها را به ظلّ‌هایشان نگاه می¬دارد. عارف است به مجهول و معروف است در نزد هر جاهل و منسوب است به انفراد و تنهائی. نه خلق او در اویند و نه او در خلق خود است و به حس در نیاید و جسته نشود و دیده‌ها او را در نیابد. بلند شد پس نزدیک گردید و نزدیک شد پس دور گردید و نافرمانی شد و آمرزید و فرمانبرداری شد و شکرگزاری کرد. زمینش گرداگرد او را فرانگیرد و آسمان‌هایش او را برندارد درحالی‌که او به قدرت خود در بردارنده چیزها است. منسوب است به دوام و همیشگی. نه فراموشی دارد و نه لهو و بیهوده کاری و نه غلط می¬کند و نه بازی، و نه اراده او را فصل و جدائیست و فصلش جزاء و امر او واقع است. کسی را نزاد تا ارث برده شود و کسی او را نزاد تا مورد شراکت واقع شود و برای او هیچ‌گاه شبیه و مانندی نبوده است! . .

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص458

بحارالأنوار، ج4، ص286

10

(اخلاص/ مقدمه)

الرّضا (علیه السلام) - إِنَّ الْخَالِقَ لَا یُوصَفُ إِلَّا بِمَا وَصَفَ بِهِ نَفْسَهُ وَ أَنَّی یُوصَفُ الَّذِی تَعْجِزُ الْحَوَاسُّ أَنْ تُدْرِکَهُ وَ الْأَوْهَامُ أَنْ تَنَالَهُ وَ الْخَطَرَاتُ أَنْ تَحُدَّهُ وَ الْأَبْصَارُ عَنِ الْإِحَاطَهًِْ بِهِ جَلَّ عَمَّا وَصَفَهُ الْوَاصِفُونَ وَ تَعَالَی عَمَّا یَنْعَتُهُ النَّاعِتُونَ نَأَی فِی قُرْبِهِ وَ قَرُبَ فِی نَأْیِهِ فَهُوَ فِی نَأْیِهِ قَرِیبٌ وَ فِی قُرْبِهِ بَعِیدٌ کَیَّفَ الْکَیْفَ فَلَا یُقَالُ لَهُ کَیْفَ وَ أَیَّنَ الْأَیْنَ فَلَا یُقَالُ لَهُ أَیْنَ إِذْ هُوَ مُبْدِعُ الْکَیْفُوفِیَّهًِْ وَ الْأَیْنُونِیَّهًِْ یَا فَتْحُ کُلُّ جِسْمٍ مُغَذًّی بِغِذَاءٍ إِلَّا الْخَالِقَ الرَّازِقَ فَإِنَّهُ جَسَّمَ الْأَجْسَامَ وَ هُوَ لَیْسَ بِجِسْمٍ وَ لَا صُورَهًٍْ لَمْ یَتَجَزَّأْ وَ لَمْ یَتَنَاهَ وَ لَمْ یَتَزَایَدْ وَ لَمْ یَتَنَاقَصْ مُبَرَّأٌ مِنْ ذَاتِ مَا رَکَّبَ فِی ذَاتِ مَنْ جَسَّمَهُ وَ هُوَ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ الْوَاحِدُ الْأَحَدُ الصَّمَدُ لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ مُنْشِئُ الْأَشْیَاءِ وَ مُجَسِّمُ الْأَجْسَامِ وَ مُصَوِّرُ الصُّوَرِ لَوْ کَانَ کَمَا تَقُولُ الْمُشَبِّهَهًُْ لَمْ یُعْرَفِ الْخَالِقُ مِنَ الْمَخْلُوقِ وَ لَا الرَّازِقُ مِنَ الْمَرْزُوقِ وَ لَا الْمُنْشِئُ مِنَ الْمُنْشَإِ لَکِنَّهُ الْمُنْشِئُ فَرْقٌ {فَرَّقَ} بَیْنَ مَنْ جَسَّمَهُ وَ صَوَّرَهُ وَ شَیَّأَهُ وَ بَیْنَهُ {بَیَّنَهُ} إِذْ کَانَ لَا یُشْبِهُهُ شَیْء.

امام رضا (علیه السلام) - به‌درستی که خالق را وصف نمی‌توان نمود مگر به آنچه خود خویش را به آن وصف فرمود و کجا میسّر شود که به وصف درآید آنکه حواس از دریافتش عاجز و درمانده‌اند و خیال‌ها نمی‌توانند که به او برسند و اندیشه‌ها که از دل سر می‌زنند قدرت ندارند که حدّی را از برایش قرار دهند و چشم‌ها کندند که به او احاطه نمایند. بزرگوارتر است از آنچه وصف‌کنندگان او را به آن وصف نمودند. و برتر است از آنچه لغت‌گویندگان در لغت او می‌گویند. با نزدیکی که دارد دور شده و با دوری که دارد نزدیک شده پس آن جناب با دوری خویش نزدیک است و با نزدیکیش دور است حقیقت کیفیّت و چگونگی را بوجود آورده و کیفیّت کرده پس نمی‌توان گفت که او را کیف و چگونگی است. و اینیّت و کو و کجابودن را ثبوت داده و اینیّت نموده پس نمی‌توان گفت که او را مکانی هست و در کجا می‌باشد. زیرا که آن جناب مخترع و پدیدآورنده‌ی کیفوفیّت و اینونیّت است که از کیف و این ناشی‌شده. ای فتح! هر جسمی غذا داده شده است به غذائی که خوراک آن است؛ مگر آفریننده‌ی روزی‌دهنده. پس به‌درستی‌که او جسم‌ها را جسم گردانیده و خود نه جسم است و نه صورت و پاره‌پاره نشده که اجزاء داشته باشد و پایانی نداشته که به نهایت رسد و نیفزوده و کم نشده. و پاک و منزّه است از ذات آنچه ترکیب داده شده در ذات آنچه آن را مجسّم گردانیده و اوست صاحب لطف آگاه شنوای بینای یکتای یگانه که پناه نیازمندان است [هرگز] نزاد، و زاده نشد، و برای او هیچ‌گاه شبیه و مانندی نبوده است! . و نخواهد بود. پدیدآورنده چیزها است و جسم‌کننده جسم‌ها و نگارنده‌ی صورت‌ها اگر امر چنان باشد که فرقه مشبهه می‌گویند آفریدگار از آفریده شده و روزی‌دهنده از روزی داده شده و پدیدآورنده از پدیدآورده شده شناخته نمی‌شد ولیکن اوست پدیدآورنده که معروف است و در میان آن‌ها که مجسّم و مصوّر گردانیده و آن‌ها را شیء کرده و آشکار فرموده. فرق قرار داده به اینکه در میانه‌ی چیزها و آنچه باعث امتیاز آن‌ها باشد. در ایجاد ما به الامتیازی را قرار داده که بعضی را جسم و بعضی را صورت گردانیده و آن را بر وفق حکمت ایجاد فرموده زیرا که چنان بود که چیزی به او شباهت نداشت.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص460

بحارالأنوار، ج4، ص290/ بحارالأنوار، ج50، ص177؛ «بتفاوت» / بحارالأنوار، ج75، ص368؛ فیه: «مصور الصور لوکان کما… الی آخر» محذوف

11

(اخلاص/ مقدمه)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - قَدِمَ یَهُودِیٌّ عَلَی رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) یُقَالُ لَهُ نَعْثَلٌ فَقَالَ یَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله) … صِفْ لِی رَبَّکَ فَقَالَ (علیه السلام) إِنَّ الْخَالِقَ لَا یُوصَفُ إِلَّا بِمَا وَصَفَ بِهِ نَفْسَهُ وَ کَیْفَ یُوصَفُ الْخَالِقُ الَّذِی یَعْجِزُ الْحَوَاسُّ أَنْ تُدْرِکَهُ وَ الْأَوْهَامُ أَنْ تَنَالَهُ وَ الْخَطَرَاتُ أَنْ تَحُدَّهُ وَ الْأَبْصَارُ عَنِ الْإِحَاطَهًِْ بِهِ جَلَّ عَمَّا یَصِفُهُ الْوَاصِفُونَ نَأَی فِی قُرْبِهِ وَ قَرُبَ فِی نَأْیِهِ کَیَّفَ الْکَیْفِیَّهًَْ فَلَا یُقَالُ لَهُ کَیْفَ وَ أَیَّنَ الْأَیْنَ فَلَا یُقَالُ لَهُ أَیْنَ هُوَ مُنْقَطِعُ الْکَیْفُوفِیَّهًِْ وَ الْأَیْنُونِیَّهًِْ فَهُوَ الْأَحَدُ الصَّمَدُ کَمَا وَصَفَ نَفْسَهُ وَ الْوَاصِفُونَ لَا یَبْلُغُونَ نَعْتَهُ لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ قَالَ صَدَقْتَ یَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله) أَخْبِرْنِی عَنْ قَوْلِکَ إِنَّهُ وَاحِدٌ لَا شَبِیهَ لَهُ أَ لَیْسَ اللَّهُ وَاحِدٌ وَ الْإِنْسَانُ وَاحِدٌ فَوَحْدَانِیَّتُهُ أَشْبَهَتْ وَحْدَانِیَّهًَْ الْإِنْسَانِ فَقَالَ (علیه السلام) اللَّهُ وَاحِدٌ وَ أَحَدِیُّ الْمَعْنَی وَ الْإِنْسَانُ وَاحِدٌ ثَنَوِیُّ الْمَعْنَی جِسْمٌ وَ عَرَضٌ وَ بَدَنٌ وَ رُوحٌ فَإِنَّمَا التَّشْبِیهُ فِی الْمَعَانِی لَا غَیْر.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) گوید: مردی یهودی که نامش نعثل بود بر پیغمبر (صلی الله علیه و آله) وارد شد، و عرض کرد: «ای محمّد (صلی الله علیه و آله) خدا را برایم وصف کن». فرمود: «آفریدگار توصیف نشود مگر به آنچه خودش به آن خود را وصف کرده، چگونه وصف شود آفریدگاری که حواس از درک او و خیال‌ها از رسیدن [به کنه ذات] او و لحظات از محدودکردنش و دیدگان از احاطه به او عاجز است، از بیان منزّه است، در عین نزدیکی دور و درعین دوری نزدیک؛ به وجودآرنده‌ی کیفیّات است، و نمی‌توان گفت چگونه است، پدیدآرنده‌ی مکان‌ها است، و نمی‌توان گفت در کجاست، کیفیّت و مکان درباره‌ی او منقطع است، او همچنان که خودش بیان فرموده یکتا و صمد است، و کسی را نرسد که او را وصف کند، [هرگز] نزاد، و زاده نشد، و برای او هیچ‌گاه شبیه و مانندی نبوده است!». [یهودی] گفت: «ای محمّد (صلی الله علیه و آله) راست گفتی، پس مرا از گفتارت خبر ده که او یکتا است و شبیه ندارد، آیا خدا یکتا نیست چنانچه انسان یکتاست، و یکتایی‌اش شباهت به یکتایی انسان ندارد»؟ فرمود: «خداوند یکتای در معنی است ولی انسان در معنا دو تا است مرکب از جسم و عرَض و روح و بدن است، و فقط تشبیه در معنای یکتایی است و بس».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص460

بحارالأنوار، ج3، ص303

ولایت

1

(اخلاص/ مقدمه)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - فَقَالَ سَلْمَانُ (رحمة الله علیه): فَإِنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) یَقُولُ یَا عَلِیُّ (علیه السلام) مَثَلُکَ فِی أُمَّتِی مَثَلُ قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ، فَمَنْ أَحَبَّکَ بِقَلْبِهِ فَکَأَنَّمَا قَرَأَ ثُلُثَ الْقُرْآنِ وَ مَنْ أَحَبَّکَ بِقَلْبِهِ وَ أَعَانَکَ بِلِسَانِهِ فَکَأَنَّمَا قَرَأَ ثُلُثَیِ الْقُرْآنِ وَ مَنْ أَحَبَّکَ بِقَلْبِهِ وَ أَعَانَکَ بِلِسَانِهِ وَ نَصَرَکَ بِیَدِهِ فَکَأَنَّمَا قَرَأَ الْقُرْآنَ کُلَّهُ.

امام علی (علیه السلام) - سلمان (رحمة الله علیه) گوید: شنیدم رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می‌فرمود: «یا علی (علیه السلام) مثل تو در امّت من مثل سوره: قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ است پس هرکس تو را از دل دوست داشته باشد مانند این است که یک‌سوّم قرآن را خوانده است و هرکس که تو را به دل دوست بدارد و به زبان یاری کند مانند این است که دوسوّم قرآن را خوانده است و هرکس تو را به دلش دوست بدارد و به زبانش تو را یاری کند و با دست تو را کمک نماید مانند این است که همه‌ی قرآن را خوانده است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص462

بحارالأنوار، ج31، ص445/ المناقب، ج3، ص199؛ «بتفاوت لفظی» / البرهان؛ «بتفاوت لفظی» / نورالثقلین

ثواب قرائت

1

(اخلاص/ مقدمه)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - مَنْ أَحَبَ أَنْ یَخْرُجَ مِنَ الدُّنْیَا وَ قَدْ تَخَلَّصَ مِنَ الذُّنُوبِ کَمَا یَتَخَلَّصُ الذَّهَبُ الَّذِی لَا کَدَرَ فِیهِ وَ لَا یَطْلُبُهُ أَحَدٌ بِمَظْلِمَهًٍْ فَلْیَقُلْ فِی دُبُرِ الصَّلَوَاتِ الْخَمْسِ نِسْبَهًَْ الرَّبِّ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی اثْنَتَیْ عَشْرَهًَْ مَرَّهًْ.

امام علی (علیه السلام) - هرکس بخواهد در دنیا از گناهان پاک و مانند زرِ ناب از دنیا بیرون رود و هیچ‌کس از او مظلمه‌ای نخواهد، پس از هر نماز واجب دوازده بار سوره قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ بخواند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص462

من لا یحضره الفقیه، ج1، ص324/ نورالثقلین

2

(اخلاص/ مقدمه)

الصّادق (علیه السلام) - مَنْ قَرَأَ قُلْ یا أَیُّهَا الْکافِرُونَ وَ قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ فِی فَرِیضَهًٍْ مِنَ الْفَرَائِضِ بَعَثَهُ اللَّهُ شَهِید.

امام صادق (علیه السلام) - هرکه سوره‌ی یا أَیُّهَا الْکافِرُونَ و قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ را در نمازی واجب تلاوت کند خداوند او را شهید برانگیزاند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص462

بحارالأنوار، ج7، ص298

3

(اخلاص/ مقدمه)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - مَنْ صَلَّی صَلَاهًَْ الْفَجْرِ ثُمَّ قَرَأَ قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ إِحْدَی عَشْرَهًَْ مَرَّهًًْ لَمْ یَتْبَعْهُ فِی ذَلِکَ الْیَوْمِ ذَنْبٌ وَ إِنْ رَغِمَ أَنْفُ الشَّیْطَانِ.

امام علی (علیه السلام) - هرکه نماز صبح را به‌جا آورد و پس آنگاه سوره قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ را یازده‌بار تلاوت کند، در آن روز گناهی مرتکب نشود هرچند شیطان بخواهد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص462

ثواب الأعمال، ص45/ نورالثقلین/ البرهان؛ «بتفاوت»

4

(اخلاص/ مقدمه)

الصّادق (علیه السلام) - عَنْ أَبِی‌بَکْرٍ الْحَضْرَمِیِّ عَنْ أَبِی‌عَبْدِ‌اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ: مَنْ کانَ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ فَلَا یَدَعْ أَنْ یَقْرَأَ فِی دُبُرِ الْفَرِیضَهًِْ {بِ} قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ فَإِنَّهُ مَنْ قَرَأَهَا جَمَعَ اللَّهُ لَهُ خَیْرَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَهًِْ وَ غَفَرَ لَهُ وَ لِوَالِدَیْه.

امام صادق (علیه السلام) - کسی که ایمان به خدا و روز قیامت دارد خواندن سوره قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ را در تعقیب نماز واجب ترک نمی‌نماید، پس کسی که آن را در تعقیب نمازها بخواند خداوند خیر و نیکی دنیا و آخرت را برای او جمع فرماید و او و پدر و مادر او و کسی را که از آن‌ها بوجود آمده بیامرزد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص462

نورالثقلین/ البرهان

5

(اخلاص/ مقدمه)

الکاظم (علیه السلام) - عَنْ إِسْمَاعِیلَ‌بْنِ‌أَبِی‌زِیَادٍ السَّکُونِیِّ عَنْ جَعْفَرِ‌بْنِ‌مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ (علیه السلام) أَنَّ النَّبِیَّ (صلی الله علیه و آله) صَلَّی عَلَی سَعْدِ‌بْنِ‌مُعَاذٍ فَقَالَ لَقَدْ وَافَی مِنَ الْمَلَائِکَهًِْ لِلصَّلَاهًِْ عَلَیْهِ سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَکٍ وَ فِیهِمْ جَبْرَئِیلُ یُصَلُّونَ عَلَیْهِ فَقُلْتُ یَا جَبْرَئِیلُ بِمَ اسْتَحَقَّ صَلَاتَکُمْ عَلَیْهِ قَالَ بِقِرَاءَهًِْ قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ قَائِماً وَ قَاعِداً وَ رَاکِباً وَ مَاشِیاً وَ ذَاهِباً وَ جَائِیا.

امام باقر (علیه السلام) - اسماعیل‌بن‌ابی‌زیاد سکونی از امام صادق (علیه السلام) از پدرش نقل کرده است: پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بر پیکر سعدبن‌معاذ نماز گزارد و فرمود: «هفتادهزار فرشته که جبرئیل نیز در میان آنان بود، آمدند و بر پیکر او نماز خواندند». من گفتم: «ای جبرئیل! به چه سبب سزاوار شد تا بر او نماز بخوانید»؟ گفت: «چون او نشسته و ایستاده و سواره و پیاده و درحال رفتن و بازگشتن قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ را می‌خواند».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص462

ألتّوحید، ص95/ نورالثقلین/ البرهان؛ فیه: «سبعون الفا» بدل «تسعون الف ملک»

6

(اخلاص/ مقدمه)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) مَنْ مَرَّ عَلَی الْمَقَابِرِ وَ قَرَأَ قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ إِحْدَی عَشْرَهًَْ مَرَّهًًْ ثُمَ وَهَبَ أَجْرَهُ لِلْأَمْوَاتِ أُعْطِیَ أَجْرَهُ بِعَدَدِ الْأَمْوَات.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - هرکه بر گورستان گذر کند و قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ را یازده مرتبه بخواند و پاداش آن را به مردگان ببخشد، به شمار مردگان، به او پاداش عطا شود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص462

بحارالأنوار، ج10، ص368/ نورالثقلین/ البرهان؛ «بتفاوت»

7

(اخلاص/ مقدمه)

الصّادق (علیه السلام) - عَنْ بَکْرِ‌بْنِ‌مُحَمَّدٍ عَمَّنْ رَوَاهُ عَنْ أَبِی‌عَبْدِ‌اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ: مَنْ قَالَ هَذِهِ الْکَلِمَاتِ عِنْدَ کُلِ صَلَاهًٍْ مَکْتُوبَهًٍْ حُفِظَ فِی نَفْسِهِ وَ دَارِهِ وَ مَالِهِ وَ وُلْدِهِ أُجِیرُ نَفْسِی وَ مَالِی وَ وُلْدِی وَ أَهْلِی وَ دَارِی وَ کُلَّ مَا هُوَ مِنِّی بِاللَّهِ الْوَاحِدِ الْأَحَدِ الصَّمَدِ إِلَی آخِرِهَا وَ أُجِیرُ نَفْسِی وَ مَالِی وَ وُلْدِی وَ کُلَّ مَا هُوَ مِنِّی بِرَبِّ الْفَلَقِ مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ إِلَی آخِرِهَا وَ بِرَبِّ النَّاسِ إِلَی آخِرِهَا وَ آیَةِ الْکُرْسِیِّ إِلَی آخِرِهَا.

امام صادق (علیه السلام) - هرکه این کلمات را در نزد هر نماز واجبی بخواند خودش و خانه‌اش و مال و فرزندش محفوظ بماند [و دعا این است: خود و دارایی و فرزندان و خانواده و خانه و هرچه متعلّق به من است را در پناه خداوند یگانه بی‌همتا و بی‌نیازی که [هرگز] نزاد، و زاده نشد، و برای او هیچ‌گاه شبیه و مانندی نبوده است! . مال و جان و اهل و فرزندانم را به پروردگار سپیده دم می‌سپرم، و به پروردگار مردم. و تا آخر سوره قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ بخواند و آیهًْ الکرسی را تا آخر بخواند (یعنی بگوید: خود و دارایی و فرزندان و خانواده و خانه و هرچه متعلّق به من است که هیچ معبودی نیست جز خداوند یگانه زنده، که قائم به ذات خویش است، و موجودات دیگر، قائم به او هستند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص462

وسایل الشیعهًْ، ج6، ص470/ نورالثقلین/ البرهان؛ «بتفاوت»

8

(اخلاص/ مقدمه)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - عَنْ سَهْلِ‌بْنِ‌سَعْدٍ السَّاعِدِیِّ قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ مِنَ الْأَنْصَارِ إِلَی النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) فَشَکَا إِلَیْهِ الْفَقْرَ وَ ضِیقَ الْمَعَاشِ فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) إِذَا دَخَلْتَ بَیْتَکَ فَسَلِّمْ إِنْ کَانَ فِیهِ أَحَدٌ وَ إِنْ لَمْ یَکُنْ فِیهِ أَحَدٌ فَصَلِّ عَلَیَّ وَ اقْرَأْ قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ مَرَّهًًْ وَاحِدَهًًْ فَفَعَلَ الرَّجُلُ فَأَفَاضَ اللَّهُ عَلَیْهِ رِزْقاً وَ وَسَّعَ عَلَیْهِ حَتَّی أَفَاضَ عَلَی جِیرَانِه.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - سهل‌بن‌سعد ساعدی گوید: مردی به‌سوی پیامبر (صلی الله علیه و آله) آمد و از فقر و تنگ‌بودن زندگی به او شکایت کرد. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به او فرمود: «وقتی وارد خانه‌ات شدی، اگر در آن کسی بود سلام کن و اگر در آن کسی نبود، [به خودت] سلام کن و یک‌بار قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ را بخوان». آن مرد این کار را انجام داد و خداوند روزی فراوانی به او ارزانی داشت تا جایی که او به همسایه‌هایش احسان نمود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص464

مستدرک الوسایل، ج4، ص289/ نورالثقلین

9

(اخلاص/ مقدمه)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - عَنْ مُحَمَّدِ‌بْنِ‌مَرْوَانَ عَنْ أَبِی‌جَعْفَرٍ (علیه السلام) قَالَ: مَنْ قَرَأَ قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ مَرَّهًًْ بُورِکَ عَلَیْهِ وَ مَنْ قَرَأَهَا مَرَّتَیْنِ بُورِکَ عَلَیْهِ وَ عَلَی أَهْلِهِ وَ مَنْ قَرَأَهَا ثَلَاثَ مَرَّاتٍ بُورِکَ عَلَیْهِ وَ عَلَی أَهْلِهِ وَ عَلَی جِیرَانِهِ وَ مَنْ قَرَأَهَا اثْنَتَیْ عَشْرَهًَْ مَرَّهًًْ بَنَی اللَّهُ لَهُ اثْنَیْ عَشَرَ قَصْراً فِی الْجَنَّهًِْ فَیَقُولُ الْحَفَظَهًُْ اذْهَبُوا بِنَا إِلَی قُصُورِ أَخِینَا فُلَانٍ فَنَنْظُرَ إِلَیْهَا وَ مَنْ قَرَأَهَا مِائَهًَْ مَرَّهًٍْ غُفِرَتْ لَهُ ذُنُوبُ خَمْسٍ وَ عِشْرِینَ سَنَهًًْ مَا خَلَا الدِّمَاءَ وَ الْأَمْوَالَ وَ مَنْ قَرَأَهَا أَرْبَعَمِائَهًِْ مَرَّهًٍْ کَانَ لَهُ أَجْرُ أَرْبَعِمِائَهًِْ شَهِیدٍ کُلُّهُمْ قَدْ عُقِرَ جَوَادُهُ وَ أُرِیقَ دَمُهُ وَ مَنْ قَرَأَهَا أَلْفَ مَرَّهًٍْ فِی یَوْمٍ وَ لَیْلَهًٍْ لَمْ یَمُتْ حَتَّی یَرَی مَقْعَدَهُ فِی الْجَنَّهًِْ أَوْ یُرَی لَهُ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - هرکس قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ را یک‌بار بخواند بر او مبارک باشد [و برکت به او داده شود] و هرکس دوبار بخواند خودش و خاندانش برکت یابند، و هرکس سه‌بار بخواند خودش و خاندانش و همسایگانش برکت یابند، و هرکس دوازده‌بار بخواند خداوند برایش دوازده قصر در بهشت بنا کند و نگهبانان بهشت گویند: برویم قصرهای فلان برادرمان را تماشا کنیم، و هرکس صدبار بخواند گناهان بیست‌وپنج سال او به جز خون‌ها و مال‌ها [که به نا حق ریخته و یا خورده است] آمرزیده شود، هرکس چهارصد بار بخواند مزد چهارصد شهید دارد که همه‌ی آن‌ها اسبش را در راه خدا پی کرده و خونش ریخته شده است، و هرکس در یک شبانه‌روز هزاربار آن را بخواند نمیرد تا جایگاه خویش را در بهشت ببیند یا به او نشان داده شود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص464

کافی، ج2، ص616/ نورالثقلین

10

(اخلاص/ مقدمه)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - مَنْ قَرَأَ قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَطْلُعَ الشَّمْسُ إِحْدَی عَشْرَهًَْ مَرَّهًًْ وَ مِثْلَهَا إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ وَ مِثْلَهَا آیَهًَْ الْکُرْسِیِّ مَنَعَ مَالَهُ مِمَّا یَخَافُ مَنْ قَرَأَ قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ وَ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ قَبْلَ أَنْ تَطْلُعَ الشَّمْسُ لَمْ یُصِبْهُ فِی ذَلِکَ الْیَوْمِ ذَنْبٌ وَ إِنْ جَهَدَ إِبْلِیسُ… إِذَا أَرَادَ أَحَدُکُمْ حَاجَهًًْ فَلْیُبَکِّرْ فِی طَلَبِهَا یَوْمَ الْخَمِیسِ فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) قَالَ اللَّهُمَّ بَارِکْ لِأُمَّتِی فِی بُکُورِهَا یَوْمَ الْخَمِیسِ وَ لْیَقْرَأْ إِذَا خَرَجَ مِنْ بَیْتِهِ الْآیَاتِ مِنْ آخِرِ آلِ عِمْرَانَ وَ آیَهًَْ الْکُرْسِیِّ وَ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ وَ أُمَّ الْکِتَابِ فَإِنَّ فِیهَا قَضَاءً لِحَوَائِجِ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَهًِْ… إِذَا وَسْوَسَ الشَّیْطَانُ إِلَی أَحَدِکُمْ فَلْیَتَعَوَّذْ بِاللَّهِ وَ لْیَقُلْ آمَنْتُ بِاللَّهِ وَ بِرَسُولِهِ مُخْلِصاً لَهُ الدِّینَ إِذَا کَسَا اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ مُؤْمِناً ثَوْباً جَدِیداً فَلْیَتَوَضَّأْ وَ لْیُصَلِّ رَکْعَتَیْنِ یَقْرَأُ فِیهِمَا أُمَّ الْکِتَابِ وَ آیَهًَْ الْکُرْسِیِّ وَ قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ وَ إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَهًِْ الْقَدْرِ ثُمَّ لْیَحْمَدِ اللَّهَ الَّذِی سَتَرَ عَوْرَتَهُ وَ زَیَّنَهُ فِی النَّاسِ وَ لْیُکْثِرْ مِنْ قَوْلِ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّهًَْ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ فَإِنَّهُ لَا یَعْصِی اللَّهَ فِیهِ وَ لَهُ بِکُلِّ سِلْکٍ فِیهِ مَلَکٌ یُقَدِّسُ لَهُ وَ یَسْتَغْفِرُ لَهُ وَ یَتَرَحَّمُ عَلَیْهِ… إِذَا دَخَلَ أَحَدُکُمْ مَنْزِلَهُ فَلْیُسَلِّمْ عَلَی أَهْلِهِ یَقُولُ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ فَإِنْ لَمْ یَکُنْ لَهُ أَهْلٌ فَلْیَقُلِ السَّلَامُ عَلَیْنَا مِنْ رَبِّنَا وَ لْیَقْرَأْ قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ حِینَ یَدْخُلُ مَنْزِلَهُ فَإِنَّهُ یَنْفِی الْفَقْرَ.

امام علی (علیه السلام) - هرکه قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ و همانند آن إِنَّا أَنزَلْنَاهُ و همانند آن آیهًْ الکرسی را پیش از طلوع خورشید بخواند، مالش از آنچه می¬ترسد، محفوظ ماند و هرکه قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ و إِنَّا أَنزَلْنَاهُ را پیش از طلوع خورشید بخواند، گرچه شیطان تلاش کند، در آن روز به هیچ گناهی در نیازد. هرگاه کسی از شما حاجتی داشت، برای طلب حاجتش بایست صبح روز پنج شنبه، زود هنگام به پا خیزد؛ چراکه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «خداوندا! برای امّت من در صبح زود از روز پنج شنبه برکت قرار ده». و نیز باید به هنگام خروج از خانه¬اش آیات آخر سوره‌ی آل عمران و آیهًْ الکرسی و إِنَّا أَنزَلْنَاهُ و امّ الکتاب را بخواند که با این سوره¬ها حاجات دنیا و آخرت برآورده شود. هرگاه شیطان، کسی از شما را وسوسه کرد، بایست به خدا پناه برد و بگوید: به خدا و رسولش (صلی الله علیه و آله) ایمان آوردم و دینم را از برای خدا خالص گرداندم. هرگاه خداوند عزّوجلّ که یادش بلند مرتبه و با شکوه باد به مؤمنی لباسی نو پوشاند، بایستی وضو بگیرد و دو رکعت نماز به‌جا آورد و در آن دو رکعت امّ الکتاب و آیهًْ الکرسی و قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ و إِنَّا أَنزَلْنَاهُ را بخواند و خداوند را سپاس گوید که عریانیِ او را پوشانده و او را در میان مردم آراسته است و باید بسیار بگوید: هیچ نیرو و هیچ توانی نیست، جز از سوی خداوند والای والامرتبه؛ چراکه این‌گونه، در آن لباس نافرمانی خدا نمی¬کند و در هر نخی از آن لباس، فرشته‌ای او را می¬ستاید و برایش آمرزش می¬خواهد و بر او مهر می‌ورزد. هرگاه کسی از شما وارد منزلش شد، بایستی بر خانواده خود سلام کند و بگوید: سلام بر شما، و اگر خانواده¬ای نداشت، بایست بگوید: سلام پروردگارمان بر ما و نیز چون وارد منزلش شد، باید قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ را بخواند، چرا که این سوره، فقر را از میان می¬برد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص464

الخصال، ج2، ص622/ البرهان

11

(اخلاص/ مقدمه)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ سَمِعْتُ الصَّادِقَ جَعْفَرَ‌بْنَ‌مُحَمَّدٍ (علیه السلام) یُحَدِّثُ عَنْ أَبِیهِ عَنْ آبَائِهِ (علیهم السلام) قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) یَوْماً لِأَصْحَابِهِ أَیُّکُمْ یَصُومُ الدَّهْرَ فَقَالَ سَلْمَانُ (رحمة الله علیه) أَنَا یَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ فَأَیُّکُمْ یُحْیِی اللَّیْلَ قَالَ سَلْمَانُ (رحمة الله علیه) أَنَا یَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ فَأَیُّکُمْ یَخْتِمُ الْقُرْآنَ فِی کُلِّ یَوْمٍ فَقَالَ سَلْمَانُ (رحمة الله علیه) أَنَا یَا رَسُولَ اللَّهِ فَغَضِبَ بَعْضُ أَصْحَابِهِ فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّ سَلْمَانَ رَجُلٌ مِنَ الْفُرْسِ یُرِیدُ أَنْ یَفْتَخِرَ عَلَیْنَا مَعَاشِرَ قُرَیْشٍ قُلْتَ أَیُّکُمْ یَصُومُ الدَّهْرَ فَقَالَ أَنَا وَ هُوَ أَکْثَرَ أَیَّامِهِ یَأْکُلُ وَ قُلْتَ أَیُّکُمْ یُحْیِی اللَّیْلَ فَقَالَ أَنَا وَ هُوَ أَکْثَرَ لَیْلَتِهِ نَائِمٌ وَ قُلْتَ أَیُّکُمْ یَخْتِمُ الْقُرْآنَ فِی کُلِّ یَوْمٍ فَقَالَ أَنَا وَ هُوَ أَکْثَرَ نَهَارِهِ صَامِتٌ فَقَالَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) مَهْ یَا فُلَانُ أَنَّی لَکَ بِمِثْلِ لُقْمَانَ الْحَکِیمِ سَلْهُ فَإِنَّهُ یُنَبِّئُکَ فَقَالَ الرَّجُلُ لِسَلْمَانَ (رحمة الله علیه) یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ أَ لَیْسَ زَعَمْتَ أَنَّکَ تَصُومُ الدَّهْرَ فَقَالَ نَعَمْ فَقَالَ رَأَیْتُکَ فِی أَکْثَرِ نَهَارِکَ تَأْکُلُ فَقَالَ لَیْسَ حَیْثُ تَذْهَبُ إِنِّی أَصُومُ الثَّلَاثَهًَْ فِی الشَّهْرِ وَ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَهًِْ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها وَ أَصِلُ شَعْبَانَ بِشَهْرِ رَمَضَانَ فَذَلِکَ صَوْمُ الدَّهْرِ فَقَالَ أَ لَیْسَ زَعَمْتَ أَنَّکَ تُحْیِی اللَّیْلَ فَقَالَ نَعَمْ فَقَالَ أَنْتَ أَکْثَرَ لَیْلَتِکَ نَائِمٌ فَقَالَ لَیْسَ حَیْثُ تَذْهَبُ وَ لَکِنِّی سَمِعْتُ حَبِیبِی رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) یَقُولُ مَنْ بَاتَ عَلَی طُهْرٍ فَکَأَنَّمَا أَحْیَا اللَّیْلَ کُلَّهُ فَأَنَا أَبِیتُ عَلَی طُهْرٍ فَقَالَ أَ لَیْسَ زَعَمْتَ أَنَّکَ تَخْتِمُ الْقُرْآنَ فِی کُلِّ یَوْمٍ قَالَ نَعَمْ قَالَ فَأَنْتَ أَکْثَرَ أَیَّامِکَ صَامِتٌ فَقَالَ لَیْسَ حَیْثُ تَذْهَبُ وَ لَکِنِّی سَمِعْتُ حَبِیبِی رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) یَقُولُ لِعَلِیٍّ یَا أَبَا الْحَسَنِ مَثَلُکَ فِی أُمَّتِی مَثَلُ قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ فَمَنْ قَرَأَهَا مَرَّهًًْ قَرَأَ ثُلُثَ الْقُرْآنِ وَ مَنْ قَرَأَهَا مَرَّتَیْنِ فَقَدْ قَرَأَ ثُلُثَیِ الْقُرْآنِ وَ مَنْ قَرَأَهَا ثَلَاثاً فَقَدْ خَتَمَ الْقُرْآنَ فَمَنْ أَحَبَّکَ بِلِسَانِهِ فَقَدْ کَمَلَ لَهُ ثُلُثُ الْإِیمَانِ وَ مَنْ أَحَبَّکَ بِلِسَانِهِ وَ قَلْبِهِ فَقَدْ کَمَلَ ثُلُثَا الْإِیمَانِ وَ مَنْ أَحَبَّکَ بِلِسَانِهِ وَ قَلْبِهِ وَ نَصَرَکَ بِیَدِهِ فَقَدِ اسْتَکْمَلَ الْإِیمَانَ وَ الَّذِی بَعَثَنِی بِالْحَقِّ یَا عَلِیُّ لَوْ أَحَبَّکَ أَهْلُ الْأَرْضِ کَمَحَبَّهًِْ أَهْلِ السَّمَاءِ لَکَ لَمَا عُذِّبَ أَحَدٌ بِالنَّارِ وَ أَنَا أَقْرَأُ قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ فِی کُلِّ یَوْمٍ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ فَقَامَ وَ کَأَنَّهُ قَدْ أُلْقِمَ حَجَراً.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - امام صادق (علیه السلام)، از پدران بزرگوارش (علیهم السلام) نقل می‌کند که؛ روزی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به یارانش فرمود: «کدام یک از شما تمام عمر روزه می‌گیرد»؟ سلمان (رحمة الله علیه) عرض کرد: «من‌ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله)»! رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «کدام‌یک از شما تمام شب¬ها بیدار می¬ماند»؟ سلمان (رحمة الله علیه) عرض کرد: «من‌ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله)»! فرمود: «کدام‌یک از شما هر روز قرآن را ختم می¬کند»؟ سلمان (رحمة الله علیه) عرض کرد: «من‌ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! در آن دم یکی از یاران حضرت (صلی الله علیه و آله) برآشفت». و عرض کرد: «ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! سلمان (رحمة الله علیه) مردی از پارسیان است و می¬خواهد بر ما جماعت قریش فخر بفروشد». فرمودی: کدام‌یک از شما تمام عمر روزه می¬گیرد، گفت: من؛ حال آنکه او بیشتر روزها غذا می-خورد. فرمودی: کدام یک از شما تمام شب¬ها را بیدار می¬ماند، گفت: «من؛ حال آنکه او بیشتر شب¬ها می¬خوابد». فرمودی: «کدام‌یک از شما هر روز قرآن را ختم می¬کند». گفت: «من؛ حال آنکه او بیشتر روزها ساکت است». پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: «بایست‌ای فلانی! همچون لقمان حکیم از کجا برای تو آمده [برای تو می¬رسد]»؟! [سلمان (رحمة الله علیه)، لقمانِ حکیم این امّت است] از خودش بپرس تا آگاهت کند. آن مرد به سلمان (رحمة الله علیه) گفت: «ای اباعبدالله! آیا ادّعا نکردی که تمام عمر روزه می¬گیری»؟ سلمان (رحمة الله علیه) گفت: «آری». گفت: «ولی من بیشتر روزها تو را دیده¬ام که غذا می¬خوری»! سلمان (رحمة الله علیه) گفت: «چنین نیست که تو می‌پنداری. من سه روز در ماه را روزه می¬گیرم و خداوند عزّوجلّ فرموده است هرکس کار نیکی بجا آورد، ده برابر آن پاداش دارد. (انعام/160) خواهد داشت و ماه شعبان را به ماه رمضان می¬افزایم و این‌گونه تمام عمر روزه می¬گیرم. آن مرد گفت: «آیا ادّعا نکردی که تمام شب¬ها را بیدار می‌مانی»؟ سلمان (رحمة الله علیه) گفت: «آری». گفت: «ولی تو بیشتر شب¬ها می¬خوابی»! سلمان (رحمة الله علیه) گفت: «چنین نیست که تو می¬پنداری». من از حبیب خودم، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) شنیدم که می¬فرمود: «هرکه شب را با طهارت بگذراند، گویی تمام شب را بیدار بوده است و من شب را با طهارت می¬گذرانم». آن مرد گفت: «آیا ادّعا نکردی که هر روز قرآن را ختم می¬کنی»؟ سلمان (رحمة الله علیه) گفت: «آری». گفت: «ولی تو بیشتر روزها ساکتی»! سلمان (رحمة الله علیه) گفت: «چنین نیست که تو می¬پنداری». من از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) شنیدم که به حضرت علی (علیه السلام) می¬فرمود: «ای اباالحسن (علیه السلام)! مَثَل تو در امّت من مَثَلِ قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ است که هرکه آن را یک‌مرتبه بخواند، یک‌سوّم قرآن را خوانده و هرکه آن را دو مرتبه بخواند، دو سوّم قرآن را خوانده و هرکه آن را سه مرتبه بخواند، قرآن را ختم کرده است. پس هرکه تو را با زبان دوست بدارد، یک‌سوّم ایمانش کامل شده و هرکه تو را با زبان و دل دوست بدارد، دو سوّم ایمانش کامل شده و هرکه تو را با زبان و دل دوست بدارد و با دست یاری کند، ایمانش کامل شده است. ای علی (علیه السلام)! سوگند به او که مرا بر حق برانگیخت، اگر همچنان که آسمانیان تو را دوست می¬دارند، زمینیان دوستت بدارند، خداوند هیچ‌کس را با آتش دوزخ عذاب نمی¬کند. من هر روز قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ را سه مرتبه می-خوانم. در آن هنگام سلمان (رحمة الله علیه) برخاست و گویی دهان آن قوم را بسته بود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص466

الأمالی للصدوق، ص33/ البرهان

12

(اخلاص/ مقدمه)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - سَمِعَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) رَجُلًا یَقُولُ عِشَاءً اللَّهُمَّ إِنِّی أَشْهَدُ أَنَّکَ أَنْتَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ الْأَحَدُ الصَّمَدُ الَّذِی لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ فَقَالَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) وَ الَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ لَقَدْ سَأَلَ اللَّهَ بِاسْمِهِ الْأَعْظَمِ الَّذِی إِذَا سُئِلَ بِهِ أَعْطَی وَ إِذَا دُعِیَ بِهِ أَجَابَ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - در حدیثی طولانی نقل شده است: پیغمبر (صلی الله علیه و آله) از مردی شنید که این اسماء را بعد از نماز عشا می‌خواند: خداوندا به‌درستی که من گواهی می‌دهم به آنکه تو خدایی نیست خدایی مگر تو یگانه بی‌نیازی که «لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ». حضرت پیغمبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «قسم به کسی که نفس من به دست قدرت اوست که هرآینه این مرد خدای خود را به اسم اعظم سؤال کرد، آن‌چنان اسمی که هرگاه خدای تعالی به آن سؤال کرده شود، عطا می‌کند و هرگاه او به آن اسم خوانده شود حاجت بنده‌ی خود را بر می‌آورد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص468

بحارالأنوار، ج90، ص224

مجازات ترک آن

1

(اخلاص/ مقدمه)

الصّادق (علیه السلام) - عَنْ إِسْحَاقَ‌بْنِ‌عَمَّارٍ عَنْ أَبِی‌عَبْدِ‌اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ: مَنْ مَضَتْ لَهُ جُمْعَهًٌْ وَ لَمْ یَقْرَأْ فِیهَا {بِ} قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ ثُمَّ مَاتَ مَاتَ عَلَی دِینِ أَبِی‌لَهَب.

امام صادق (علیه السلام) - کسی که جمعه‌ای بر او بگذرد [و هفته‌اش به سر آید] ولی در آن با قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ [نمازی] نخواند، بعد بمیرد، بر دین ابولهب مرده است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص468

بحارالأنوار، ج89، ص344/ نورالثقلین/ البرهان؛ «بالتفاوت»

آیه قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ [1]

بگو: خداوند، یکتا و یگانه است.

1

(اخلاص/ 1)

الجواد (علیه السلام) - عَنْ أَبِی‌هَاشِمٍ الْجَعْفَرِیِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی‌جَعْفَرٍ‌الثَّانِی (علیه السلام) قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ مَا مَعْنَی الْأَحَدِ قَالَ الْمُجْمَعُ عَلَیْهِ بِالْوَحْدَانِیَّهًِْ أَ مَا سَمِعْتَهُ یَقُولُ وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ لَیَقُولُنَّ اللهُ بَعْدَ ذَلِکَ لَهُ شَرِیکٌ وَ صَاحِبَهًٌْ.

امام جواد (علیه السلام) - ابوهاشم جعفری گوید: از امام جواد (علیه السلام) پرسیدم: «در کلام خداوند متعال قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ معنای احد چیست»؟ ایشان فرمود: «کسی که بر یگانگی¬اش همه هم¬رأی هستند، مگر نشنیده‌ای که خداوند متعال فرمود: و هرگاه از آنان بپرسی: «چه کسی آسمان‌ها و زمین را آفریده، و خورشید و ماه را مسخّر کرده است»؟ می‌گویند: «الله»! پس با این حال چگونه آنان را [از عبادت خدا] منحرف می‌سازند؟! . (عنکبوت/61) امّا پس از آن می¬گویند: او شریک و همراهی دارد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص468

بحارالأنوار، ج3، ص208/ نورالثقلین/ البرهان

2

(اخلاص/ 1)

الباقر (علیه السلام) - عَنْ أَبِی‌عَبْدِ‌اللَّهِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ‌بْنِ‌مُحَمَّدٍ (علیه السلام) عَنْ أَبِیهِ مُحَمَّدِ‌بْنِ‌عَلِیٍّ الْبَاقِرِ (علیه السلام) فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ قَالَ قُلْ أَیْ أَظْهِرْ مَا أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ وَ نَبَّأْنَاکَ بِهِ بِتَأْلِیفِ الْحُرُوفِ الَّتِی قَرَأْنَاهَا لَکَ لِیَهْتَدِیَ بِهَا مَنْ أَلْقَی السَّمْعَ وَ هُوَ شَهِیدٌ وَ هُوَ اسْمٌ مُشَارٌ وَ مَکْنِیٌّ إِلَی غَائِبٍ فَالْهَاءُ تَنْبِیهٌ عَنْ مَعْنًی ثَابِتٍ وَ الْوَاوُ إِشَارَهًٌْ إِلَی الْغَائِبِ عَنِ الْحَوَاسِّ کَمَا أَنَّ قَوْلَکَ هَذَا إِشَارَهًٌْ إِلَی الشَّاهِدِ عِنْدَ الْحَوَاسِّ وَ ذَلِکَ أَنَّ الْکُفَّارَ نَبَّهُوا عَنْ آلِهَتِهِمْ بِحَرْفِ إِشَارَهًِْ الشَّاهِدِ الْمُدْرَکِ فَقَالُوا هَذِهِ آلِهَتُنَا الْمَحْسُوسَهًُْ الْمُدْرَکَهًُْ بِالْأَبْصَارِ فَأَشِرْ أَنْتَ یَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله) إِلَی إِلَهِکَ الَّذِی تَدْعُو إِلَیْهِ حَتَّی نَرَاهُ وَ نُدْرِکَهُ وَ لَا نَأْلَهَ فِیهِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ فَالْهَاءُ تَثْبِیتٌ لِلثَّابِتِ وَ الْوَاوُ إِشَارَهًٌْ إِلَی الْغَائِبِ عَنْ دَرْکِ الْأَبْصَارِ وَ لَمْسِ الْحَوَاسِّ وَ اللَّهُ تَعَالَی عَنْ ذَلِکَ بَلْ هُوَ مُدْرِکُ الْأَبْصَارِ وَ مُبْدِعُ الْحَوَاسِّ.

امام باقر (علیه السلام) - از امام باقر (علیه السلام) روایت شده است که ایشان درباره‌ی کلام خداوند متعال: قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ فرمود: قُلْ، یعنی آشکار کن آنچه را بر تو وحی کردیم و تو را با آن فرستادیم. با همان تألیف حروف که ما برایت خواندیم: یا گوش دل فرادهد درحالی‌که حاضر باشد! . (ق/37) تا با آن هدایت شوند و هُوَ (او)، اسمی است به کنایه که اشاره به غایب دارد. هاء، حرف تنبیه است بر معنایی ثابت و واو، اشاره به غایب از حواسّ است. همان‌گونه که سخن تو هذا (این)، اشاره به حاضر نزد حواسّ است. این بدان سبب است که کافران با حرف اشاره به حاضر ادراک شده، از خدایان خود خبر دادند و گفتند: این¬ها خدایان محسوس ما هستند که دیده¬ها درکشان می¬کنند، پس تو نیز‌ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! به خدای خود که ما را به‌سویش فرا می¬خوانی، اشاره کن تا او را ببینیم و درکش کنیم و درباره¬اش سرگردان نشویم. درآن‌هنگام خداوند تبارک‌وتعالی نازل فرمود: قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ. پس هاء، تثبیت ثابت است و واو، اشاره به غایب از دریافت دیده¬ها و لمس حواسّ است و خداوند از این درک والاتر است، بلکه او خود، دیده¬ها را در می¬یابد و حواسّ را پدید می¬آورد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص468

بحارالأنوار، ج3، ص221/ التوحید، ص88/ نورالثقلین/ البرهان؛ «بعثناک» بدل «نبأناک»

3

(اخلاص/ 1)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) قَالَ: رَأَیْتُ الْخَضِرَ (علیه السلام) فِی الْمَنَامِ قَبْلَ بَدْرٍ بِلَیْلَهًٍْ فَقُلْتُ لَهُ عَلِّمْنِی شَیْئاً أُنْصَرْ بِهِ عَلَی الْأَعْدَاءِ فَقَالَ قُلْ یَا هُوَ یَا مَنْ لَا هُوَ إِلَّا هُوَ فَلَمَّا أَصْبَحْتُ قَصَصْتُهَا عَلَی رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فَقَالَ لِی یَا عَلِیُّ عُلِّمْتَ الِاسْمَ الْأَعْظَمَ فَکَانَ عَلَی لِسَانِی یَوْمَ بَدْرٍ وَ إِنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) قَرَأَ قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ فَلَمَّا فَرَغَ قَالَ یَا هُوَ یَا مَنْ لَا هُوَ إِلَّا هُوَ اغْفِرْ لِی وَ انْصُرْنِی عَلَی الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ وَ کَانَ عَلِیٌّ یَقُولُ ذَلِکَ یَوْمَ صِفِّینَ وَ هُوَ یُطَارِدُ فَقَالَ لَهُ عَمَّارُ‌بْنُ‌یَاسِرٍ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ مَا هَذِهِ الْکِنَایَاتُ قَالَ اسْمُ اللَّهِ الْأَعْظَمُ وَ عِمَادُ التَّوْحِیدِ لِلَّهِ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ ثُمَّ قَرَأَ شَهِدَ اللهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ وَ آخِرَ الْحَشْرِ ثُمَّ نَزَلَ فَصَلَّی أَرْبَعَ رَکَعَاتٍ قَبْلَ الزَّوَالِ قَالَ وَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) اللَّهُ مَعْنَاهُ الْمَعْبُودُ الَّذِی یَأْلَهُ فِیهِ الْخَلْقُ وَ یُؤْلَهُ إِلَیْهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْمَسْتُورُ عَنْ دَرْکِ الْأَبْصَارِ الْمَحْجُوبُ عَنِ الْأَوْهَامِ وَ الْخَطَرَاتِ.

امام علی (علیه السلام) - امام صادق (علیه السلام) از پدرانش از امیرمؤمنان علی (علیه السلام) روایت کرد که ایشان فرمود: یک شب پیش از جنگ بدر حضرت خضر (علیه السلام) را در خواب دیدم. به او گفتم: «چیزی مرا بیاموز که با آن بر دشمنان پیروز شوم». او گفت: «بگو: یا هو یا من لا هو إله هو». چون صبح شد، این خواب را برای رسول خدا (صلی الله علیه و آله) تعریف کردم. ایشان فرمود: «ای علی (علیه السلام)! اسم اعظم را به تو آموخته‌اند. این سخن در روز بدر بر زبان من بود». امیرمؤمنان (علیه السلام) قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ را خواند و چون آن را به پایان رساند، فرمود: «ای خدا، ای که کسی جز تو نیست! مرا بیامرز و بر قوم کافران یاری رسان». ایشان در روز صفّین نیز این سخن را می¬گفت و حمله¬ور می¬شد. در آن دم عمّاربن‌یاسر عرض کرد: «ای امیرمؤمنان! این کنایه‌ها چیست»؟ فرمود: «اسم اعظم خداوند و ستون یگانگی خداوندی است که هیچ خدایی جز او نیست. آنگاه ایشان خداوند، [با ایجادِ نظامِ واحدِ جهانِ هستی]، گواهی می‌دهد که معبودی جز او نیست. (آل عمران/18) و آیات آخر سوره‌ی حشر را قرائت فرمود و سپس از مرکبش پیاده شد و چهار رکعت نماز پیش از غروب به‌جای آورد. و امیرمؤمنان (علیه السلام) فرمود: «الله یعنی آن معبود که آفریدگان در او سرگردانند و به‌سویش الوهیت (راه و پناه) می¬جویند و الله از دریافت دیده¬ها پنهان است و از پندارها و خاطرها پوشیده است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص468

التوحید، ص89/ البرهان/ نورالثقلین؛ «عن امیرالمومنین… اربع رکعات قبل الزوال» محذوف

4

(اخلاص/ 1)

الباقر (علیه السلام) - مَعْنَاهُ الْمَعْبُودُ الَّذِی أَلِهَ الْخَلْقُ عَنْ دَرْکِ مَائِیَّتِهِ وَ الْإِحَاطَهًِْ بِکَیْفِیَّتِهِ وَ یَقُولُ الْعَرَبُ أَلِهَ الرَّجُلُ إِذَا تَحَیَّرَ فِی الشَّیْءِ فَلَمْ یُحِطْ بِهِ عِلْماً وَ وَلِهَ إِذَا فَزِعَ إِلَی شَیْءٍ مِمَّا یَحْذَرُهُ وَ یَخَافُهُ فَالْإِلَهُ هُوَ الْمَسْتُورُ عَنْ حَوَاسِّ الْخَلْق.

امام باقر (علیه السلام) - الله یعنی آن معبود که آفریدگان از دریافتن چیستی او و فراگرفتن چگونگی‌اش سرگردانند. عرب¬ها چون کسی در چیزی حیران شود و علمش آن را فرا نگیرد، می‌گویند: ألِهَ الرَّجُلُ. و نیز چون کسی از چیزی که از آن می¬ترسد و هراسان است، به‌سوی چیزی پناه جوید، می¬گویند: وَ لَهَ الرَّجُلُ. پس إله آن کسی است که از حواسّ مردمان پنهان است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص470

بحارالأنوار، ج3، ص222/ نورالثقلین/ البرهان

5

(اخلاص/ 1)

الباقر (علیه السلام) - الأَحَدُ الْفَرْدُ الْمُتَفَرِّدُ وَ الْأَحَدُ وَ الْوَاحِدُ بِمَعْنًی وَاحِدٍ وَ هُوَ الْمُتَفَرِّدُ الَّذِی لَا نَظِیرَ لَهُ وَ التَّوْحِیدُ الْإِقْرَارُ بِالْوَحْدَهًِْ وَ هُوَ الِانْفِرَادُ وَ الْوَاحِدُ الْمُتَبَایِنُ الَّذِی لَا یَنْبَعِثُ مِنْ شَیْءٍ وَ لَا یَتَّحِدُ بِشَیْءٍ وَ مِنْ ثَمَّ قَالُوا إِنِّ بِنَاءَ الْعَدَدِ مِنَ الْوَاحِدِ وَ لَیْسَ الْوَاحِدُ مِنَ الْعَدَدِ لِأَنَّ الْعَدَدَ لَا یَقَعُ عَلَی الْوَاحِدِ بَلْ یَقَعُ عَلَی الِاثْنَیْنِ فَمَعْنَی قَوْلِهِ اللهُ أَحَدٌ أَیِ الْمَعْبُودُ الَّذِی یَأْلَهُ الْخَلْقُ عَنْ إِدْرَاکِهِ وَ الْإِحَاطَهًِْ بِکَیْفِیَّتِهِ فَرْدٌ بِإِلَهِیَّتِهِ مُتَعَالٍ عَنْ صِفَاتِ خَلْقِهِ.

امام باقر (علیه السلام) - احد یعنی تک و بی¬مانند. احد و واحد هر دو یک معنا دارند و آن، بی¬مانند است که هیچ همتا ندارد. توحید، اقرار به یگانگی به‌معنای تک‌بودن است. واحد یعنی مشابه ناپذیر که از هیچ‌چیز گرفته نمی¬شود و با هیچ‌چیز یکسان نمی-شود. از این‌روست که گفته¬اند ساخت عدد از واحد (یک) است و واحد، خود در شمار اعداد نیست؛ چرا که عدد بر واحد واقع نمی-شود، بلکه بر اثنین (دو) اطلاق می¬شود. پس این سخن که خداوند احد است، یعنی آن معبود که آفریدگان از دریافتنش و فراگرفتن چگونگی¬اش مألوه و سرگردانند و در الهیّت و خدایی¬اش تک است و از صفات آفریدگانش والاتر است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص470

بحارالأنوار، ج3، ص222/ نورالثقلین؛ «المنفرد» بدل «المتفرد» / البرهان

6

(اخلاص/ 1)

الصّادق (علیه السلام) - أنَّ الْیَهُودَ سَأَلُوا: رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) عَنْ نِسْبَهًِْ اللَّهِ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ فَأَنْزَلَ اللَّهُ جَلَّ وَ عَزَّ هُوَ اللهُ الْأَحَدُ الْوَاحِدُ الصَّمَدُ الَّذِی لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ فَمَعْنَی الْأَحَدِ أَیْ أَنَّهُ لَیْسَ بِذِی أَبْعَاضِ جَوَارِحَ مُخْتَلِفَهًٍْ مُبَعَّضَهًٍْ وَ لَیْسَ فِیهِ جَوَانِبُ وَ لَا أَطْرَافٌ وَ مَعْنَی الْوَاحِدِ أَنَّهُ نُورٌ وَاحِدٌ بِلَا اخْتِلَافٍ.

امام صادق (علیه السلام) - از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) درباره‌ی نسبت خدای عزّوجلّ پرسیدند. خدای عزّوجلّ نازل فرمود: او خداوند یکتا، یگانه و بی‌نیازی است که همه‌ی نیازمندان قصد او می‌کنند؛ خدایی که [هرگز] نزاد، و زاده نشد، و برای او هیچ‌گاه شبیه و مانندی نبوده است! معنای أَحَدٌ یعنی اینکه دارای اجزا، اعضای مختلف و تقسیم شده نیست و در او جوانب و اطراف [و جهت] نیست. و معنای «واحد» این است که او یک نور بدون تنوع است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص470

بحارالأنوار، ج82، ص52

7

(اخلاص/ 1)

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه) - مَعْنَی قَوْلِهِ: أَحَدٌ أَحَدِیُّ النَّعْتِ کَمَا قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) نُورٌ لَا ظَلَامَ فِیهِ وَ عِلْمٌ لَا جَهْلَ فِیه.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه) - و در کلام حق تعالی، احد یعنی یگانه در صفت، همان‌گونه که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «نوری است که هیچ تاریکی در آن نیست و علمی است که هیچ نادانی در آن نیست».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص472

القمی، ج2، ص448/ البرهان

8

(اخلاص/ 1)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - لِلنَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) بِمَکَّهًَْ صِفْ لَنَا رَبَّکَ لِنَعْرِفَهُ فَنَعْبُدَهُ، فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی عَلَی النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ، یَعْنِی غَیْرَ مُبَعَّضٍ وَ لَا مُجَزًّی وَ لَا مُکَیَّفٍ، وَ لَا یَقَعُ عَلَیْهِ اسْمُ الْعَدَدِ وَ لَا الزِّیَادَهًُْ وَ لَا النُّقْصَان.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) گوید: قریشیان در مکّه به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) عرض کردند: «پروردگارت را برای ما وصف کن تا او را بشناسیم و این‌گونه آن را بپرستیم. آنگاه خداوند تبارک‌وتعالی بر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نازل فرمود: قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ یعنی بخش‌ناپذیر است و تجزیه‌ناپذیر و تناسب ناپذیر و هیچ اسم و عدد و افزایش و کاهشی بر او واقع نمی¬شود».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص472

القمی، ج2، ص448/ البرهان؛ «لامتجزی» بدل «لامجزی»

9

(اخلاص/ 1)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - رُوِیَ عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) أَنَّهُ قَالَ: اللهُ أَحَدٌ بِلَا تَأْوِیلِ عَدَد.

امام علی (علیه السلام) - از امیرالمومنین (علیه السلام) درباره‌ی تفسیر این سوره روایت شده است که فرمود: اللهُ أَحَدٌ بدون آنکه عدد را در موردش تأویل کنیم.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص472

روضه الواعظین، ج1، ص18

10

(اخلاص/ 1)

الباقر (علیه السلام) - عَنْ مُحَمَّدِ‌بْنِ‌مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی‌جَعْفَرٍ (علیه السلام) أَنَّهُ قَالَ مِنْ صِفَهًِْ الْقَدِیمِ أَنَّهُ وَاحِدٌ أَحَدٌ صَمَدٌ أَحَدِیُ الْمَعْنَی وَ لَیْسَ بِمَعَانٍ کَثِیرَهًٍْ.

امام باقر (علیه السلام) - درباره‌ی صفت خدای قدیم فرمود: «همانا او یگانه و توپر است؛ یکتا معنی است، معانی زیاد و مختلفی ندارد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص472

التوحید، ص144/ نورالثقلین

11

(اخلاص/ 1)

الرّضا (علیه السلام) - أَبُو مُحَمَّدٍ الْفَضْلُ‌بْنُ‌شَاذَانَ النَّیْسَابُورِیُ إِنْ سَأَلَ سَائِلٌ فَقَالَ أَخْبِرْنِی… فَإِنْ قَالَ قَائِلٌ فَلِمَ وَجَبَ عَلَیْهِمُ الْإِقْرَارُ وَ الْمَعْرِفَهًُْ بِأَنَّ اللَّهَ وَاحِدٌ أَحَدٌ قِیلَ لِعِلَلٍ مِنْهَا أَنَّهُ لَوْ لَمْ یَجِبْ ذَلِکَ عَلَیْهِمْ لَجَازَ لَهُمْ أَنْ یَتَوَهَّمُوا مُدَبِّرَیْنِ أَوْ أَکْثَرَ مِنْ ذَلِکَ وَ إِذَا جَازَ ذَلِکَ لَمْ یَهْتَدُوا إِلَی الصَّانِعِ لَهُمْ مِنْ غَیْرِهِ لِأَنَّ کُلَّ إِنْسَانٍ مِنْهُمْ لَا یَدْرِی لَعَلَّهُ أَنَّمَا یَعْبُدُ غَیْرَ الَّذِی خَلَقَهُ وَ یُطِیعُ غَیْرَ الَّذِی أَمَرَهُ فَلَا یَکُونُوا عَلَی حَقِیقَهًٍْ مِنْ صَانِعِهِمْ وَ خَالِقِهِمْ وَ لَا یَثْبُتُ عِنْدَهُمْ أَمْرُ آمِرٍ وَ لَا نَهْیُ نَاهٍ إِذْ لَا یَعْرِفُ الْآمِرَ بِعَیْنِهِ وَ لَا النَّاهِیَ مِنْ غَیْرِهِ وَ مِنْهَا أَنَّهُ لَوْ جَازَ أَنْ یَکُونَ اثْنَیْنِ لَمْ یَکُنْ أَحَدُ الشَّرِیکَیْنِ أَوْلَی بِأَنْ یُعْبَدَ وَ یُطَاعَ مِنَ الْآخَرِ وَ فِی إِجَازَهًِْ أَنْ یُطَاعَ ذَلِکَ الشَّرِیکُ إِجَازَهًُْ أَنْ لَا یُطَاعَ اللَّهُ وَ فِی أَنْ لَا یُطَاعَ اللَّهُ الْکُفْرُ بِاللَّهِ وَ بِجَمِیعِ کُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ وَ إِثْبَاتُ کُلِّ بَاطِلٍ وَ تَرْکُ کُلِّ حَقٍّ وَ تَحْلِیلُ کُلِّ حَرَامٍ وَ تَحْرِیمُ کُلِّ حَلَالٍ وَ الدُّخُولُ فِی کُلِّ مَعْصِیَهًٍْ وَ الْخُرُوجُ مِنْ کُلِّ طَاعَهًٍْ وَ إِبَاحَهًُْ کُلِّ فَسَادٍ وَ إِبْطَالُ کُلِّ حَقٍّ وَ مِنْهَا أَنَّهُ لَوْ جَازَ أَنْ یَکُونَ أَکْثَرَ مِنْ وَاحِدٍ لَجَازَ لِإِبْلِیسَ أَنْ یَدَّعِیَ أَنَّهُ ذَلِکَ الْآخَرُ حَتَّی یُضَادَّ اللَّهَ فِی جَمِیعِ حُکْمِهِ وَ یَصْرِفَ الْعِبَادَ إِلَی نَفْسِهِ فَیَکُونُ فِی ذَلِکَ أَعْظَمُ الْکُفْرِ وَ أَشَدُّ النِّفَاق.

امام رضا (علیه السلام) - گفته است آن‌ها را از امامرضا (علیه السلام) در دفعات مختلف شنیده و جمع نموده است و چنانچه فردی بگوید: «چرا اقرار به یکتایی خداوند و شناختن وحدانیّت او بر خلق واجب است»؟ گفته می‌شود: «به جهات مختلفی که از جمله آن‌ها این است که اگر بر آن‌ها واجب نمی‌شد این اقرار و شناخت، ممکن بود که دو مدبّر یا بیشتر برای عالم تصوّر کنند و اگر چنین چیزی جایز بود راه شناخت نبود و خالق حقیقی خود را از آن دیگر تمیز نمی‌دادند، زیرا هر انسانی نمی‌دانست که کدام‌یک از آن دو، خالق اوست، و کسی را که آفریننده‌ی او نیست او را اطاعت می‌کرد و بر هیچ‌کس معلوم نبود که کدام‌یک او را خلق کرده است و امر کدام را باید بپذیرد و اطاعت نماید، و از منهیّات کدام نهی‌کننده باید خودداری کنند، چرا که امرکننده و نهی‌کننده واقعی را تشخیص نمی‌دهند. و از جمله علّل اینکه اگر ممکن بود که دو خدا باشد، هیچ‌کدام از آن دیگر سزاوارتر به پرستش و اطاعت نبود، و در جواز اطاعت و فرمان‌بردن از هریک از آن دو شریک جواز فرمانبرداری از دیگر موجود بود و در این جوازعدم اطاعت «اللَّه» مسلّم بود، و آن کفر به خداست و تمامی انبیاء (علیهم السلام) و کتب آسمانی آنان، و اثبات هر باطل و ترک اداء همه‌ی حقوق و حلال‌دانستن تمامی محرّمات، و تحریم همه مباحات، و ارتکاب کلّ معاصی و گناهان، و بیرون‌شدن از جمیع طاعات، و حلال‌کردن هر تباهی و فساد، و باطل‌نمودن هر حقّی امری مسلم بود، و دیگر اینکه اگر جایز باشد که خدا را یکتا ندانیم و غیر او را هم خدا بدانیم پس جایز است ابلیس ادّعا کند آن خدای دیگر منم تا با تمامی احکام با خداوند تعالی معارضه کند و مردم را به‌سوی خود بخواند، و در این، کفر عظیم‌تر و نفاق شدیدتر خواهد بود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص472

علل الشرایع، ج1، ص255/ نورالثقلین

12

(اخلاص/ 1)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - عَنِ الْمِقْدَامِ‌بْنِ‌شُرَیْحِ‌بْنِ‌هَانِئٍ عَنْ أَبِیهِ قَالَ: إِنَّ أَعْرَابِیّاً قَامَ یَوْمَ الْجَمَلِ إِلَی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) فَقَالَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ أَ تَقُولُ إِنَّ اللَّهَ وَاحِدٌ قَالَ فَحَمَلَ النَّاسُ عَلَیْهِ قَالُوا یَا أَعْرَابِیُّ أَ مَا تَرَی مَا فِیهِ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ مِنْ تَقَسُّمِ الْقَلْبِ فَقَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) دَعُوهُ فَإِنَ الَّذِی یُرِیدُهُ الْأَعْرَابِیُ هُوَ الَّذِی نُرِیدُهُ مِنَ الْقَوْمِ ثُمَّ قَالَ یَا أَعْرَابِیُّ إِنَّ الْقَوْلَ فِی أَنَّ اللَّهَ وَاحِدٌ عَلَی أَرْبَعَهًِْ أَقْسَامٍ فَوَجْهَانِ مِنْهَا لَا یَجُوزَانِ عَلَی اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ وَجْهَانِ یَثْبُتَانِ فِیهِ فَأَمَّا اللَّذَانِ لَا یَجُوزَانِ عَلَیْهِ فَقَوْلُ الْقَائِلِ وَاحِدٌ یَقْصِدُ بِهِ بَابَ الْأَعْدَادِ فَهَذَا مَا لَا یَجُوزُ لِأَنَّ مَا لَا ثَانِیَ لَهُ لَا یَدْخُلُ فِی بَابِ الْأَعْدَادِ أَ مَا تَرَی أَنَّهُ کَفَرَ مَنْ قَالَ ثالِثُ ثَلاثَهًٍْ وَ قَوْلُ الْقَائِلِ هُوَ وَاحِدٌ مِنَ النَّاسِ یُرِیدُ بِهِ النَّوْعَ مِنَ الْجِنْسِ فَهَذَا مَا لَا یَجُوزُ عَلَیْهِ لِأَنَّهُ تَشْبِیهٌ وَ جَلَّ رَبُّنَا عَنْ ذَلِکَ وَ تَعَالَی وَ أَمَّا الْوَجْهَانِ اللَّذَانِ یَثْبُتَانِ فِیهِ فَقَوْلُ الْقَائِلِ هُوَ وَاحِدٌ لَیْسَ لَهُ فِی الْأَشْیَاءِ شِبْهٌ کَذَلِکَ رَبُّنَا وَ قَوْلُ الْقَائِلِ إِنَّهُ عَزَّوَجَلَّ أَحَدِیُّ الْمَعْنَی یَعْنِی بِهِ أَنَّهُ لَا یَنْقَسِمُ فِی وُجُودٍ وَ لَا عَقْلٍ وَ لَا وَهْمٍ‌کَذَلِکَ رَبُّنَا عَزَّوَجَلَّ.

امام علی (علیه السلام) - شریح‌بن‌هانی گفت: در جنگ جمل یک نفر اعرابی بلند شد و گفت: «ای امیر المؤمنین! آیا می‌گویی خداوند واحد است»؟ مردم به او حمله کردند و گفتند: «ای اعرابی آیا نمی‌بینی که امیرالمؤمنین در چه حالی از دل‌مشغولی است»؟ امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمود: «رهایش کنید، آنچه این اعرابی می‌خواهد همان است که ما از این قوم می‌خواهیم». سپس گفت: «ای اعرابی! سخن گفتن از اینکه خدا یکی است چهار قسم است، دو قسم آن بر خدا جایز نیست، ولی دو قسم آن را می‌توان بر خدا ثابت نمود، آن دو قسمی که جایز نیست این است که شخص بگوید: خدا یکی است و منظور از لحاظ شمارش و عدد باشد، این جایز نیست، چون چیزی که دوّمی ندارد داخل در باب اعداد نیست، آیا نمی‌بینی که هرکس بگوید: آن‌ها که گفتند: «خداوند، یکی از سه خداست» [نیز] به یقین کافر شدند. (مائده/73) همچنین اگر بگوید: خدا یکی از مردم است و منظور او نوعی از جنس باشد این نیز روا نیست، چون تشبیه است و پروردگار، برتر از آن است. و امّا دو وجهی که جایز است، سخن شخص است که بگوید: خدا یکی است و در میان موجودات مانند ندارد، پروردگار ما چنین است و نیز سخن شخص که بگوید: خداوند از نظر معنا یکی است و منظورش این باشد: خدا نه در وجود و نه در عقل و نه در وهم قابل قسمت نیست، پروردگار ما چنین است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص474

التوحید، ص83/ نورالثقلین

13

(اخلاص/ 1)

الکاظم (علیه السلام) - عَنِ الْفَتْحِ‌بْنِ‌یَزِیدَ الْجُرْجَانِیِّ عَنْ أَبِی‌الْحَسَنِ (علیه السلام) قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ وَ هُوَ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ الْوَاحِدُ الْأَحَدُ الصَّمَدُ. لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ لَوْ کَانَ کَمَا یَقُولُ الْمُشَبِّهَهًُْ لَمْ یُعْرَفِ الْخَالِقُ مِنَ الْمَخْلُوقِ وَ لَا الْمُنْشِئُ مِنَ الْمُنْشَإِ لَکِنَّهُ الْمُنْشِئُ فَرْقٌ بَیْنَ مَنْ جَسَّمَهُ وَ صَوَّرَهُ وَ أَنْشَأَهُ إِذْ کَانَ لَا یُشْبِهُهُ شَیْءٌ وَ لَا یُشْبِهُ هُوَ شَیْئاً قُلْتُ أَجَلْ جَعَلَنِیَ اللَّهُ فِدَاکَ لَکِنَّکَ قُلْتَ الْأَحَدُ الصَّمَدُ وَ قُلْتَ لَا یُشْبِهُهُ شَیْءٌ وَ اللَّهُ وَاحِدٌ وَ الْإِنْسَانُ وَاحِدٌ أَ لَیْسَ قَدْ تَشَابَهَتِ الْوَحْدَانِیَّهًُْ قَالَ یَا فَتْحُ أَحَلْتَ ثَبَّتَکَ اللَّهُ إِنَّمَا التَّشْبِیهُ فِی الْمَعَانِی فَأَمَّا فِی الْأَسْمَاءِ فَهِیَ وَاحِدَهًٌْ وَ هِیَ دَالَّهًٌْ عَلَی الْمُسَمَّی وَ ذَلِکَ أَنَّ الْإِنْسَانَ وَ إِنْ قِیلَ وَاحِدٌ فَإِنَّهُ یُخْبَرُ أَنَّهُ جُثَّهًٌْ وَاحِدَهًٌْ وَ لَیْسَ بِاثْنَیْنِ وَ الْإِنْسَانُ نَفْسُهُ لَیْسَ بِوَاحِدٍ لِأَنَّ أَعْضَاءَهُ مُخْتَلِفَهًٌْ وَ أَلْوَانَهُ مُخْتَلِفَهًٌْ وَ مَنْ أَلْوَانُهُ مُخْتَلِفَهًٌْ غَیْرُ وَاحِدٍ وَ هُوَ أَجْزَاءٌ مُجَزَّاهًٌْ لَیْسَتْ بِسَوَاءٍ دَمُهُ غَیْرُ لَحْمِهِ وَ لَحْمُهُ غَیْرُ دَمِهِ وَ عَصَبُهُ غَیْرُ عُرُوقِهِ وَ شَعْرُهُ غَیْرُ بَشَرِهِ وَ سَوَادُهُ غَیْرُ بَیَاضِهِ وَ کَذَلِکَ سَائِرُ جَمِیعِ الْخَلْقِ فَالْإِنْسَانُ وَاحِدٌ فِی الِاسْمِ وَ لَا وَاحِدٌ فِی الْمَعْنَی وَ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ هُوَ وَاحِدٌ لَا وَاحِدَ غَیْرُهُ لَا اخْتِلَافَ فِیهِ وَ لَا تَفَاوُتَ وَ لَا زِیَادَهًَْ وَ لَا نُقْصَانَ فَأَمَّا الْإِنْسَانُ الْمَخْلُوقُ الْمَصْنُوعُ الْمُؤَلَّفُ مِنْ أَجْزَاءٍ

مُخْتَلِفَهًٍْ وَ جَوَاهِرَ شَتَّی غَیْرَ أَنَّهُ بِالاجْتِمَاعِ شَیْءٌ وَاحِدٌ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ فَرَّجْتَ عَنِّی فَرَّجَ اللَّهُ عَنْک.

امام کاظم (علیه السلام) - فتح‌بن‌یزید جرجانی گوید: از امام کاظم (علیه السلام) شنیدم که آن حضرت درباره‌ی خداوند چنین می‌فرمود: «او لطیف و خبیر است، شنوا و بیناست، واحد و احد و بی‌نیاز است، [هرگز] نزاد، و زاده نشد، و برای او هیچ‌گاه شبیه و مانندی نبوده است! . اشیاء را ایجاد کرده، به اجسام جسمیّت داده و نقش‌ها را صورت و شکل بخشیده است، اگر آن‌طور بود که می‌گویند، خالق و مخلوق از یکدیگر شناخته نمی‌شدند، ایجادکننده و ایجاد شده از یکدیگر ممتاز نبودند و شناخته نمی‌شدند، لکن اوست ایجادکننده، فرق است بین خدا و بین آن چیزی که خدا به او صورت بخشیده و جسمیّت داده و ایجادش نموده است، چون هیچ‌چیز به خداوند شبیه نیست و خداوند نیز به هیچ‌چیز شبیه نمی‌باشد». گفتم: «بله، فدایت شوم، لکن گفتی: احد و صمد (بی‌نیاز) است». و نیز فرمودی: «به هیچ‌چیز شبیه نیست درحالی‌که خداوند یکی است، انسان هم یکی است پس در وحدانیّت و یکی‌بودن، به یکدیگر شبیه‌اند»؟ حضرت فرمود: «ای فتح! حرف محالی می‌زنی، خداوند ثابت قدمت گرداند. [آن] تشبیه[که ما آن را نفی می‌کنیم] در معانی است، امّا اسم در مورد همه یکی است و نشان‌دهنده مسمّی است، به این ترتیب که انسان را گرچه می‌توان «واحد» و «یکی» دانست، امّا منظور این است که یک شیء و یک جثّه است و دو تا نیست. امّا خود انسان «واحد» (حقیقی) نیست زیرا دارای اعضای گوناگون است، رنگ‌هایش مختلف و زیاد است و یکی نیست، انسان عبارتست از مجموعه اجزایی که با هم فرق می‌کنند، خونش با گوشتش تفاوت دارد، گوشتش با خونش فرق می‌کند، رشته‌های اعصابش غیر از رگ‌هایش است، مویش غیر از پوستش است، سیاهی‌اش غیر سفیدی‌اش است و همین‌گونه می‌باشند سایر مخلوقات. پس انسان از نظر اسم «واحد» است امّا در معنی «واحد» نیست. و خداوند تبارک‌وتعالی واحدی است که واحد دیگری جز او نیست، اختلاف و تفاوتی در او نیست، زیاده و نقصان در او راه ندارد امّا انسان مخلوق مصنوع که از اجزاء مختلف و موادّ گوناگون ساخته شده است، مختلف و متفاوت است و زیاده و نقصان دارد هرچند در کلّ یک‌چیز است». گفتم: «قربانت گردم آسوده‌ام کردی، خداوند آسوده خاطرت کند. حال همان‌طور که واحد را برایم تفسیر کردی».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص474

نورالثقلین

14

(اخلاص/ 1)

الرّضا (علیه السلام) - عَنِ الْفَتْحِ‌بْنِ‌یَزِیدَ الْجُرْجَانِی‌عَنْ أَبِی الْحَسَنِ (علیه السلام) قَالَ: سَمِعْتُهُ یَقُولُ… قُلْتَ الْأَحَدُ الصَّمَدُ وَ قُلْتَ لَا یُشْبِهُ شَیْئاً وَ اللَّهُ وَاحِدٌ وَ الْإِنْسَانُ وَاحِدٌ أَ لَیْسَ قَدْ تَشَابَهَتِ الْوَاْحَدَانِیَّهًُْ قَالَ یَا فَتْحُ أَحَلْتَ ثَبَّتَکَ اللَّهُ تَعَالَی إِنَّمَا التَّشْبِیهُ فِی الْمَعَانِی فَأَمَّا فِی الْأَسْمَاءِ فَهِیَ وَاحِدَهًٌْ وَ هِیَ دَلَالَهًٌْ عَلَی الْمُسَمَّی.

امام رضا (علیه السلام) - [در [کتاب] «عیون الاخبار» حدیثی است که آن را در توضیح قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ ذکر کردیم و در آن حدیث آمده است: ] فتح‌بن‌یزید جرجانی گوید به امام (علیه السلام) عرض کردم: «فرمودی: [خداوند] یکتا و بی‌نیاز است و فرمودی: او شبیه چیزی نیست، درصورتی که خدا یکتا است و انسان هم یکتا است. آیا یکتایی [انسان و خدا] به یکدیگر شبیه نیست»؟ امام (علیه السلام) فرمود: «ای فتح! سخن محالی گفتی. خداوند تو را [در راه حقّ] ثابت قدم گرداند. شبیه هم‌بودن فقط در معانی است [و این در مورد خداوند محال است]، امّا در اسم‌ها، پس آن [گاهی بین خدا و غیر او مشترک و] یکی است و آن دلالت بر صاحب اسم است [یعنی گاهی یک اسم مثل یکتابودن بین خدا و غیر او مشترک است ولی معنای همین اسم، بین خدا و غیر او شبیه هم نیست و شباهت فقط در اسم است نه در معنی]».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص476

عیون أخبارالرضا، ج1، ص128/ نورالثقلین

15

(اخلاص/ 1)

الصّادق (علیه السلام) - سَأَلَ الصَّادِقَ (علیه السلام) عَنْ رِضَا اللَّهِ وَ سَخَطِهِ فَقَالَ: لَیْسَ ذَلِکَ عَلَی مَا یُوجَدُ مِنَ الْمَخْلُوقِینَ وَ ذَلِکَ أَنَ الرِّضَا دِخَالٌ یَدْخُلُ عَلَیْهِ فَیَنْقُلُهُ مِنْ حَالٍ إِلَی حَالٍ لِأَنَّ الْمَخْلُوقَ أَجْوَفُ مُعْتَمِلٌ مُرَکَّبٌ لِلْأَشْیَاءِ فِیهِ مَدْخَلٌ وَ خَالِقُنَا لَا مَدْخَلَ لِلْأَشْیَاءِ فِیهِ لِأَنَّهُ وَاحِدٌ وَ أَحَدِیُّ الذَّاتِ وَ أَحَدِیُّ الْمَعْنَی.

امام صادق (علیه السلام) - از امام صادق (علیه السلام) درباره‌ی رضایت خداوند و غضب او سؤال شد، فرمود: «رضایت و غضب خداوند آنطور که در مخلوق‌ها پیدا می‌شود نیست و آن به این دلیل است که رضایت [در بندگان] حالتی عارضی است که بر او وارد می‌شود و او را از حالتی به حالت دیگر منتقل می‌کند؛ چون مخلوق میان تهی، ساخته شده و مرکّب [از اجزا] است و اشیاء [خارجی] در او دخالت دارند و اشیاء در خالق ما، دخالت و تأثیری ندارند؛ چون او یگانه است؛ ذات یکتا و [صفات و] معنای یکتا [دارد]».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص476

بحارالانوار، ج3، ص227

16

(اخلاص/ 1)

الصّادق (علیه السلام) - عَنْ هِشَامِ‌بْنِ‌الْحَکَمِ أَنَّهُ قَالَ: مِنْ سُؤَالِ الزِّنْدِیقِ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) أَنْ قَالَ لِمَ لَا یَجُوزُ أَنْ یَکُونَ صَانِعُ الْعَالَمِ أَکْثَرَ مِنْ وَاحِدٍ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) لَا یَخْلُو قَوْلُکَ إِنَّهُمَا اثْنَانِ مِنْ أَنْ یَکُونَا قَدِیمَیْنِ قَوِیَّیْنِ أَوْ یَکُونَا ضَعِیفَیْنِ أَوْ یَکُونَ أَحَدُهُمَا قَوِیّاً وَ الْآخَرُ ضَعِیفاً فَإِنْ کَانَا قَوِیَّیْنِ فَلِمَ لَا یَدْفَعُ کُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا صَاحِبَهُ وَ یَتَفَرَّدُ بِالرُّبُوبِیَّهًِْ وَ إِنْ زَعَمْتَ أَنَّ أَحَدَهُمَا قَوِیٌّ وَ الْآخَرَ ضَعِیفٌ ثَبَتَ أَنَّهُ وَاحِدٌ کَمَا نَقُولُ لِلْعَجْزِ الظَّاهِرِ فِی الثَّانِی وَ إِنْ قُلْتَ إِنَّهُمَا اثْنَانِ لَمْ یَخْلُ مِنْ أَنْ یَکُونَا مُتَّفِقَیْنِ مِنْ کُلِّ جِهَهًٍْ أَوْ مُفْتَرِقَیْنِ مِنْ کُلِّ جِهَهًٍْ فَلَمَّا رَأَیْنَا الْخَلْقَ مُنْتَظِماً وَ الْفَلَکَ جَارِیاً وَ اخْتِلَافَ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ وَ الشَّمْسِ وَ الْقَمَرِ دَلَّ صِحَّهًُْ الْأَمْرِ وَ التَّدْبِیرِ وَ ائْتِلَافُ الْأَمْرِ عَلَی أَنَّ الْمُدَبِّرَ وَاحِدٌ.

امام صادق (علیه السلام) - هشام‌بن‌حکم گوید: مردی زندیق خدمت حضرت صادق (علیه السلام) آمد و سؤالاتی نمود از آن جمله پرسید: «چرا جایز نیست که جهان دو خدا داشته باشد»؟ امام صادق (علیه السلام) در جواب او فرمود: «اینکه گفتی دو خدا باشد خارج از دو صورت نیست. یا هر دو قدیم و ازلی هستند یا هر دو ضعیف و یا اینکه یکی قوی است و دیگری ضعیف، اگر هر دو قوی هستند چرا یکی دیگری را دفع نمی‌کند تا به تنهایی تدبیر جهان را نماید درصورتی‌که یکی قوی و دیگری ضعیف باشد ثابت می‌شود که خدا یکتا است به‌واسطه‌ی عجز و ناتوانی که در دوّمی فرض شد. [با فرض دیگر] اگر بگویی دو خدا است یا این دو خدا از همه جهت با هم متّفق هستند یا با یکدیگر از همه جهت فرق دارند [درصورتی‌که از هرجهت با هم متّفق باشند حتّی از نظر وجود دو بودن صحیح نیست] امّا اگر با یکدیگر فرق داشته باشند چون نظام و هماهنگی جهان را مشاهده می‌کنیم از گردش افلاک و آمدورفت شب‌وروز و خورشید و ماه از این نظام و هماهنگی که تمام موجودات روی هدف و نظر خاصی آفریده شده‌اند و [در تمام جهان از ذرات کوچک و اتم‌ها تا کرات بزرگ و کهکشان‌ها] یک پیوستگی و ارتباط وجود دارد متوجّه می‌شویم که نظم‌دهنده و نقشه‌پرداز و مدیر یکی است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص476

بحارالأنوار، ج3، ص230/ بحرالعرفان، ج3، ص189

17

(اخلاص/ 1)

الرّضا (علیه السلام) - عَنِ الْفَضْلِ‌بْنِ‌شَاذَانَ قَالَ: سَأَلَ رَجُلٌ مِنَ الثَّنَوِیَّهًِْ أَبَا الْحَسَنِ عَلِیَّ‌بْنَ‌مُوسَی الرِّضَا (علیه السلام) وَ أَنَا حَاضِرٌ، فَقَالَ لَهُ: إِنِّی أَقُولُ: إِنَّ صَانِعَ الْعَالَمِ اثْنَانِ، فَمَا الدَّلِیلُ عَلَی أَنَّهُ وَاحِدٌ؟ فَقَالَ: قَوْلُکَ إِنَّهُ اثْنَانِ، دَلِیلٌ عَلَی أَنَّهُ وَاحِدٌ، لِأَنَّکَ لَمْ تَدَّعِ الثَّانِیَ إِلَّا بَعْدَ إِثْبَاتِکَ لِلْوَاحِدِ فَالْوَاحِدُ مُجْمَعٌ عَلَیْهِ وَ أَکْثَرُ مِنْ وَاحِدٍ مُخْتَلَفٌ فِیهِ.

امام رضا (علیه السلام) - فضل‌بن‌شاذان گوید: مردی از فرقه ثنویه از ابوالحسن حضرت علیّ‌بن‌موسی الرضا (علیه السلام) سؤال نمود و من حاضر بودم و گفت: «من می‌گویم که صانع عالم دو تا است پس دلیل بر آنکه صانع یکیست چیست»؟ حضرت (علیه السلام) فرمود: «قول تو که صانع دو تا است دلیل بر این است که صانع یکی است زیرا که تو دوّم را ادّعا نکردی مگر بعد از آنکه یکی را اثبات کردی پس یکی مجمع علیه است که ما و تو بر آن اجماع داریم و بیشتر از یکی مختلف فیه است که در آن اختلاف شده است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص476

الفصول المهمّهًْ، ج1، ص135

18

(اخلاص/ 1)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - وَ اعْلَمْ أَنَّهُ لَوْ کَانَ لِرَبِّکَ شَرِیکٌ لَأَتَتْکَ رُسُلُهُ وَ لَرَأَیْتَ آثَارَ مُلْکِهِ وَ سُلْطَانِهِ وَ لَعَرَفْتَ صِفَتَهُ وَ فِعَالَهُ وَ لَکِنَّهُ إِلَهٌ وَاحِدٌ کَمَا وَصَفَ نَفْسَهُ لَا یُضَادُّهُ فِی ذَلِکَ أَحَدٌ وَ لَا یُحَاجُّهُ وَ أَنَّهُ خَالِقُ کُلِّ شَیْء.

امام علی (علیه السلام) - پسرم اگر برای خدای تو شریکی می‌بود فرستادگانش می‌آوردند و مسلّماً تو نشانه‌های سلطنت و کشور آن شریک را می‌دیدی و چگونگی و کردارش را می‌شناختی، ولی خدای تو خدای واحد است آنسان که خودش معرفی کرده هیچ‌کس با او در پادشاهیش مخالفت نمی‌کند و با او در این باب گفتگو نمی‌کند و او آفریننده‌ی همه چیز است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص478

بحارالأنوار، ج3، ص234

19

(اخلاص/ 1)

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) - إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی وَاحِدٌ لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ.

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) - هُوَ اللهُ أَحَدٌ گفته شده است که معنایش این است که خدا یکی است و هیچ‌چیز همانند او نیست. (شوری/11)

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص478

بحارالأنوار، ج3، ص268

20

(اخلاص/ 1)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - جَاءَ یَهُودِیٌّ إِلَی النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) وَ عِنْدَهُ أَمِیرُ‌الْمُؤْمِنِینَ عَلِیُّ‌بْنُ‌أَبِی‌طَالِبٍ (علیه السلام) فَقَالَ لَهُ مَا الْفَائِدَهًُْ فِی حُرُوفِ الْهِجَاءِ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) لِعَلِیٍّ (علیه السلام) أَجِبْهُ فَقَالَ عَلِیُّ‌بْنُ‌أَبِی‌طَالِبٍ (علیه السلام) مَا مِنْ حَرْفٍ إِلَّا وَ هُوَ اسْمٌ مِنْ أَسْمَاءِ اللَّهِ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ ثُمَّ قَال… وَ أَمَّا الْکَافُ فَالْکَافِی الَّذِی لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ وَ لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَد… وَ أَمَّا الْوَاوُ فَوَاحِدٌ صَمَدٌ لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - امام کاظم (علیه السلام) از پدرانش از امام حسین (علیه السلام) نقل کرده است: روزی شخصی یهودی خدمت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آمد و پرسید: «به کاربردن حروف الفبا چه سودی دارد»؟ در آن وقت امیرالمؤمنین (علیه السلام) در محضر آن بزرگوار حضور داشت، پیغمبر خدا (صلی الله علیه و آله) به علی (علیه السلام) فرمود: «پاسخ او را بده»! پس دست به دعا برداشت و چنین گفت: «پروردگارا او را یاری فرما و استوارش بدار»، آنگاه علی (علیه السلام) فرمود: «هریک از حروف نامی از نام‌های خداوند است سپس چنین ادامه داد: … و امّا «کاف» بی‌نیازکننده‌ای است که همتایی برایش نیست، نه وَ لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَد و امّا «واو» واحد یکتای بزرگواری که لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص478

بحارالأنوار، ج2، ص319

21

(اخلاص/ 1)

الرّضا (علیه السلام) - عَنْ مُحَمَّدِ‌بْنِ‌سِنَانٍ قَالَ سَأَلْتُ الرِّضَا (علیه السلام) عَنِ الِاسْمِ مَا هُوَ قَالَ صِفَهًٌْ لِمَوْصُوفٍ.

امام رضا (علیه السلام) - محمّدبن‌سنان گوید: از امام رضا (علیه السلام) پرسیدم: «اسم یعنی چه»؟ فرمود: «اسم عبارت است از بیان نشانه و حالت و چگونگی شخصی و یا چیزی».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص478

نورالثقلین

آیه اللهُ الصَّمَدُ [2]

خداوندی است که همه‌ی نیازمندان قصد او می‌کنند.

1

(اخلاص/ 2)

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه) - الصَّمَدُ، أیِ الَّذِی لَا مَدْخَلَ فِیهِ.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه) - خداوند تبارک‌وتعالی، احد و صمدی است که میانی ندارد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص478

القمی، ج2، ص448/ نورالثقلین/ البرهان

2

(اخلاص/ 2)

الکاظم (علیه السلام) - عَنْ رَبِیعِ بْن مُسْلٍمٍ قال: سَمِعْتُ أَبَا الْحَسَنِ (علیه السلام) وَ سُئِلَ عَنِ الصَّمَدِ فَقَالَ الصَّمَدُ الَّذِی لَا جَوْفَ لَهُ.

امام کاظم (علیه السلام) - الصَّمَدُ، آن چیزی است که میانش خالی نیست.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص478

بحارالأنوار، ج3، ص220/ نورالثقلین/ البرهان

3

(اخلاص/ 2)

الصّادق (علیه السلام) - عَنِ الْحَلَبِیِّ وَ زُرَارَهًَْ عَنْ أَبِی‌عَبْدِ‌اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی أَحَدٌ صَمَدٌ لَیْسَ لَهُ جَوْف.

الصّادق (علیه السلام) - عَنِ الْحَلَبِیِّ وَ زُرَارَهًَْ عَنْ أَبِی‌عَبْدِ‌اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی أَحَدٌ صَمَدٌ لَیْسَ لَهُ جَوْف.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص478

توحید، ص171/ البرهان

4

(اخلاص/ 2)

الباقر (علیه السلام) - عَنْ دَاوُدَ‌بْنِ‌الْقَاسِمِ الْجَعْفَرِی قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی‌جَعْفَرٍ (علیه السلام) جُعِلْتُ فِدَاکَ مَا الصَّمَدُ قَالَ السَّیِّدُ الْمَصْمُودُ إِلَیْهِ فِی الْقَلِیلِ وَ الْکَثِیرِ.

امام باقر (علیه السلام) - داوودبن‌قاسم جعفری گوید: به امام باقر (علیه السلام) عرض کردم: «فدایت شوم! الصَّمَدُ چیست»؟ فرمود: «بزرگی که در [نیازهای] اندک و بسیار به‌سویش رو می¬آورند».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص478

بحارالأنوار، ج3، ص220/ نورالثقلین/ البرهان

5

(اخلاص/ 2)

الصّادق (علیه السلام) - عَنْ مُحَمَّدِ‌بْنِ‌مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی‌عَبْدِ‌اللَّهِ (علیه السلام) قَال: فَقُلْتُ مَا الصَّمَدُ فَقَالَ الَّذِی لَیْسَ بِمُجَوَّفٍ.

امام صادق (علیه السلام) - محمّدبن‌مسلم گوید: عرض کردم: «الصَّمَدُ چیست»؟ فرمود: «چیزی که تو خالی نیست».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص478

بحارالأنوار، ج3، ص220/ نورالثقلین/ البرهان

6

(اخلاص/ 2)

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) - الصَّمَدُ السَّیِّدُ الَّذِی یُسْنَدُ إِلَیْهِ الْأَشْیَاءُ.

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) - الصَّمَدُ آقایی است که اشیاء به او اعتماد و تکیه می‌کنند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص478

فرات الکوفی، ص617

7

(اخلاص/ 2)

الباقر (علیه السلام) - عَنْ دَاوُدَ‌بْنِ‌الْقَاسِمِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَاجَعْفَرٍ (علیه السلام) عَنِ الصَّمَدِ فَقَالَ الَّذِی لَا سُرَّهًَْ لَهُ قُلْتُ فَإِنَّهُمْ یَقُولُونَ إِنَّهُ الَّذِی لَا جَوْفَ لَهُ فَقَالَ کُلُ ذِی جَوْفٍ لَهُ سُرَّهًٌْ.

امام باقر (علیه السلام) - داوودبن‌قاسم گوید: از آن حضرت (علیه السلام) پرسیدم: «معنی الصَّمَدِ چیست»؟ فرمود: «چیزی که عاری از میانه و ناف است». گفتم: «دیگران گویند: چیزی است که درون ندارد». فرمود: «هرچه درون دارد دارای میانه و ناف نیز هست».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص480

بحارالأنوار، ج3، ص229

8

(اخلاص/ 2)

الحسین (علیه السلام) - الصَّمَدُ الَّذِی لَا جَوْفَ لَهُ وَ الصَّمَدُ الَّذِی قَدِ انْتَهَی سُؤْدُدُهُ وَ الصَّمَدُ الَّذِی لَا یَأْکُلُ وَ لَا یَشْرَبُ وَ الصَّمَدُ الَّذِی لَا یَنَامُ وَ الصَّمَدُ الدَّائِمُ الَّذِی لَمْ یَزَلْ وَ لَا یَزَالُ.

امام حسین (علیه السلام) - الصَّمَدُ، آن چیزی است که درونش تهی نیست و الصَّمَدُ آن کسی است که سروری¬اش به نهایت باشد و الصَّمَدُ، آن کسی است که نمی¬خورد و نمی¬آشامد و الصَّمَدُ، آن کسی است که نمی¬خوابد و الصَّمَدُ، دائمی است که همیشه بوده و همیشه هست.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص480

بحارالأنوار، ج3، ص223/ البرهان

9

(اخلاص/ 2)

الباقر (علیه السلام) - الصَّمَدُ الْقَائِمُ بِنَفْسِهِ الْغَنِیُّ عَنْ غَیْرِهِ وَ قَالَ غَیْرُهُ الصَّمَدُ الْمُتَعَالِی عَنِ الْکَوْنِ وَ الْفَسَادِ وَ الصَّمَدُ الَّذِی لَا یُوصَفُ بِالتَّغَایُرِ.

امام باقر (علیه السلام) - الصَّمَدُ آن است که به‌خودی خود بر پا و از غیرش بی‌پایان است و غیر او گفته است که الصَّمَدُ آن است که از کون و فساد برتری دارد و الصَّمَدُ آن است که به تغایر وصف نمی‌شود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص480

بحارالأنوار، ج3، ص223/ نورالثقلین/ البرهان

10

(اخلاص/ 2)

الباقر (علیه السلام) - الصَّمَدُ السَّیِّدُ الْمُطَاعُ الَّذِی لَیْسَ فَوْقَهُ آمِرٌ وَ نَاهٍ.

امام باقر (علیه السلام) - الصَّمَدُ، بزرگی است که فرمانش می¬برند و هیچ امرکننده و نهی‌کننده¬ای بالای او نیست.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص480

بحارالأنوار، ج3، ص223/ نورالثقلین/ البرهان

11

(اخلاص/ 2)

السجّاد (علیه السلام) - الصَّمَدُ الَّذِی لَا شَرِیکَ لَهُ وَ لَا یَئُودُهُ حِفْظُ شَیْءٍ وَ لَا یَعْزُبُ عَنْهُ شَیْءٌ. .

امام سجاد (علیه السلام) - از امام سجاد (علیه السلام) درباره: الصَّمَدُ پرسیدند، ایشان فرمود: «الصَّمَدُ کسی است که هیچ شریکی ندارد و نگاهداری هیچ‌چیز بر او دشوار نیست و هیچ‌چیز از یادش نمی‌رود».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص480

بحارالأنوار، ج3، ص223/ نورالثقلین/ البرهان

12

(اخلاص/ 2)

الصَّمَدُ الَّذِی إِذَا أَرَادَ شَیْئاً قَالَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ وَ الصَّمَدُ الَّذِی أَبْدَعَ الْأَشْیَاءَ فَخَلَقَهَا أَضْدَاداً وَ أَشْکَالًا وَ أَزْوَاجاً وَ تَفَرَّدَ بِالْوَحْدَهًِْ بِلَا ضِدٍّ وَ لَا شَکْلٍ وَ لَا مِثْلٍ وَ لَا نِدٍّ

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) - وقتی این آیه نازل شد، گفتند: «الصَّمَدُ چیست»؟ پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «آقایی که در نیازمندی‌ها به او روی آورده می‌شود».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص480

بحارالأنوار، ج3، ص223/ نورالثقلین/ البرهان

13

(اخلاص/ 2)

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) - لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآیَهًُْ قَالُوا مَا الصَّمَدُ قَالَ (صلی الله علیه و آله) هُوَ السَّیِّدُ الَّذِی یُصْمَدُ إِلَیْهِ فِی الْحَوَائِجِ.

امام حسین (علیه السلام) - امام صادق (علیه السلام) از جدّش نقل کرده است: اهل بصره به امام حسین (علیه السلام) نامه نوشتند و از ایشان درباره‌ی الصَّمَدُ پرسیدند. آن حضرت به آنان نوشت: «خداوند سبحانه و تعالی الصَّمَدُ را تفسیر کرده است». حق تعالی فرمود: اللهُ أَحَدٌ، اللهُ الصَّمَدُ سپس تفسیرش کرد و فرمود: لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ او خداوند صمد است که نه از چیزی و نه در چیزی و نه بر چیزی می‌باشد، او پدیدآورنده و آفریننده‌ی چیزهاست. او با قدرتش سازنده چیزهاست هر آنچه را که با مشیّت خود برای نیستی آفریده، متلاشی می¬کند و هرآنچه را با علم خود برای برجایی آفریده، برجا می¬گذارد. پس اوست خداوند صمد که [هرگز] نزاد، و زاده نشد، و برای او هیچ‌گاه شبیه و مانندی نبوده است!

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص480

بحارالأنوار، ج3، ص226

14

(اخلاص/ 2)

الحسین (علیه السلام) - أَنَّ أَهْلَ الْبَصْرَهًِْ کَتَبُوا إِلَی الْحُسَیْنِ‌بْنِ‌عَلِیٍّ (علیه السلام) یَسْأَلُونَهُ عَنِ الصَّمَدِ فَکَتَبَ إِلَیْهِمْ… إِنَّهُ سُبْحَانَهُ قَدْ فَسَّرَ الصَّمَدَ فَقَالَ اللهُ أَحَدٌ اللهُ الصَّمَدُ ثُمَّ فَسَّرَهُ فَقَالَ لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ… وهُوَ اللهُ الصَّمَدُ الَّذِی لَا مِنْ شَیْءٍ وَ لَا فِی شَیْءٍ وَ لَا عَلَی شَیْءٍ مُبْدِعُ الْأَشْیَاءِ وَ خَالِقُهَا وَ مُنْشِئُ الْأَشْیَاءِ بِقُدْرَتِهِ یَتَلَاشَی مَا خَلَقَ لِلْفَنَاءِ بِمَشِیئَتِهِ وَ یَبْقَی مَا خَلَقَ لِلْبَقَاءِ بِعِلْمِهِ فَذَلِکُمُ اللهُ الصَّمَدُ الَّذِی لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ عالِمُ الْغَیْبِ وَ الشَّهادَهًِْ الْکَبِیرُ الْمُتَعالِ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ.

الحسین (علیه السلام) - أَنَّ أَهْلَ الْبَصْرَهًِْ کَتَبُوا إِلَی الْحُسَیْنِ‌بْنِ‌عَلِیٍّ (علیه السلام) یَسْأَلُونَهُ عَنِ الصَّمَدِ فَکَتَبَ إِلَیْهِمْ… إِنَّهُ سُبْحَانَهُ قَدْ فَسَّرَ الصَّمَدَ فَقَالَ اللهُ أَحَدٌ اللهُ الصَّمَدُ ثُمَّ فَسَّرَهُ فَقَالَ لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ… وهُوَ اللهُ الصَّمَدُ الَّذِی لَا مِنْ شَیْءٍ وَ لَا فِی شَیْءٍ وَ لَا عَلَی شَیْءٍ مُبْدِعُ الْأَشْیَاءِ وَ خَالِقُهَا وَ مُنْشِئُ الْأَشْیَاءِ بِقُدْرَتِهِ یَتَلَاشَی مَا خَلَقَ لِلْفَنَاءِ بِمَشِیئَتِهِ وَ یَبْقَی مَا خَلَقَ لِلْبَقَاءِ بِعِلْمِهِ فَذَلِکُمُ اللهُ الصَّمَدُ الَّذِی لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ عالِمُ الْغَیْبِ وَ الشَّهادَهًِْ الْکَبِیرُ الْمُتَعالِ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص480

بحارالأنوار، ج3، ص223/ التوحید، ص90/ نورالثقلین/ البرهان

15

(اخلاص/ 2)

الباقر (علیه السلام) - قَدِمَ وَفْدٌ مِنْ فِلَسْطِینَ عَلَی الْبَاقِرِ (علیه السلام) فَسَأَلُوهُ عَنْ مَسَائِلَ فَأَجَابَهُمْ ثُمَّ سَأَلُوهُ عَنِ الصَّمَدِ فَقَالَ تَفْسِیرُهُ فِیهِ الصَّمَدُ خَمْسَهًُْ أَحْرُفٍ فَالْأَلِفُ دَلِیلٌ عَلَی إِنِّیَّتِهِ وَ هُوَ قَوْلُهُ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ شَهِدَ اللهُ أَنَّهُ لا إِلهَ

إِلَّا هُوَ وَ ذَلِکَ تَنْبِیهٌ وَ إِشَارَهًٌْ إِلَی الْغَائِبِ عَنْ دَرْکِ الْحَوَاسِّ وَ اللَّامُ دَلِیلٌ عَلَی إِلَهِیَّتِهِ بِأَنَّهُ هُوَ اللَّهُ وَ الْأَلِفُ وَ اللَّامُ مُدْغَمَانِ لَا یَظْهَرَانِ عَلَی اللِّسَانِ وَ لَا یَقَعَانِ فِی السَّمْعِ وَ یَظْهَرَانِ فِی الْکِتَابَهًِْ دَلِیلَانِ عَلَی أَنَّ إِلَهِیَّتَهُ لَطِیفَهًٌْ خَافِیَهًٌْ لَا یُدْرَکُ بِالْحَوَاسِّ وَ لَا یَقَعُ فِی لِسَانِ وَاصِفٍ وَ لَا أُذُنِ سَامِعٍ لِأَنَّ تَفْسِیرَ الْإِلَهِ هُوَ الَّذِی أَلِهَ الْخَلْقُ عَنْ دَرْکِ مَائِیَّتِهِ وَ کَیْفِیَّتِهِ بِحِسٍّ أَوْ بِوَهْمٍ لَا بَلْ هُوَ مُبْدِعُ الْأَوْهَامِ وَ خَالِقُ الْحَوَاسِّ وَ إِنَّمَا یَظْهَرُ ذَلِکَ عِنْدَ الْکِتَابَهًِْ فَهُوَ دَلِیلٌ عَلَی أَنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ أَظْهَرَ رُبُوبِیَّتَهُ فِی إِبْدَاعِ الْخَلْقِ وَ تَرْکِیبِ أَرْوَاحِهِمُ اللَّطِیفَهًِْ فِی أَجْسَادِهِمُ الْکَثِیفَهًِْ فَإِذَا نَظَرَ عَبْدٌ إِلَی نَفْسِهِ لَمْ یَرَ رُوحَهُ کَمَا أَنَّ لَامَ الصَّمَدِ لَا تَتَبَیَّنُ وَ لَا تَدْخُلُ فِی حَاسَّهًٍْ مِنْ حَوَاسِّهِ الْخَمْسِ فَإِذَا نَظَرَ إِلَی الْکِتَابَهًِْ ظَهَرَ لَهُ مَا خَفِیَ وَ لَطُفَ فَمَتَی تَفَکَّرَ الْعَبْدُ فِی مائیهًْ {مَاهِیَّهًِْ} الْبَارِئِ وَ کَیْفِیَّتِهِ أَلِهَ فِیهِ وَ تَحَیَّرَ وَ لَمْ تُحِطْ فِکْرَتُهُ بِشَیْءٍ یَتَصَوَّرُ لَهُ لِأَنَّهُ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ خَالِقُ الصُّوَرِ فَإِذَا نَظَرَ إِلَی خَلْقِهِ ثَبَتَ لَهُ أَنَّهُ عَزَّ‌وَجَلَّ خَالِقُهُمْ وَ مُرَکِّبُ أَرْوَاحِهِمْ فِی أَجْسَادِهِمْ وَ أَمَّا الصَّادُ فَدَلِیلٌ عَلَی أَنَّهُ عَزَّوَجَلَّ صَادِقٌ وَ قَوْلُهُ صِدْقٌ وَ کَلَامُهُ صِدْقٌ وَ دَعَا عِبَادَهُ إِلَی اتِّبَاعِ الصِّدْقِ بِالصِّدْقِ وَ وَعَدَ بِالصِّدْقِ دَارَ الصِّدْقِ وَ أَمَّا الْمِیمُ فَدَلِیلٌ عَلَی مُلْکِهِ وَ أَنَّهُ الْمَلِکُ الْحَقُّ لَمْ یَزَلْ وَ لَا یَزَالُ وَ لَا یَزُولُ مُلْکُهُ وَ أَمَّا الدَّالُ فَدَلِیلٌ عَلَی دَوَامِ مُلْکِهِ وَ أَنَّهُ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ دَائِمٌ تَعَالَی عَنِ الْکَوْنِ وَ الزَّوَالِ بَلْ هُوَ اللَّهُ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ مُکَوِّنُ الْکَائِنَاتِ الَّذِی کَانَ بِتَکْوِینِهِ کُلُّ کَائِنٍ ثُمَّ قَالَ (علیه السلام) لَوْ وَجَدْتُ لِعِلْمِیَ الَّذِی آتَانِیَ اللَّهُ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ حَمَلَهًًْ لَنَشَرْتُ التَّوْحِیدَ وَ الْإِسْلَامَ وَ الْإِیمَانَ وَ الدِّینَ وَ الشَّرَائِعَ مِنَ الصَّمَد.

امام باقر (علیه السلام) - وهب قرشی گوید: شنیدم امام صادق (علیه السلام) فرمود: گروهی از اهالی فلسطین خدمت امام باقر (علیه السلام) رسیدند و از ایشان درباره‌ی مسائلی پرسیدند و حضرت (علیه السلام) فرمود: «تفسیر الصَّمَدُ در خود آن است. الصَّمَدُ پنج حرف دارد، الف دلیلی است بر إنّیّت و ذات پایدار او و این کلام خداوند عزّوجلّ است که فرمود: خداوند، [با ایجادِ نظامِ واحدِ جهانِ هستی]، گواهی می‌دهد که معبودی جز او نیست. (آل عمران/18) و این تنبیه و اشاره به غایب از درک حواسّ است. لام دلیلی است بر الهیّت و خداوندی او که اوست خداوند یگانه. الف و لام در هم ادغام شده¬اند و بر زبان جاری نمی¬شوند و به گوش نمی¬رسند، حال آنکه در نوشتن آشکار می¬شوند، که این دو دلیلی است بر اینکه الهیّت او به لطفش پنهان است و با حواس درک نمی‌شود و بر زبان هیچ توصیف‌گری نمی¬نشیند و به گوش هیچ شنونده¬ای نمی¬رسد. چراکه تفسیر إله چنین است: او کسی است که آفریدگان از دریافتن چیستی و چگونگی¬اش، چه با حس و چه با پندار، مألوه و سرگردانند، بلکه او پدیدآورنده‌ی پندارها و آفریننده‌ی حواس است. امّا به هنگام نوشتن آشکار می¬شوند و این دلیلی است بر اینکه خداوند سبحانه، ربوبیّت خود را در پدیدآوردن آفریدگان و در آمیختن روح¬های لطیف آنان در بدن¬های زمخت آنان نمایان ساخت، پس چون بنده¬ای به خود بنگرد، روح خود را نمی¬بیند، همچنان که لام در الصمد بیان نمی¬شود و به هیچ‌یک از حواسّ پنج¬گانه راه نمی¬یابد و چون شخص بر نوشته بنگرد، آنچه که پنهان و لطیف شده است برایش آشکار می‌شود. پس وقتی بنده در چیستی و چگونگی آفریننده بیاندیشد، در آن سرگردان و حیرت¬زده می¬شود و اندیشه¬اش به چیزی نمی¬رسد که برایش قابل تصوّر باشد؛ چرا که خداوند عزّوجلّ خود آفریننده‌ی صورت¬هاست، امّا وقتی بنده به آفریدگان او بنگرد، برایش ثابت می¬شود که او عزّوجلّ آفریننده‌ی آن¬هاست و روح-هایشان را در بدن¬هایشان در آمیخته است. و امّا صاد، آن دلیلی است بر اینکه خداوند عزّوجلّ صادق و راستگوست و سخنش راست و کلامش راست است و بندگانش را به پیروی راستین از راستی فراخوانده است. و به‌راستی وعده‌ی¬ سرای راستی را داده است. و امّا میم، آن دلیلی است بر ملک و فرمانروایی او و اینکه او فرمانروای حقیقی است که همیشه بوده و هست و خواهد بود. و امّا دال، آن دلیلی است بر دوام و پایداری فرمانروایی او و اینکه او عزّوجلّ دائم و همیشگی است و از بودن و نبودن والاترست؛ بلکه او عزّوجلّ خود به وجود آورنده‌ی کائنات است که هر موجودی به ایجادکردن او وجود دارد. سپس آن حضرت (علیه السلام) فرمود اگر برای علمی که خداوند عزّوجلّ به من داده است، حاملانی می‌یافتم، هرآینه توحید و اسلام و ایمان و دین و قوانین شرع را از دل کلمه الصمد می¬گستراندم.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص480

بحارالأنوار، ج3، ص224/ البرهان/ نورالثقلین

16

(اخلاص/ 2)

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) - قَالَتْ قُرَیْشٌ لِلنَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) بِمَکَّهًَْ صِفْ لَنَا رَبَّکَ لِنَعْرِفَهُ فَنَعْبُدَهُ، فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی عَلَی النَّبِیِّ… اللَّهُ الصَّمَدُ الَّذِی قَدِ انْتَهَی إِلَیْهِ السُّؤْدُدُ وَ الَّذِی یَصْمُدُ أَهْلُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ بِحَوَائِجِهِمْ إِلَیْه.

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) - قریشیان در مکّه به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) عرض کردند: «پروردگارت را برای ما وصف کن تا او را بشناسیم و این‌گونه آن را بپرستیم». آنگاه خداوند تبارک‌وتعالی بر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نازل فرمود: «اللهُ الصَّمَدُ کسی که سروری¬اش به نهایت است و کسی که آسمانیان و زمینیان در نیازهای خود به‌سوی او روی آورند».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص482

القمی، ج2، ص448

17

(اخلاص/ 2)

الباقر (علیه السلام) - عَنْ جَابِرِ‌بْنِ‌یَزِیدَ الْجُعْفِیِّ، قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ (علیه السلام) عَنْ شَیْءٍ مِنَ التَّوْحِیدِ، فَقَالَ: «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَتْ أَسْمَاؤُهُ الَّتِی یُدْعی بِهَا، وَ تَعَالی فِی عُلُوِّ کُنْهِهِ وَاحِدٌ تَوَحَّدَ بِالتَّوْحِیدِ فِی تَوَحُّدِهِ، ثُمَّ أَجْرَاهُ عَلی خَلْقِهِ؛ فَهُوَ وَاحِدٌ، صَمَدٌ، قُدُّوسٌ، یَعْبُدُهُ کُلُّ شَیْءٍ، وَ یَصْمُدُ إِلَیْهِ کُلُّ شَیْءٍ، وَ وَسِعَ کُلَّ شَیْءٍ عِلْماً». قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ الْکُلَیْنِی: فَهذَا هُوَ الْمَعْنَی الصَّحِیحُ فِی تَأْوِیلِ الصَّمَدِ، لَامَا ذَهَبَ إِلَیْهِ الْمُشَبِّهَهًُْ أَنَ تَأْوِیلَ الصَّمَدِ: الْمُصْمَتُ الَّذِی لَاجَوْفَ لَهُ؛ لِأَنَّ ذلِکَ لَایَکُونُ إِلَّا مِنْ صِفَهًِْ الْجِسْمِ، وَ اللَّهُ جَلَّ ذِکْرُهُ مُتَعَالٍ عَنْ ذلِکَ، هُوَ أَعْظَمُ وَ أَجَلُّ مِنْ أَنْ تَقَعَ الْأَوْهَامُ عَلی صِفَتِهِ، أَوْ تُدْرِکَ‌کُنْهَ عَظَمَتِهِ، وَ لَوْ کَانَ تَأْوِیلُ الصَّمَدِ فِی صِفَهًِْ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ الْمُصْمَتَ، لَکَانَ مُخَالِفاً لِقَوْلِهِ عَزَّوَجَلَّ: «لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ» لِأَنَّ ذلِکَ مِنْ صِفَهًِْ الْأَجْسَامِ الْمُصْمَتَهًِْ الَّتِی لا أَجْوَافَ لَهَا، مِثْلِ الْحَجَرِ وَ الْحَدِیدِ وَ سَائِرِ الْأَشْیَاءِ الْمُصْمَتَهًِْ الَّتِی لَاأَجْوَافَ لَهَا، تَعَالَی اللَّهُ عَنْ ذلِکَ عُلُوّاً کَبِیرا.

امام باقر (علیه السلام) - جابربن‌یزید گوید: از امام باقر (علیه السلام) درباره‌ی حقیقت توحید، پرسیدم. فرمود: «به‌راستی خدایی که اسمایش مبارک است و با آن‌ها وی را خوانند و علوّ ذاتش برتر است، یگانه است، در یگانگی و تنهایی او را یگانه شناسند، توحید خود را در خلقش مجری ساخت، اوست یگانه و صمد و قدوس، هرچیز او را پرستد و هرچیز نیازمند اوست و دانش او به همه چیز رسا است. معنی درست صمد همین است نه آنچه مشبّهه گفتند که: خدا جسمی میان پر است زیرا این وصف منحصر به جسم است و خدای جلّ ذکره از آن برتر است، او بزرگ‌تر و والاتر است از اینکه وهم به وصفش رسد یا کنه عظمتش درک شود. و اگر معنی صمد در وصف خدای عزّوجلّ تو پر باشد مخالف قول خدای عزّوجلّ گردد که هیچ‌چیز همانند او نیست. (شوری/11) زیرا این معنی از صفات اجسام است که میان پرند و جوف ندارند چون سنگ و آهن و اجسام میان پر و بی‌جوف دیگر که خداوند بزرگتر از آن است که این‌چنین وصف شود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص482

کافی، ج1، ص305

18

(اخلاص/ 2)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - سُئِلَ مُحَمَّدُ‌بْنُ‌الْحَنَفِیَّهًِْ عَنِ الصَّمَدِ فَقَالَ قَالَ عَلِیٌّ (علیه السلام) تَأْوِیلُ الصَّمَدِ لَا اسْمٌ وَ لَا جِسْمٌ وَ لَا مِثْلٌ وَ لَا شِبْهٌ وَ لَا صُورَهًٌْ وَ لَا تِمْثَالٌ وَ لَا حَدٌّ وَ لَا مَحْدُودٌ وَ لَا مَوْضِعٌ وَ لَا مَکَانٌ وَ لَا کَیْفٌ وَ لَا أَیْنٌ وَ لَا هُنَا وَ لَا ثَمَّهًَْ وَ لَا عَلَاءٌ وَ لَا خَلَاءٌ وَ لَا مَلَأٌ وَ لَا قِیَامٌ وَ لَا قُعُودٌ وَ لَا سُکُونٌ وَ لَا حَرَکَاتٌ وَ لَا ظُلْمَانِیٌّ وَ لَا نُورَانِیٌّ وَ لَا رُوحَانِیٌّ وَ لَا نَفْسَانِیٌّ وَ لَا یَخْلُو مِنْهُ مَوْضِعٌ وَ لَا یَسَعُهُ مَوْضِعٌ وَ لَا عَلَی لَوْنٍ وَ لَا عَلَی خَطَرِ قَلْبٍ وَ لَا عَلَی شَمِّ رَائِحَهًٍْ مَنْفِیٌّ مِنْ هَذِهِ الْأَشْیَاءِ {مَنْفِیٌّ عَنْهُ هَذِهِ الْأَشْیَاءُ}.

امام علی (علیه السلام) - بدان که اگر برای پروردگارت شریکی بود رسولان او به‌سوی تو می‌آمدند و آثار ملک و سلطنت او را می‌دیدی و صفت و فعلش را می‌شناختی. ولی او معبودی واحد است چنانچه خودش وصف فرموده و هیچ‌کس در الوهیّت با او تضاد و محاجّه نکند و او خالق هر چیزی است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص484

جامع الأخبار، ص6

19

(اخلاص/ 2)

الباقر (علیه السلام) - عَنْ جَابِرِ‌بْنِ‌یَزِیدَ الْجُعْفِیِّ، قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ (علیه السلام) عَنْ شَیْءٍ مِنَ التَّوْحِیدِ، فَقَالَ: «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَتْ أَسْمَاؤُهُ الَّتِی یُدْعی بِهَا، وَ تَعَالی فِی عُلُوِّ کُنْهِهِ وَاحِدٌ تَوَحَّدَ بِالتَّوْحِیدِ فِی تَوَحُّدِهِ، ثُمَّ أَجْرَاهُ عَلی خَلْقِهِ؛ فَهُوَ وَاحِدٌ، صَمَدٌ، قُدُّوسٌ، یَعْبُدُهُ کُلُّ شَیْءٍ، وَ یَصْمُدُ إِلَیْهِ کُلُّ شَیْءٍ، وَ وَسِعَ کُلَّ شَیْءٍ عِلْماً». قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ الْکُلَیْنِی: فَهذَا هُوَ الْمَعْنَی الصَّحِیحُ فِی تَأْوِیلِ الصَّمَدِ، لَامَا ذَهَبَ إِلَیْهِ الْمُشَبِّهَهًُْ أَنَ تَأْوِیلَ الصَّمَدِ: الْمُصْمَتُ الَّذِی لَاجَوْفَ لَهُ؛ لِأَنَّ ذلِکَ لَایَکُونُ إِلَّا مِنْ صِفَهًِْ الْجِسْمِ، وَ اللَّهُ جَلَّ ذِکْرُهُ مُتَعَالٍ عَنْ ذلِکَ، هُوَ أَعْظَمُ وَ أَجَلُّ مِنْ أَنْ تَقَعَ الْأَوْهَامُ عَلی صِفَتِهِ، أَوْ تُدْرِکَ‌کُنْهَ عَظَمَتِهِ، وَ لَوْ کَانَ تَأْوِیلُ الصَّمَدِ فِی صِفَهًِْ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ الْمُصْمَتَ، لَکَانَ مُخَالِفاً لِقَوْلِهِ عَزَّوَجَلَّ: «لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ» لِأَنَّ ذلِکَ مِنْ صِفَهًِْ الْأَجْسَامِ الْمُصْمَتَهًِْ الَّتِی لا أَجْوَافَ لَهَا، مِثْلِ الْحَجَرِ وَ الْحَدِیدِ وَ سَائِرِ الْأَشْیَاءِ الْمُصْمَتَهًِْ الَّتِی لَاأَجْوَافَ لَهَا، تَعَالَی اللَّهُ عَنْ ذلِکَ عُلُوّاً کَبِیرا.

امام باقر (علیه السلام) - جابربن‌یزید جعفی گوید: از امام باقر (علیه السلام) درباره‌ی توحید پرسیدم، ایشان فرمود: «نام¬هایی که خداوند متعال که یادش باشکوه و بلند مرتبه باد بدان¬ها خوانده می¬شود، مبارک و جاودانه است، او در والایی کُنه خویش برفراز است و یگانه¬ای است که در یکتا دانستن یگانگی¬اش تک شد و سپس این یگانگی را بر آفریدگانش جاری ساخت، پس او یگانه‌ی بی‌نیاز قدّوس است که همه چیز را دربر گرفت. این سخن، همان معنای صحیح در تأویل صمد است و نه آنچه تشبیه‌کنندگان پنداشته¬اند و در تأویل الصَّمَدُ گفته¬اند: الصَّمَدُ، چیز انبوه به هم فشرده¬ای است که میانش خالی نیست؛ چرا که این سخن، تنها وصف جسم است و خداوند که یادش باشکوه و بلندمرتبه باد والاتر از این وصف است و او برتر و بزرگ¬تر از آن است که پندارها به وصف او برسند و ژرفای عظمتش را دریابند. اگر تأویل الصَّمَدُ در صفت خداوند عزّوجلّ، چیز انبوه به هم فشرده باشد، این تأویلی مخالف با کلام خداوند تبارک‌وتعالی است که فرمود: لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ؛ چیزی مانند او نیست. (شوری/11) چراکه این تأویل از جمله صفات اجسام به هم فشرده و تو پُری است که هیچ میانشان خالی نیست. خداوند عزّوجلّ از این وصف، بسیار والاتر است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص484

کافی، ج1، ص305

20

(اخلاص/ 2)

الکاظم (علیه السلام) - أَنَ الصَّمَدَ هُوَ السَّیِّدُ الْمَصْمُودُ إِلَیْهِ هُوَ مَعْنًی صَحِیحٌ مُوَافِقٌ لِقَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ: لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ وَ الْمَصْمُودُ إِلَیْهِ: الْمَقْصُودُ فِی اللُّغَهًْ.

امام کاظم (علیه السلام) - امام کاظم (علیه السلام) ملقّب به عالم که خود به سخنش عالم¬تر است، فرمود: «الصَّمَدُ، همان بزرگ و سَروَری است که به او رو می¬آورند. و این معنای صحیح و موافق با کلام خداوند عزّوجلّ است که فرمود: چیزی مانند او نیست. (شوری/11) و المصمود الیه (کسی که به‌سویش رو می‌آورند) در لغت به‌معنای مقصود (قصد شده) است».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص484

البرهان

21

(اخلاص/ 2)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - اللهُ أَحَدٌ بِلَا تَأْوِیلِ عَدَدٍ اللهُ الصَّمَدُ بِلَا تَبْعِیضٍ بِه.

امام علی (علیه السلام) - عبدالله‌بن‌سنان گوید: از امام رضا (علیه السلام) پرسیدم: اسم چیست؟ فرمود: «صفتی است برای موصوفی».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص484

روضه الواعظین، ج1، ص18

آیه لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ [3]

[هرگز] نزاد، و زاده نشد.

1

(اخلاص/ 3)

الحسین (علیه السلام) - ثُمَّ فَسَّرَهُ فَقَالَ لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ لَمْ یَلِدْ لَمْ یَخْرُجْ مِنْهُ شَیْءٌ کَثِیفٌ کَالْوَلَدِ وَ سَائِرِ الْأَشْیَاءِ الْکَثِیفَهًِْ الَّتِی تَخْرُجُ مِنَ الْمَخْلُوقِینَ وَ لَا شَیْءٌ لَطِیفٌ کَالنَّفْسِ وَ لَا یَتَشَعَّبُ مِنْهُ الْبَدَاوَاتُ کَالسِّنَهًِْ وَ النَّوْمِ وَ الْخَطْرَهًِْ وَ الْهَمِّ وَ الْحَزَنِ وَ الْبَهْجَهًِْ وَ الضَّحِکِ وَ الْبُکَاءِ وَ الْخَوْفِ وَ الرَّجَاءِ وَ الرَّغْبَهًِْ وَ السَّأْمَهًِْ وَ الْجُوعِ وَ الشِّبَعِ تَعَالَی أَنْ یَخْرُجَ مِنْهُ شَیْءٌ وَ أَنْ یَتَوَلَّدَ مِنْهُ شَیْءٌ کَثِیفٌ أَوْ لَطِیفٌ وَ لَمْ یُولَدْ لَمْ یَتَوَلَّدْ مِنْ شَیْءٍ وَ لَمْ یَخْرُجْ مِنْ شَیْءٍ کَمَا تَخْرُجُ الْأَشْیَاءُ الْکَثِیفَهًُْ مِنْ عَنَاصِرِهَا کَالشَّیْءِ مِنَ الشَّیْءِ وَ الدَّابَّهًِْ مِنَ الدَّابَّهًِْ وَ النَّبَاتِ مِنَ الْأَرْضِ وَ الْمَاءِ مِنَ الْیَنَابِیعِ وَ الثِّمَارِ مِنَ الْأَشْجَارِ وَ لَا کَمَا تَخْرُجُ الْأَشْیَاءُ اللَّطِیفَهًُْ مِنْ مَرَاکِزِهَا کَالْبَصَرِ مِنَ الْعَیْنِ وَ السَّمْعِ مِنَ الْأُذُنِ وَ الشَّمِّ مِنَ الْأَنْفِ وَ الذَّوْقِ مِنَ الْفَمِ وَ الْکَلَامِ مِنَ اللِّسَانِ وَ الْمَعْرِفَهًِْ وَ التَّمْیِیزِ مِنَ الْقَلْبِ وَ کَالنَّارِ مِنَ الْحَجَرِ لَا بَلْ هُوَ اللهُ الصَّمَدُ الَّذِی لَا مِنْ شَیْءٍ وَ لَا فِی شَیْءٍ وَ لَا عَلَی شَیْءٍ مُبْدِعُ الْأَشْیَاءِ وَ خَالِقُهَا وَ مُنْشِئُ الْأَشْیَاءِ بِقُدْرَتِهِ یَتَلَاشَی مَا خَلَقَ لِلْفَنَاءِ بِمَشِیئَتِهِ وَ یَبْقَی مَا خَلَقَ لِلْبَقَاءِ بِعِلْمِهِ فَذَلِکُمُ اللهُ الصَّمَدُ الَّذِی لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ عالِمُ الْغَیْبِ وَ الشَّهادَهًِْ الْکَبِیرُ الْمُتَعالِ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ.

امام حسین (علیه السلام) - امام صادق (علیه السلام) از پدرش امام باقر (علیه السلام) از پدرش امام سجّاد (علیه السلام) روایت کرده که: اهل بصره عریضه به امام حسین (علیه السلام) نوشتند… فرمود: لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ، لَمْ یَلِدْ یعنی چیز غلیظی از او بیرون نیامده چون فرزند و سایر چیزهای غلیظی که از آفریدگان بیرون می‌آید و نه چیز لطیفی چون نفس و عوارضات مختلف از او منشعب نمی‌شوند چون چرت و خواب و اندیشه و غم و اندوه و خوشحالی و خنده و گریه و ترس و امید و رغبت و دلتنگی و گرسنگی و سیری. و خدا از آن برتر است که چیزی از او بیرون آید و آنکه چیز غلیظ یا لطیفی از او متولد شود. وَ لَمْ یُولَدْ یعنی از چیزی متولّد نشده و از چیزی بیرون نیامده چنانکه چیزهای غلیظ از اصل‌های خود بیرون می‌آیند چون چیزی از چیزی و حیوان از حیوان و گیاه از زمین و آب از چشمه‌ها و میوه‌ها از درخت‌ها و نه چنانکه چیزهای لطیف از مرکزهای خود بیرون می‌آیند همانند دیدن از چشم و شنیدن از گوش و بوئیدن از بینی و چشیدن از دهان و سخن از زبان و شناختن و تمیز از دل و نه چون آتش از سنگ. بلکه او خدای صمدی است که نه از چیزی است و نه در چیزی و مخترع چیزها است و آفریننده آن‌ها و پدید آورنده‌ی چیزها است آنچه از برای فنا آفریده به قدرتش از هم می‌پاشند و آنچه برای بقا خلق کرده به علمش باقی می‌ماند. پس این خدای صمدی است که نزاده و زاده نشده و دانای نهان و آشکار و بزرگی است صاحب برتری و برای او هیچ‌گاه شبیه و مانندی نبوده است! .

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص486

بحارالأنوار، ج3، ص223/ التوحید، ص90

2

(اخلاص/ 3)

الحسین (علیه السلام) - لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ لَمْ یَخْرُجْ مِنْهُ شَیْءٌ کَثِیفٌ کَالْوَلَدِ وَ لَا لَطِیفٌ کَالنَّفْسِ وَ لَا یَنْبَعِثُ مِنْهُ الْبُدُورَاتُ کَالنَّوْمِ وَ الْغَمِّ وَ الرَّخَاءِ وَ الرَّغْبَهًِْ وَ الشِّبَعِ وَ الْخَوْفِ وَ أَضْدَادِهَا وَ کَذَا هُوَ لَا یَخْرُجُ مِنْ کَثِیفٍ کَالْحَیَوَانِ وَ النَّبَاتِ وَ لَا لَطِیفٍ کَالْبَصَرِ وَ سَائِرِ الْآلَات.

امام حسین (علیه السلام) - لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ، وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ [یعنی] چیز سفت و متراکمی مانند فرزند و نه چیز لطیفی مانند نفس از او خارج نشده است و امور عارضی مانند خواب، غم، سستی، رغبت، سیری، ترس و ضدّ آن‌ها از او صادر نمی‌شود و همین‌طور او از چیز سفت و متراکمی مانند جاندار و روییدنی، و نه از چیز لطیفی مانند چشم و سایر آلات بیرون نمی‌آید [و زاده نمی‌شود].

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص486

المصباح للکفعمی، ص329/ المقام الأسنی، ص54

3

(اخلاص/ 3)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - لَمْ یُولَدْ سُبْحَانَهُ فَیَکُونَ فِی الْعِزِّ مُشَارَکاً وَ لَمْ یَلِدْ فَیَکُونَ مَوْرُوثا هَالِکاً.

امام علی (علیه السلام) - خداوند سبحانکسی او را نزاد تا در بزرگی کسی با او شریک باشد. نزاد تا از میان رود، میراثی گذارد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص486

نهج البلاغهًْ، ص260/ نورالثقلین

4

(اخلاص/ 3)

الصّادق (علیه السلام) - الحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَمْ یَلِدْ فَیُورَثَ وَ لَمْ یُولَدْ فَیُشَارَکَ.

امام صادق (علیه السلام) - حمد از برای خدایی است که نزاد تا ارث دهد یا از او ارث برده شود و کسی او را نزاد تا شرکت کند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص486

بحارالأنوار، ج3، ص256/ نورالثقلین

5

(اخلاص/ 3)

الکاظم (علیه السلام) - وَ اعْلَمْ أَنَ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی وَاحِدٌ أَحَدٌ صَمَدٌ لَمْ یَلِدْ فَیُورَثَ وَ لَمْ یُولَدْ فَیُشَارَک.

امام کاظم (علیه السلام) - بدان که خداوند متعال واحد، احد، و صمد است. نزاد که از او ارث ببرد و کسی او را نزاد که شریکی داشته باشد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص486

بحارالأنوار، ج4، ص296/ نورالثقلین

6

(اخلاص/ 3)

الصّادق (علیه السلام) - لَمْ یَلِدْ لِأَنَّ الْوَلَدَ یُشْبِهُ أَبَاهُ وَ لَمْ یُولَدْ فَیُشْبِهَ مَنْ کَانَ قَبْلَهُ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ مِنْ خَلْقِهِ کُفُواً أَحَدٌ تَعَالَی عَنْ صِفَهًِْ مَنْ سِوَاهُ عُلُوّاً کَبِیرا.

امام صادق (علیه السلام) - نزاد زیرا که فرزند به پدرش می‌ماند و کسی او را نزاد که شباهت داشته باشد به کسی که پیش از او بوده وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً از خلقش و نخواهد بود و برتر است از صفت کسی که غیر از او است برتری بزرگ.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص488

نورالثقلین

7

(اخلاص/ 3)

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه) - لَمْ یَلِدْ أَیْ لَمْ یُحْدِثْ مِثْلَ حَدَثِ الْإِنْسَانِ وَ لَمْ یُولَدْ أَیْ لَمْ یَتَحَلَّلْ مِنْهُ شَیْء.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه) - لَمْ یَلِدْ یعنی [خداوند] کاری مانند آنچه از انسان سر می‌زند انجام نداده و چیزی از او جدا نشده و بیرون نیامده است.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص488

بحارالأنوار، ج82، ص52

8

(اخلاص/ 3)

الباقر (علیه السلام) - قَدِمَ وَفْدٌ مِنْ فِلَسْطِینَ عَلَی الْبَاقِرِ (علیه السلام) فَسَأَلُوهُ عَنْ مَسَائِلَ فَأَجَابَهُم… ثُمَّ قَالَ (علیه السلام) الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی مَنَّ عَلَیْنَا وَ وَفَّقَنَا لِعِبَادَتِهِ الْأَحَدِ الصَّمَدِ الَّذِی لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ وَ جَنَّبَنَا عِبَادَهًَْ الْأَوْثَانِ حَمْداً سَرْمَداً وَ شُکْراً وَاصِباً وَ قَوْلُهُ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ یَقُولُ اللَّهُ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ لَمْ یَلِدْ فَیَکُونَ لَهُ وَلَدٌ یَرِثُهُ مُلْکَهُ وَ لَمْ یُولَدْ فَیَکُونَ لَهُ وَالِدٌ یَشْرَکُهُ فِی رُبُوبِیَّتِهِ وَ مُلْکِهِ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ فَیَعَازَّهُ فِی سُلْطَانِهِ.

امام باقر (علیه السلام) - وهب‌بن‌وهب قرشی گوید: شنیدم امام صادق (علیه السلام) فرمود: گروهی از مردم فلسطین به محضر پدرم امام باقر (علیه السلام) شرفیاب شدند و مطالبی از آن بزرگوار پرسیدند که پاسخ دادند. حضرت باقر (علیه السلام) فرمود: حمد مخصوص خدایی است که بر ما منّت نهاده و ما را برای پرستش خود توفیق داده یگانه صمدی که [هرگز] نزاد و زاده نشد و برای او هیچ‌گاه شبیه و مانندی نبوده است! . و حمد همیشه و شکری واجب [مخصوص اوست که] ما را از پرستش بتان دور گردانیده است. و قول: لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ خدای عزّوجلّ نزاده تا او را فرزندی باشد که پادشاهیش را از او ارث برد و زاده نشده که او را پدری باشد که با او در پروردگاری و پادشاهیش شرکت کند و کسی او را همتا نبوده تا او را در سلطنتش یاری دهد».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص488

بحارالأنوار، ج3، ص224/ التوحید، ص92؛ «فیعاونه» بدل «فیعازه» / نورالثقلین

9

(اخلاص/ 3)

الصّادق (علیه السلام) - سُبْحَانَ اللَّهِ الَّذِی لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ وَ لا تُدْرِکُهُ الْأَبْصارُ وَ لَا یُحِیطُ بِهِ عِلْمٌ لَمْ یَلِدْ لِأَنَّ الْوَلَدَ یُشْبِهُ أَبَاهُ وَ لَمْ یُولَدْ فَیُشْبِهَ مَنْ کَانَ قَبْلَهُ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ مِنْ خَلْقِهِ کُفُواً أَحَدٌ تَعَالَی عَنْ صِفَهًِْ مَنْ سِوَاهُ عُلُوّاً کَبِیراً.

امام صادق (علیه السلام) - پاک و منزّه است خدایی که چیزی مانند او نیست. (شوری/11) و دیدها او را در نیابد و دانشی به او احاطه نکند. نزاد زیرا که فرزند به پدرش می‌ماند و کسی او را نزاد که شباهت داشته باشد به کسی که پیش از او بوده و هیچ‌کس از خلقش همتای او نبوده و نخواهد بود و برتر است از صفت کسی که غیر از او است برتری بزرگ.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص488

بحارالأنوار، ج3، ص304

10

(اخلاص/ 3)

العسکری (علیه السلام) - عَنْ سَهْلٍ قَالَ کَتَبْتُ إِلَی أَبِی‌مُحَمَّدٍ (علیه السلام) قَدِ اخْتَلَفَ یَا سَیِّدِی أَصْحَابُنَا فِی التَّوْحِیدِ مِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ هُوَ جِسْمٌ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ هُوَ صُورَهًٌْ فَإِنْ رَأَیْتَ یَا سَیِّدِی أَنْ تُعَلِّمَنِی مِنْ ذَلِکَ مَا أَقِفُ عَلَیْهِ وَ لَا أَجُوزُهُ فَعَلْتَ مُتَطَوِّلًا عَلَی عَبْدِکَ فَوَقَّعَ بِخَطِّهِ (علیه السلام) سَأَلْتَ عَنِ التَّوْحِیدِ وَ هَذَا عَنْکُمْ مَعْزُولٌ اللَّهُ تَعَالَی وَاحِدٌ أَحَدٌ صَمَدٌ لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَد.

امام عسکری (علیه السلام) - سهل گوید: به امام حسن عسکری (علیه السلام) نوشتم که‌ای آقای من اصحاب ما در توحید اختلاف کرده‌اند بعضی از ایشان کسی است که می‌گوید آن جناب جسم است و بعضی از ایشان کسی است که می‌گوید صورت است پس اگر‌ای آقای من صلاح بدانی که به من تعلیم کنی از این باب آنچه را که بر آن واقف شوم و از آن در نگذرم به فعل خواهی آورد که بر بنده‌ی خود تفضل و انعام فرموده. حضرت (علیه السلام) فرمان همایونی به خط خود نوشت که از توحید سؤال کردی و این امر از شما معزول و باز داشته شده خدا یکی و یگانه و پناه نیازمندان است؛ لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ، وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص488

بحارالأنوار، ج3، ص260

11

(اخلاص/ 3)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - وَ لَا یَبْلُغُ أَحَدٌ وَصْفَکَ أَنْتَ کَمَا وَصَفْتَ نَفْسَکَ أَحَدٌ صَمَدٌ لَمْ یَتَّخِذْ وَلَداً وَ لَمْ یُولَدْ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ یَا اللَّهُ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - [خدایا]! هیچ‌کس به [منتهای] وصف تو نمی‌رسد. تو همانگونه هستی که خودت را توصیف فرمودی: یکتا و یگانه و بی‌نیازی که همه‌ی نیازمندان قصد او می‌کنند. نه فرزندی اختیار کرده، [هرگز] نزاد، و زاده نشد و برای او هیچ‌گاه شبیه و مانندی نبوده است!

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص488

بحارالأنوار، ج90، ص257

12

(اخلاص/ 3)

الکاظم (علیه السلام) - لَمْ یَلِدْ فَیُورَثَ وَ لَمْ یُولَدْ فَیُشَارَکَ وَ لَمْ یَتَّخِذْ صَاحِبَهًًْ وَ لَا وَلَداً.

امام کاظم (علیه السلام) - نزاد که از او ارث ببرد و کسی او را نزاد که شریکی داشته باشد و نه همسر می‌گیرد و نه فرزند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص490

بحارالأنوار، ج4، ص296

13

(اخلاص/ 3)

الصّادق (علیه السلام) - لَمْ یَلِدْ فَیُورَثَ وَ لَمْ یُولَدْ فَیُشَارَکَ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ.

امام صادق (علیه السلام) - نزاد تا شرکت کند و کسی او را نزاد تا شریک به هم رساند و برای او هیچ‌گاه شبیه و مانندی نبوده است!

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص490

بحارالأنوار، ج4، ص286

14

(اخلاص/ 3)

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه) - وَ قَوْلُهُ لَمْ یَلِدْ أیْ لَمْ یُحْدِثْ وَ لَمْ یُولَدْ.

علیّ‌بن‌ابراهیم (ه) - و آیه‌ی لَمْ یَلِدْ یعنی حادث نشده است و لَمْ یُولَد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص490

القمی، ج2، ص448/ البرهان/ نورالثقلین

15

(اخلاص/ 3)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) -ِإنَّ قُرَیْشاً سَأَلُوا النَّبِیَّ (صلی الله علیه و آله) مِنْهُمْ جُبَیْرُ‌بْنُ‌مُطْعِمٍ وَ أَبُوجَهْلِ‌بْنُ‌هِشَامٍ وَ رءوسا {وَ رُؤَسَاءُ} مِنْ قُرَیْشٍ یَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله) أَخْبِرْنَا عَنْ رَبِّکَ مِنْ أَیِ شَیْءٍ هُوَ مِنْ خَشَبٍ أَمْ مِنْ نُحَاسٍ أَمْ مِنْ حَدِیدٍ وَ قَالَتِ الْیَهُودُ إِنَّهُ قَدْ أُنْزِلَ نَعْتُهُ فِی التَّوْرَاهًِْ فَأَخْبِرْنَا عَنْهُ فَأَنْزَلَ اللَّهُ {تَعَالَی إِلَی نَبِیِّهِ (صلی الله علیه و آله)} قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ اللهُ الصَّمَدُ یَعْنِی الصَّمَدُ الَّذِی لَا جَوْفَ لَهُ وَ قَالَ بَعْضُهُمْ الصَّمَدُ السَّیِّدُ الَّذِی یُسْنَدُ إِلَیْهِ الْأَشْیَاءُ لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ قَالَ وَ ذَلِکَ أَنَّ الْمُشْرِکِینَ قَالُوا الْمَلَائِکَهًُْ بَنَاتُ اللَّهِ وَ قالَتِ الْیَهُودُ عُزَیْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَ قالَتِ النَّصاری الْمَسِیحُ ابْنُ اللَّهِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ {یَعْنِی أَیْ} لَا مِثْلَ لَهُ فِی الْإِلَهِیَّهًِْ وَ لَا ضِدَّ لَهُ وَ لَا نِدَّ لَهُ وَ لَا شِبْهَ لَهُ وَ لَا شَرِیکَ لَهُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) گوید: قریش که از جمله آن‌ها جبیربن‌مطعم و ابوجهل‌بن‌هشام و بزرگانی از قریش بودند از پیامبر (صلی الله علیه و آله) پرسیدند: «ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! از پروردگارت به ما خبر بده که او از چه چیزی است؟ از چوب، یا مس یا از آهن است؟ و یهود می‌گویند که ویژگی‌های او در تورات نازل شده است؛ پس، از آن به ما خبر بده». خدای تعالی به پیامبرش نازل فرمود: لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ [ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) گوید:] این [آیه به این خاطر بیان شده است] که مشرکان گفتند: «فرشتگان دختران خدا هستند» و یهود گفتند: «عُزیر پسر خداست». و نصاری گفتند: «مسیح پسر خداست». در نتیجه خداوند نازل فرمود: لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ* وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ». یعنی او مانندی در الوهیّت ندارد، ضدّی ندارد، همتایی ندارد، همانندی ندارد و شریکی ندارد. معبودی جز «اللَّه» نیست.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص490

فرات الکوفی، ص617

16

(اخلاص/ 3)

الرّسول (صلی الله علیه و آله) - قَالَتْ قُرَیْشٌ لِلنَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) بِمَکَّهًَْ صِفْ لَنَا رَبَّکَ لِنَعْرِفَهُ فَنَعْبُدَهُ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی عَلَی النَّبِی (صلی الله علیه و آله) … لَمْ یَلِدْ مِنْهُ عُزَیْرٌ کَمَا قَالَتِ الْیَهُودُ عَلَیْهِمْ لَعَائِنُ اللَّهِ وَ سَخَطُهُ وَ لَا الْمَسِیحُ کَمَا قَالَتِ النَّصَارَی عَلَیْهِمْ سَخَطُ اللَّهِ وَ لَا الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ وَ لَا النُّجُومُ کَمَا قَالَتِ الْمَجُوسُ عَلَیْهِمْ لَعَائِنُ اللَّهِ وَ سَخَطُهُ وَ لَا الْمَلَائِکَهًُْ کَمَا قَالَتْ کُفَّارُ قُرَیْشٍ لَعَنَهُمُ اللَّهُ وَ لَمْ یُولَدْ لَمْ یَسْکُنِ الْأَصْلَابَ وَ لَمْ تَضُمَّهُ الْأَرْحَامُ لَا مِنْ شَیْءٍ کَانَ وَ لَا مِنْ شَیْءٍ خُلِقَ مَا {مِمَّا} کَانَ.

پیامبر (صلی الله علیه و آله) - ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) گوید: قریشیان در مکّه به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) عرض کردند: «پروردگارت را برای ما وصف کن تا او را بشناسیم و این‌گونه آن را بپرستیم». آنگاه خداوند تبارک‌وتعالی بر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نازل فرمود: لَمْ یَلِدْ نه عُزیر از او زاده شده، آن‌چنان که یهودیان می¬گویند و نه مسیح از او زاده شده، آن‌چنان که نصرانی¬ها می‌گویند و نه خورشید و ماه و ستارگان آن‌چنان که مجوسیان می‌گویند و نه فرشتگان، آن‌چنان که مشرکان عرب می¬گویند و وَ لَمْ یُولَد در کمرها نبوده و رحم‌ها در میانش نداشته¬اند، نه از چیزی به وجود آمده که بوده و نه از چیزی به وجود آمده که چیزی آفریده بوده».

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص490

القمی، ج2، ص448

17

(اخلاص/ 3)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - لَمْ یُولَدْ سُبْحَانَهُ فَیَکُونَ فِی الْعِزِّ مُشَارَکاً وَ لَمْ یَلِدْ فَیَکُونَ مَوْرُوثاً هَالِکا لَمْ یَلِدْ فَیَکُونَ مَوْلُودا وَ لَمْ یُولَدْ فَیَصِیرَ مَحْدُوداً جَلَّ عَنِ اتِّخَاذِ الْأَبْنَاء. وَ لَا کُفْوَ لَه فَیُکَافِیَه.

امام علی (علیه السلام) - خداوند سبحان کسی او را نزاد تا در بزرگی، کسی با او شریک باشد و نزاییده است تا از میان رود، میراثی گذارد. خدا فرزندی ندارد تا فرزند دیگری باشد. کسی او را نزاد تا محدود باشد، ذاتش برتر است از داشتن فرزندان، همتایی ندارد تا با او بتولند برابری‌کند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص490

نورالثقلین

18

(اخلاص/ 3)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - لَمْ یَلِدْ فَیَکُونَ مَوْرُوثاً هَالِکا وَ لَمْ یُولَدْ فَیَکُونَ إلَهاً مُشَارَکاً وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ مِنْ خَلْقِهِ کُفُواً أَحَدٌ.

امام علی (علیه السلام) - کسی را نزاد تا ارث برده شود و کسی او را نزاد تا مورد شراکت واقع شود و برای او هیچ‌گاه شبیه و مانندی نبوده است!

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص490

نورالثقلین

آیه وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ [4]

و برای او هیچگاه شبیه و مانندی نبوده است!

1

(اخلاص/ 4)

الصّادق (علیه السلام) - وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ أَیْ لَیْسَ لَهُ کُفْوٌ وَ لَا نَظِیرٌ.

امام صادق (علیه السلام) - وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ یعنی مانند و همتایی ندارد.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص492

بحارالأنوار، ج82، ص52

2

(اخلاص/ 4)

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه) - وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ، قَالَ: لَا لَهُ کُفْوٌ وَ لَا شَبِیهَ وَ لَا شَرِیکَ وَ لَا ظَهِیرَ وَ لَا مُعِین.

علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه) - وَ لَمْ یَکُن لَّهُ کُفُوًا أَحَدٌ یعنی نه همتایی دارد و نه همانندی و نه شریکی و نه پشتیبانی و نه یاوری.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص492

القمی، ج2، ص448

3

(اخلاص/ 4)

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) - وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ، یَقُولُ لَیْسَ لَهُ شَبِیهٌ وَ لَا مِثْلٌ وَ لَا عَدْلٌ وَ لَا یُکَافِیهِ أَحَدٌ مِنْ خَلْقِهِ بِمَا أَنْعَمَ عَلَیْهِ مِنْ فَضْلِه.

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) - وَ لَمْ یَکُن لَّهُ کُفُوًا أَحَدٌ هیچ شبیه و مانند و برابری ندارد و هیچ‌یک از آفریدگانش نمی¬تواند نعمتی را که او از فضل خود به وی بخشیده جبران کند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص492

القمی، ج2، ص448

4

(اخلاص/ 4)

الصّادق (علیه السلام) - لَمْ یَکُنْ لَهُ مِنْ خَلْقِهِ کُفُواً أَحَدٌ.

امام صادق (علیه السلام) - لَمْ یَکُنْ لَهُ مِنْ خَلْقِهِ کُفُواً أَحَدٌ هیچ‌کس او را همتا نبوده از خلقش و نخواهد بود.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص492

بحارالأنوار، ج3، ص304

5

(اخلاص/ 4)

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) - وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ {یَعْنِی أَیْ} لَا مِثْلَ لَهُ فِی الْإِلَهِیَّهًِْ وَ لَا ضِدَّ لَهُ وَ لَا نِدَّ لَهُ وَ لَا شِبْهَ لَهُ وَ لَا شَرِیکَ لَهُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ.

ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه) - وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ؛ یعنی او مانندی در الوهیّت ندارد، ضدّی ندارد، همتایی ندارد، همانندی ندارد و شریکی ندارد. معبودی جز «اللَّه» نیست.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص492

فرات الکوفی، ص617

6

(اخلاص/ 4)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - جَاءَ یَهُودِیٌّ إِلَی‌النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) وَ عِنْدَهُ أَمِیرُ‌الْمُؤْمِنِینَ عَلِیُّ‌بْنُ‌أَبِی‌طَالِبٍ (علیه السلام) فَقَالَ لَهُ مَا الْفَائِدَهًُْ فِی حُرُوفِ الْهِجَاءِ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) لِعَلِیٍّ (علیه السلام) أَجِبْه فَقَالَ عَلِیُّ‌بْنُ‌أَبِی‌طَالِبٍ (علیه السلام) مَا مِنْ حَرْفٍ إِلَّا وَ هُوَ اسْمٌ مِنْ أَسْمَاءِ اللَّهِ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ ثُمَّ قَال… وَ أَمَّا الْکَافُ فَالْکَافِی الَّذِی لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ وَ لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَد.

امام علی (علیه السلام) - از امام حسین (علیه السلام) نقل شده است: روزی شخصی یهودی خدمت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آمد و پرسید: «آیا به کاربردن حروف الفبا چه سودی دارد»؟ در آن وقت امیرالمؤمنین (علیه السلام) در محضر آن بزرگوار حضور داشت، پیغمبر خدا به علی (علیه السلام) فرمود: «پاسخ او را بده»! پس دست به دعا برداشت و چنین گفت: «پروردگارا او را یاری فرما و استوارش بدار». آنگاه علی (علیه السلام) فرمود: «هریک از حروف نامی از نام‌های خداوند است سپس چنین ادامه داد: … و امّا «کاف» بی‌نیازکننده‌ای است؛ [هرگز] نزاد و زادن نشده و برای او هیچگاه شبیه و مانندی نبوده است!

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص492

بحارالأنوار، ج2، ص319

7

(اخلاص/ 4)

الباقر (علیه السلام) - وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ فَیَعَازَّهُ فِی سُلْطَانِه.

امام باقر (علیه السلام) - و برای او هیچگاه شبیه و مانندی نبوده است! که در سلطنتش با او مخالفت کند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص492

بحارالأنوار، ج3، ص224/ التوحید، ص92؛ «فیعاونه» بدل «فیعازه»

8

(اخلاص/ 4)

أمیرالمؤمنین (علیه السلام) - وَ لَا کُفْوَ لَه فَیُکَافِیَه.

امام علی (علیه السلام) - هم‌شأنی او را نباشد که هم شأنی کند.

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج18، ص492/نورالثقلین

httpalvahy.com

 

مطالب مرتبط
تنظیمات
این پرونده را به اشتراک بگذارید :
Facebook Twitter Google LinkedIn